داستان بلند/ مدافع عشق / قسمت آخر
علی اکبرمجروح از جبهه برمی گردد و ریحانه نیمه های شب در خانه را روی او و سجاد که همراهی اش می کند، باز می کند. همه ی اهل خانه خوابند. یکی از پاهای علی اکبر مجروح شده و او حرف از قطع شدن پایش می زند.
رمز عبور خود را بازیابی کنید.
کلمه عبور برایتان ایمیل خواهد شد.
رمز عبور خود را بازیابی کنید.
کلمه عبور برایتان ایمیل خواهد شد.