داستان/دَوار 5
سارال و پدرش، جوان زخمی به نام کارال را پناه می دهند. حسام که خاطرخواه سارال است در خانه ی عمه، از سارال خواستگاری می کند و سارال به او جواب مثبت می دهد به شرط آنکه جبهه نرود ولی حسام به محض اینکه با خبر می شود نیرو در جبهه ها کم است، تصمیم…
بیشتر بخوانید...
بیشتر بخوانید...