موسیقی را هدف دار کنید

در باره موسیقی متعالی از زبان اول رهبرانقلاب سخنانی نقل شد و و اینک در مورد نواهای مشکوک و اشکال دار که باید جای خود را به موسیقی متعالی بدهد.

1

سرویس فرهنگی به دخت/

 امروز نواهايي وجود دارد كه يا مشكوك است و يا پاك و بي‌اشكال است. البته در كنارش نواهاي داراي اشكال هم وجود دارد. اخيراً در پاسخ به سؤال برخي از دوستان  صدا و سيما گفتم: همه آنچه را كه از صدا و سيما پخش مي‌شود، از حيث بلااشكال بودن شرعي، تأييد نمي‌كنم. بعضي نواها واقعاً اشكال دارد. مسلماً بعضي آهنگ‌هايي كه از آرشيو صدا و سيما بيرون مي‌آيند، حرام است.  اين آهنگ‌ها زماني كه به رسم دربار « هارون‌الرشيد » براي افرادي از خاندان فاسد قاجار و پهلوي، كه مقلد هارون‌الرشيد، آن هم نه در كشورگشايي و كشورداري و عرضه و لياقت، بلكه در عياشي و رذالت بودند، ساخته شده است. در اين آهنگ‌ها و موسيقي‌ها، ذره‌اي وجه حليت نيست؛ اما تا دلتان بخواهد، در آن وجه حرمت هست.

 

موسیقی را نجات دهید

موسيقي را بايد به سمت هدف متعالي بكشانيد. اين را هم فراموش نكنيد كه كلام، از محسنات موسيقي ماست. اصلاً نقطه قوت در موسيقي فارسي و عربي، وجود كلام به صورت اغلبي است. يعني غالباً چنين بوده كه موسيقي با كلام همراه مي‌شده است. مسلماً كلام بر جهت‌گيري كار مجموعه شما، تأثير مي‌گذارد. به تعبير ديگر، در بعضي اوقات، كلامي كه با آهنگ نواخته شده همراه است، وجه هدايتگري دارد. و اين وجه، در معناي عرفاني، اخلاقي، اجتماعي يا سياسي كلام، نهفته است. آن وقت است كه مي‌توان گفت: كلام هدايت‌گر، موسيقي را داراي جهت متعالي مي‌كند. يك وقت است كه آهنگ را با كلامي گمراه كننده همراه مي‌كنيد. فرض بفرماييد كلام، مبين سوز و گداز يك عاشق كاملاً جسماني و مادي، براي معشوقه خود است. سوز و گداز كذا هم به خاطر اين است كه عاشق به معشوقه دست پيدا كند و شبي را با او تا صبح بگذراند! هيچ هدف ديگري ندارد، و صددرصد هدف مادي است، مسلماً كلامي كه براي اين مقصود گفته شود، حرام است. اين، هنر شماست كه بگرديد و شعرهاي خوب را پيدا كنيد. البته شعرهاي حافظ و سعدي هم، هميشه عرفاني نيست. چه بسا شعر جسماني و مادي هم دارند. شعري را پيدا كنيد و كلامي را بيابيد كه حقيقتاً معناي عرفاني يا اخلاقي داشته باشد؛ مثل خيلي از غزل‌هاي صائب و بعضي از شعراي سبك هندي، كه از جنبه اخلاقي خوب و قابل قبولي برخوردار است. كلام‌هايي چنين را، روي آهنگ‌هاي خود بگذاريد تا آثار پسنديده‌اي بوجود بياوريد. درخواست من از شما آقايان موسيقي‌دان‌ها و افرادي كه در اين زمينه بسيار مهم صاحب‌ نظر و هنر هستيد، اين است كه احساس مسئوليت كنيد، و موسيقي را نجات دهيد.

