همسرم به خانه برنمی گردد

ازدواج، پیمانی است برای آغاز زندگی مشترک که مسئولیت هایی برای هر دوی زوجین به همراه دارد. اگر هر یک از آنها از انجام این مسئولیت ها سرباز زند، زندگی دچار مشکل و نابسامانی می شود، همان طور که زندگی آقای ظهوری دچار مشکل شده است.

بلند پروازی های شوهرم بیچاره مان کرد

میل به پیشرفت و بلندپروازی اگر به اندازه باشد و واقع بینانه بد نیست و می تواند باعث رونق زندگی شود اما اگر به دور از عقلانیت و واقع بینی باشد، حتما فرد و خانواده را دچار دردسر می کند؛ همان طور که برای خانواده سودابه و محسن چنین شده است.

ده سال دوندگی برای یک رضایت بی جا

وقتی قانون مجرمی را محکوم می کند، گذشت بی جا می تواند مشکل ساز شود؛ همان طور که برای مرضیه و همسر افغانی اش باعث دردسر شد، وقتی با رضایت بی موردشان در مورد اقوام مجرم شوهرش حق شان ضایع شد و اموال به سرقت رفته شان از کف رفت.

می خواهم دخترم هویت داشته باشد

مهاجرین افغان ساکن در کشور ما مشکلات قانونی متعددی دارند بخصوص در اموری مثل تابعیت، سکونت و احوال شخصیه. در امور خانوادگی اگر چه مشکل زیادی ندارند ولی آن معدود مواردی که درگیر با مشکلاتی شده اند با فرایند پیچیده ای روبرو هستند، آن هم به…

با پدر بداخلاقم چه کنم؟

پدر سرپرست فرزندان دختر است قبل از ازدواج و وارد شدن به زندگی جدید، منتها این سرپرستی خود تابع شرایط و ضوابطی است که اگر نقض شود، قانون می تواند با اعمال نظارت در جهت حفظ مصالح و وحقوق فرزندان دخالت کند.

شوهری سخت تر از پارکینسون

اگر خانه مکان آرامش و محبت نباشد، ممکن است برای اهل خانه نه تنها موجب آسایش و دلگرمی نباشد، بلکه فرساینده جسم می شود و روح؛ همان که به سر منیژه خانم آمده است برای داشتن خانه و همسری بسیار سخت گیر و کج اخلاق.