زندگی را روی ابرها نسازید!
شما چه قدر تصور درستی از ازدواج، زندگی مشترک و طعم یک زندگی حقیقی دارید؟ آیا به شریک زندگی‌تان وعده‌های سر خرمن می‌دهید و یک خانه رویایی را بر فراز ابرهای آسمان برای او تصویر می‌کنید؟ یا نه تصورتان در ازدواج، عینی، حقیقی و واقعی است؟
نسیم شهسواری/
آن روز، روز شلوغ مترو بود، در سالن، جمعیت زیادی منتظر آمدن قطار بودند. خسته بودم. یک صندلی خالی شد و به سرعت خودم را به آن رساندم، هنوز ننشسته بودم که صدای سلام آرام و آشنایی را شنیدم، سر برگرداندم، معصومه بود، همان دوست ساده و صمیمی من، از سرکار می‌آمد. تعجب کردم؛ چون یادم بود که همسرش به او گفته بود که از لحاظ مالی نیازی به کار کردن او نیست، چهره‌اش خسته بود، با تعجب پرسیدم: فکر نمی‌کردم شاغل باشی؟ نفس محکمی را از دهانش بیرون داد و گفت: از آن زندگی روی ابرها هیچ خبری نیست …
یکی از تفکرهای کلیدی، برای ازدواج شیرین، واقع‌بینی و صداقت است، اینکه دختر و پسر در تصورات و فکرشان دیدگاهی درست، معقول و نزدیک به واقعیت از زندگی مشترک و زناشویی داشته باشند، در ازدواج به‌شرط‌چاقو، عقلانیت گل هندوانه است همان تکه شیرین و ترد و خواستنی که حال هر کس را جا می‌آورد.
اما به‌راستی شما چه قدر تصور درستی از ازدواج، زندگی مشترک و طعم یک زندگی حقیقی دارید.
آیا به شریک زندگی‌تان وعده‌های سر خرمن می‌دهید؟ و یک خانه رؤیایی را بر فراز ابرهای آسمان برای او تصویر می‌کنید؟ یا نه تصورتان در ازدواج، عینی، حقیقی و واقعی است.
وعده سر خرمن ندهید
این روزها زیادند پسرهایی که حاضرند تلاش کنند تا به‌گونه‌ای، دختر موردعلاقه خود را به دست بیاورند، ازدواج با دختر آرزوها، خواستنیِ مطلوبی است که هر پسری راحت از آن دل نمی‌کند.
اما به‌راستی رسیدن به دختر آرزوها به هر شکل و با هر وعده‌ای کار درست و پسندیده است؟
یکی از اساسی‌ترین تفکرهای موجود برای داشتن یک زندگی مشترک ایده آل، واقع‌بینی و راست‌گویی است.
واقع‌بینی یعنی اینکه در جلسه خواستگاری و در نخستین معاشرت‌های با شریک احتمالی زندگی‌تان به‌اندازه توانایی‌ها و امکانات مادی معنوی‌تان وعده و وعید دهید.
هیچ‌کدام از ما نمی‌توانیم وعده یک زندگی بر فراز ابرها را به همسرمان بدهیم، چون زندگی نامش زندگی است؛ و روزهای خوب و بدش درهم است و شما نمی‌توانید تنها خوب‌های آن را سوا کنید.
به تغییر شرایط هم بیاندیشید
خیلی از افراد، وقتی پای میز مذاکره ازدواج می‌نشینند و از عادت‌ها، خواسته‌ها، آرزوها و اهداف شان حرف می‌زنند، به فکر تغییر شرایط نیستند. ما آدم‌ها به حکم آدم بودن مان و به حکم زندگی کردن مان بر روی یک کره خاکی به نام زمین، هرروز شاهد تغییرات و اتفاقات و دگرگونی‌های بسیار هستیم؛ اتفاقات و تغییراتی که گاهی در وقوع آنها هیچ نقشی نداریم. بهتر است که در زمان گفت‌وگوهای رویایی‌تان قبل ازدواج با شخص موردعلاقه‌تان، حواس تان به همه تغییرات احتمالی زندگی‌تان باشد. مبادا قولی بدهید، عهدی ببندید و یا چیزی را بپذیرید که بعدها قادر به انجام آن نباشید؛ که اگر این‌گونه شود، کلاف زندگی‌تان در هم می‌پیچد و شاید به این راحتی‌ها هم باز نشود.
اهداف خیلی بزرگ علامت نرسیدن است
خیلی‌ها هستند که اهداف و آرزوهای دور و دراز دارند، از خرید فلان خانه و فلان ماشین گرفته تا سفر به دور دنیا و غیره اما خیلی از این خیلی‌ها، رسیدن به این آرزوها یا برای شان محال است و یا برای رسیدن به آن باید در زندگی‌شان معجزه‌ای، حادثه شگفت‌انگیزی چیزی رخ بدهد؛ که بتوانند صورت عینی و واقعی آرزوهای خود را ببینند؛ اما آیا باید از این آرزوهای دور و دراز با کسی که قرار است شریک زندگی‌تان شود، حرفی بزنید؟ آن وقت اگر نتوانستید چه؟ اگر همسرتان خانه آرزوهایش را بر آرزوهای شما بنا نهاد و آرزوهایت ان فروریخت چه؟ بهتر است در گفتگوهای آشنایی با همسر احتمالی‌تان از گام‌های بلند دور از دسترس حرفی زده نشود. تنها برای او از اهداف و آرزوهایی بگویید که مقدمات و وسایل آن را در دسترس داشته باشید، به او بگویید که همه تلاش خود را می‌کنید که هرروز بهتر از دیروز زندگی کنید، اما از اهداف و آرزوهای دور و دراز حرفی نزنید که اهداف خیلی بزرگ علامت نرسیدن است.
/انتهای متن/
