تیپ زدن با رنگ های جادویی یلدایی

اگر به دنبال یک جشنواره رنگی برای لباس های یلدایی تان هستید می توانید در دنیای گرم قرمز ها، با طراوت سبزها و با شکوه سیاه ها جستجو کنید، شاید تجربه نکرده باشید اما این رنگ ها در کنار هم و یا به تنهایی زیبا و خیره کننده هستند این یلدا…

دکه های روزنامه نفروشی در شهر ما

بسیاری از دکه های روزنامه فروشی شهر ما این روزها پر شده اند از انواع سیگار، فندک های رنگارنگ، شکلات های پر زرق و برق و ... و عملا به دکه های روزنامه نفروشی تبدیل شده اند که روزنامه ها در آن بیات می شوند! مقصر این روزنامه نفروشی و روزنامه…

شاعری که دوست خدا شد

حبیب الله چایچیان به آسمان رفت و شاعران آیینی را یتیم نبودن خود کرد، این ایام که در آن رایحه پیامبر مهربانی ها جاری است بد نیست که به یاد مهربان پدر شعر اهل بیت، قصیده ای محمدی را از او بخوانیم.

حل می‏شود شکوه غزل در صدای تو

در این روزها که بهار ماه عربی رسیده است و بهاری تر شدنش با شروع امامت سبز امام زمانمان ادامه دارد؛ میهمان غزلی می شویم که از قلم شیرین پانته آ صفایی بروجنی تراوش کرده است، شاعری جوان که خوب حق انتظار را ادانموده است.

پرونده زلزله آبان 96 هنوز باز است

جای شک نیست که وقتی‌که کرمانشاه از غرش نابهنگام زمین ترک برداشت، خیلی ها تلاش کردند، خیلی ها رفتند، آمدند و آستین بالا زدند تا غمی در دلی ننشیند و دیگر خانه دل ها آوار نشود؛ اما این داستان سراسر سوگ به پایان نرسیده است و همچنان ادامه دارد؛…

در آسمان شهر، تو پیدا ترین کسی

سمیرا یحیی پور شاعر پر آوازه ای نیست اما برکت نام هشتمین امام او را بر سر زبان ها انداخته است، اگر نامش را جستجو کنی تنها با شعری شناخته شده است که نام و نشان از امام رئوف ما دارد. در این روزها که سوگوار امام مهربان مان هستیم یک شاعرانه…

زلزله هم اسباب خنده است؟!

وقتی حادثه ای پیش می آید به بزرگی و تلخی زلزله کرمانشاه، قاعدتا آنچه می شود و انتظار می رود بشود، یاری رسانی و همدردی و کمک است به صدمه دیده ها و آواره ها و ... اما چرا در این موقعیت فضای مجازی پر می شود از لطیفه و شایعه و ...! چگونه است…

که عشق بى کس و کار است این چنین بى تو

دلم می خواهد سرم را به زیر چادر ببرم و گریه کنم، اشک هایم خود را هل می دهند تا بریزند و داغی را هویدا کنند، این غم چیست، این غم که هجمه پر فشار اشکش چشم را بی قرار کرده است. گاهی با خودم فکر می کنم که این غم چه ها بر سر خواهری آورد که داغ…

امید ما به کدام دبستانی ها است؟

«امید من به شما دبستانی ها است» این جمله را خیلی از ما، خوب به یا داریم، خاطرات خوش دوران تحصیل و کودکی با تصویر لبخندی که هنوز در قاب نگاه مان هست، اما این روزها کودکان و دبستانی های ما همچنان محل امید ما هستند؟

قحطی آن روزها و قحطی این روزها

صفحه کاهی بوناک دفترچه خاطرات خاله جانم را که می خوانم، درپشت خاطره آن سال ها لبخندی محو به چشم می خورد؛ لبخندی که نشان می دهد که آن زمان‌ها هرچند برنج و روغن و نفت و قند و شکر کوپنی بود، هر چند سختی و کمبود بود، اما آیا آدم ‌ها حالشان…

تقدیمی قیصر به دخترکان نازک خیال سرزمینش

در روزهایی که کوچ ابدی قیصر امین پور را به یاد می آورد، اگر دمی به بهانه یک دهه نبودن پای صحبت های دانشجویان او بنشینی، خواهی دید و شنید که داغ های دلشان هنوز تازه و هوای چشمانشان هنوز بارانی است ،آنها هنوز داغدار نبودن پدری هستند که…

بیا باران شو و جاری شو و بردار سدها را

8 صفر سالروز درگذشت سلمان فارسی است که از مفاخر بزرگ ایرانیان است اما نام این پارسای پارسیان در میان فوج فوج غزل های عاشقانه فارسی گم شده است. با این حال سلمان فارسی سوژه نابی است که خوش در دفتر شعر محمد کاظم کاظمی نشسته است . در سال روز…