موسیقی عالمانه

 البته من دلم نمي‌خواهد مفاهيم با هم مخلوط شود. بعضي از موسيقيدان‌هاي سنتي اصيل و ريشه‌دار، گاهي مي‌گويند كه « موسيقي قبل از انقلاب دچار ابتذال شده بود؛ ولي در دوران انقلاب الحمدلله، آن ابتذال از بين رفت. » من اين را نمي‌خواهم بگويم. از ديد يك متخصص، همان است كه موسيقي دچار ابتذال شده بود. خوشبختانه، به خاطر محدوديت‌هاي قهري انقلاب، آن ابتذال‌ها از پيكر موسيقي فرو ريخت. من تقسيم ديگري را مي‌خواهم مطرح كنم. چون تنها به اينكه آن ابتذال‌ها از بين برود، قانع نيستم. بلكه مي‌گويم: در همين موسيقي غير مبتذل سنتي عالمانه هم، شما وظيفه داريد جهت‌گيري درست ايجاد كنيد. توقع من از شما، هدفدار كردن موسيقي است. من اين توقع را هم از آقايان آهنگساز و موسيقيدان دارم. اگر شما توانستيد اين كار را بكنيد، بدانيد خشتي را خواهيد گذاشت كه نه براي تمدن ايران اسلامي، بلكه براي كل جهان محفوف به همان سياستي كه قبلاً عرض كردم، مبارك خواهد بود. حتي ممكن است ديگران هم در آينده، از اين اهتمام شما بهره ببرند. گفتم كه، از وضعيت موسيقي در هند و چين و خاور دور اطلاع زيادي ندارم، و نمي‌خواهم درباره آن قضاوت كنم، اما بدانيد، در صورت هدف‌دار كردن موسيقي از طرف شما، موسيقي جهان عرب و شايد ديگر ممالك اسلامي هم منتفع خواهد شد. موسيقي را هدفدار، جهت‌دار و معنادار، اجرا و طراحي كنيد، و صبغه‌هاي لهو را، از آن بزداييد. هنر انساني بي‌نهايت است. اگر به اين اصل معتقديد، چه لزومي دارد گوشه‌هاي مطربي و لهوي را، كه موجد تحركات فيزيكي است، از موسيقي حذف نكنيد؟! شما مي‌توانيد با حذف آن گوشه‌هاي مخرب، گوشه‌هاي جديدي به وجود آوريد. كساني كه قبلاً گوشه‌هاي كذا را وضع، تبيين و تدوين كرده‌اند، مگر بالاتر از شما بوده‌اند؟! آنها البته، انسان‌هاي با ذوق و دانشي بوده‌اند؛ چنان كه شما هم هستيد. من دعوت به غم انگيز بودن و بي‌ذوقي نمي‌كنم؛ بلكه دعوت من به متعالي شدن و پديده موسيقي را از ابتلائات مادي بشر بيرون كشيدن و فراتر آوردن است. اميدوارم به اين دعوت، جواب مثبت داده شود، و موسيقي را به سمت متعالي شدن سوق دهيد. اگر شما هم اقدام نكنيد، بالاخره گروهي مي‌آيند و به اين روش تكاملي عمل مي‌كنند.

موسیقی راهگشا

به هرحال بشر در زندگي ناگزير از تكامل است. در زمينه موسيقي بايد آثاري پديد آورد كه براي ملت‌ها و انسان‌هاي صاحب انديشه و خردمند، راهگشا باشد. والا اينكه هر آدم بي‌سر و پا و هر لات عرق‌خوري از موسيقي التذاذي ببرد و خيال كند ويژه او ساخته شده است، ارزش و اهميتي ندارد. موسيقي‌اي ارزشمند است كه انسان‌هاي خردمند و صاحب انديشه، و افرادي كه يك حركت و تشخيص شان گاهي دنيايي را تكان مي‌دهد، از آن بهره ببرند و استفاده كنند. به ياد دارم، در زمان گذشته كه ما مشغول مبارزه بوديم، يك وقت بحث از موسيقي و سمفوني‌هاي بتهوون پيش آمد. از برخي مطلعين شنيدم كه شور «علي‌اف» در جنگ جهاني، باعث نجات شوروي شده بود! از همين آهنگ شور موسيقي شما، آهنگساز و نوازنده‌اي در شوروي، قطعه‌اي ساخته، كه ملتي را تكان داده است! من اگر چه «علي‌اف» را نمي‌شناسم و شور او را نشنيده‌ام اما مي‌دانم «شور» چيست، و مي‌دانم كه انساني با قريحه مي‌تواند با يك آهنگ ملتي را منقلب كند و تكان دهد. به دنبال مسائلي چنين، در وادي موسيقي باشيد. موسيقي بايد در اين جهت برود. و صدا و سيما، موظف‌ترين و مسئول‌ترين مركز براي اين كار است. اينكه از صدا و سيما اسم مي‌برم، بدين معنا نيست كه وزارت ارشاد را فراموش كنيم. وزارت ارشاد هم جزو موظف‌ترين‌هاست. اما شما جزو متعهد‌ترين و موظف‌ترين‌ها هستيد. پس به سراغ اين كار برويد. به هرحال باز هم از آقايان تشكر مي‌كنيم؛ و اميدواريم خداوند كمك تان كند، و ان شاءالله بتوانيد همانطور كه رضاي خداست و مورد خواست انقلاب و اسلام است، پيش برويد و عمل كنيد.

والسلام عليكم و رحمة الله/انتهای متن/

نمایش نظرات (1)