راهکاری ساده برای از دست نرفتن نعمت ها
همه ما بسیار شنیدهایم که شکر نعمت، نعمتت افزون کند؛ واقع قضیه هم همین است شکر نعمت منجر به فراوانی نعمت میشود یعنی بر نعمتی که داریم، نعمت دیگری افزوده میشود؛ انسان با شکر نعمتهای الهی پنجرههای اخلاقی برایش باز میشود و امور به شکلی رقم میخورد که پلیدیها بر سر راه او قرار نمیگیرد.
گاهی اوقات نعمت های الهی را از دست می دهیم و یا تا یک قدمی بدست آوردنش می رویم ولی به آن ها نمی رسیم؛ شاید چرایی این ماجرا سوال خیلی از ما باشد.
در حکمت سیزدهم از کتاب نهج البلاغه از قول حضرت امیر المومنین نقل شده است که ایشان ناسپاسی در برابر نعمت ها را یکی از دلائل از دست رفتن نعمت ها معرفی می کنند؛ ایشان می فرمایند:
«إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ؛ چون سرآغاز نعمت به شما رسد با کم سپاسى دنباله آن را نبرید.»
راه تداوم نعمت ها
امام(علیه السلام) در این سخن حکمت آمیز به نکته دیگرى درباره آثار شکر نعمت و آثار کفران بیان مى کند و مى فرماید: «هنگامى که مقدمات نعمت ها به شما روى مى آورد دنباله آن را به واسطه کمى شکرگزارى از خود دور نسازید»; (إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلاَ تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ).
نعمت ها غالباً به صورت تدریجى بر انسان وارد مى شود و وظیفه انسان هوشیار این است که به استقبال نعمت برود و استقبال از آن راهى جز شکرگزارى ندارد. هرگاه با آغاز روى آوردن نعمت به شکر قلبى و زبانى و عملى بپردازد ادامه خواهد یافت و تا پایان آن نصیب انسان مى شود و به تعبیر دیگر به گفته بعضى از شارحان نهج البلاغه، نعمت ها مانند گروه هاى پرندگان است که وقتى تعدادى از آنها بر شاخه درختى نشستند بقیه تدریجا به دنبال آنها مى آیند و شاخه ها را پر مى کنند; ولى اگر گروه اول صداى ناهنجار و حرکت ناموزونى بشنوند یا ببینند فرار مى کنند و بقیه هم به دنبال آنها مى روند و صحنه از وجودشان خالى مى شود.
همچنین بسیارى از نعمت ها به صورت تدریجى زوال مى پذیرند; هرگاه انسان در آغاز زوالش هوشیار باشد و به شکر قلبى و زبانى و عملى بپردازد مانع بازگشت و زوال تدریجى آن مى شود.
این سخن در اصل برگرفته از قرآن مجید است که مى فرماید: «(وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لاَزیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ); به خاطر بیاورید زمانى که پروردگارتان اعلام داشت اگر شکرگزارى کنید (نعمت خویش را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى مجازاتم شدید است».[1]
تاثیر شکرگزاری
شکر باعث میشود که انسان به منعم حقیقی یعنی خدا معرفت پیدا کند و به این نقطه برسد که همه نعمتها از طرف خداست و نه از طرف بندگان خدا؛ شکر کردن باعث این میشود که شکرگزار درون قلبش سبک شود گاهی اوقات کسی نسبت به من و شما لطفی میکند و ما در برابر لطف آن کس از او تشکر میکنیم و به دلیل تشکری که انجام میدهیم احساس سبکی و راحتی میکنیم در مورد شکر در برابر پروردگار هم اوضاع به همین شکل است. دلی که سبک شد زود قانع میشود و به دنبال آرزوهای دور و دراز و نداشتهها یا نمیرود یا کمتر میرود. کسی که شاکر خداست نعمت را از طرف خدا یک نوع هدیه میداند بنابراین در برابر هدیهای که گرفته تشکر میکند.
همه ما بسیار شنیدهایم که شکر نعمت، نعمتت افزون کند؛ واقع قضیه هم همین است شکر نعمت منجر به فراوانی نعمت میشود یعنی بر نعمتی که داریم، نعمت دیگری افزوده میشود. یکی از مهمترین آثار شکر که در همین زندگی دنیوی انسان میتواند با چشم خودش مشاهده کند، توفیقی است که انسان شاکر جهت کسب فضائل اخلاقی و دوری از زشتیها نصیبش میشود یعنی انسان با شکر نعمتهای الهی پنجرههای اخلاقی برایش باز میشود و امور به شکلی رقم میخورد که پلیدیها بر سر راه او قرار نمیگیرد. یکی از مصادیق این پلیدیها و زشتیها، بلایا هستند؛ کسی که شکرگزار است بلاهای مختلف بر سر راهش در زندگی کنار میروند این طور میشود گفت که خداوند هوای بنده شاکرش را در دنیا دارد تا بلای آن چنانی سرش نیاید.
جمع بندی
بیاییم نعمت ها را با دست خود از بین نبریم و به قواعد تکوینی عالم باور پیدا کرده و با شکرگذاری و نا سپاسی نکردن زندگی را بر خود سخت نکنیم.
/انتهای متن/