داستان بلند/ مدافع عشق25
ریحانه به خانه ی مادر شوهرش می رود و علی اکبر و پدرشوهرش حسین آقا را می بیند.در حالی که مشغول صحبت و شوخی با فاطمه است در حیاط، حسین آقا، او و علی اکبر را صدا می کند تا با آنها صحبت کند.
بیشتر بخوانید...
بیشتر بخوانید...