اختلاط با پسرها مانع ازدواج است

بعضی چیزها به غلط در ذهن بعضی ها افتاده که حتما دخترها باید آن را برای خودشان تصحیح کنند . یکی از آنها اختلاط با پسرها به عنوان یک مقدمه لازم برای ازدواج است و آن یکی هم داشتن ارتباط با جنس مخالف قبل از ازدواج برای تمرین زندگی مشترک موفق. راستی پایه علمی اینها چقدر است؟

2

 سرویس ما و زندگی به دخت/

موضوع بعدی : دخترخانم ها تا آنجا که می توانند از مخلوط شدن با پسرها دور باشند. مرد نمی تواند دختر خانمی را که دائما با او و چهار نفر دیگر در گروه می چرخد، به عنوان همسر انتخاب کند. مغز یک پسر این  اجازه را نمی دهد، حتی اگر خودش با 50 نفر دوست باشد، اما  مغزش به او اجازه نمی دهد این دختر خانم را برای همسری انتخاب کند. مغز به او می گوید در گزینه هایی که من راجع به همسری در موردشان فکر می کنم، این یکی  نیست. پس تا می توانید از  پسرها دور باشید.

مردها وقتی می خواهند کسی را انتخاب کنند، دو تا کار انجام می دهند: یکی اینکه دخترخانمی را که می خواهد با او ازدواج کند، توصیف می کند. کار دیگر ارزیابی اوست. وقتی دارند برای خود این دختر را توصیف می کنند، هیچ کاری با دختر دیگری ندارند. این دختر را با محسنات و معایبش در نظر می گیرد و به او  یک نمره می دهند. بعد هم این دختر را ارزیابی هم می کنند. یعنی مثلا  با دختر خاله،  دختر عمه  و هر دختر دیگری که می شناسد، مقایسه می کند و احیانا با دخترهایی که با او در اختلاط بودند.

حالا این آقا کل اطلاعاتی که از دخترعمو و دختر خاله دارد، بسیار محدود است و در این میان یک یا دو غلط هم از اینها می گیرد. اما از آن دختری که با او اختلاط داشته، چه؟ یک عالمه اطلاعات دارد و طبیعتا غلط های بیشتری هم از او سراغ دارد.دیکته نوشته نشده غلط هم ندارد و  نمره اش 20 است. و شما که این دیکته 5 خطی یا 50 خطی را نوشته اید، یک غلط دارید، می شوید 19. سیستم نمره دهی آقایان این شکلی است. یک بار خود دختر را تجزیه و تحلیل می کنند و یک بار هم او را مقایسه می کنند. در این میان هرچی اطلاعاتش از شما بیشتر باشد، به ضرر شماست .

 دو تا دختر و دو تا پسر که یک گروه علمی دارند، چه لزومی دارد اطلاعات شان از هم این قدر زیاد باشد. وقتی اطلاعات شما زیاد است، یعنی غلط هایتان هم زیاد است و در نتیجه بازنده می شوید .

آیتم بعدی که بعضی از دخترخانمها به غلط فکر می کنند، این است که اگر قبل از ازدواج با مردی ارتباط داشته باشند، بعدا در زندگی مشترک شان موفق ترند. متاسفانه بعضی  مشاورین خانواده هم همین توصیه را به دخترخانم  ها و آقا پسرها می کنند که این حرف نه پایه علمی دارد و نه با ارزش های دینی ما جور است. ممکن است که یک دختر خانم هم فکر کند که راست می گویند. اگر من با موضوع آشنا نباشم بعدا به مشکل برخورد می کنم. به پسر هم همین حرف را می زنند. اما این حرف کاملا غلط است. دلیلش هم این است که  اگر ارتباطی بین شما و یک نفر دیگر به وجود بیاید، حتی به مدت یک هفته، شما این ارتباط را هیچ وقت نمی توانی از زندگیت و ذهیتت حذف کنی. حالا اگر این ارتباط یک یک ماه شد و بعد شما سراغ نفر دوم رفتی، ارتباط قبلی کاملا پاک می شود؟ نه! سومی هم همین جور. حالا فرد با کوله باری از تجربه در زندگی خصوصی خود وارد می شود. نتیجه این می شود که دچار تناقض رفتاری می شود و این را نشان می دهد. اتفاقی که می افتد این است که مرد بلافاصله حس می کند که این خانم قبل از من با کس دیگری هم در ارتباط بوده و در نتیجه  هیچ وقت به خانمش اعتماد نمی کند. بسیاری از کسانی که به من مراجعه می کنند،کسانی که  قبل از ازدواج شان با همدیگر دوست بودند،  حتی بعد از سال ها زندگی، به هم اعتماد ندارند.

سوال می کنم چرا به او اعتماد نداری؟ می گوید: نمی دانم، یک حس بدی دارم. فکر می کنم چون با من دوست شد، بعدا با یک نفر دیگر هم ممکن است دوست بشود. یا اگر به خاطر پول من با من ازدواج کرد و من الان وضع پولیم بهم ریخته، فکر می کنم دلیل ازدواجم دارد بهم می ریزد و هزار تا قصه دیگر از این قبیل و در یک کلمه: بی اعتمادی.

پس اینطور نیست که ما با یک بسته  از تجربه های ارتباط های مختلف، بتوانیم زندگی راحتی داشته باشیم. برای همین است که حتی در ازدواج رسمی و شرعی هم وقتی من از همسرم جدا شدم، باید  16  تا 18ماه صبر کنم و بعدا به ازدواج دیگر فکر کنم. باید اجازه بدهید یک چیزهای اساسی در ذهن تان کمرنگ بشود. این گونه انتخاب عجولانه اعتماد به نفست ان را پایین می آورد. اگر کسی این سفارش را پس این گونه توصیه ها را اصلا گوش نکنید چون نه پایه علمی دارد و  خدا چنین چیزی را برای شما نمی پسندد .

ادامه دارد…

نمایش نظرات (2)