تماشای فوتبال همه دغدغه زنان است؟
نظرات دختران و زنان را در مورد به استادیوم رفتن برای تماشای فوتبال پرسیدیم . این بار با چند خانم جامعه شناس، دو جامعه شناس فرهنگی و یک جامعه شناس مسائل اجتماعی، برای بررسی دقیق ترو تخصصی تر این موضوع به گفت و گو نشستیم.
پیشتر برای بررسی میزان علاقه و تمایل دختران و زنان تهرانی بسراغ آنها رفتیم و نظراتشان را در رابطه با رفتن به استادیوم پرسیدیم. دیدیم که برخی اصلا علاقه ای نداشتند به استادیوم بروند، بعضی هم با وجود تمایل شدید به دیدن فوتبال در داخل استادیوم به دلیل مناسب نبودن جو، حاضر به رفتن به استادیوم نبودند و گروهی هم معتقد بودند در هر حال خانمها باید به استادیوم بروند و این وظیفه مسئولین و مدیران مربوطه است که فضا و جو استادیوم را برای رفتن خانمها مناسب و مساعد سازند.
برای بررسی کارشناسانه تر موضوع، مسأله چرایی و چگونگی نرفتن زنان به استادیوم فوتبال را با دکتر بیتا مدنی، جامعه شناس، مدرس دانشگاه و مترجم حوزه جامعه شناسی ورزش، خانم دکترحسینی جامعه شناس فرهنگی و دکتر فهیمه نظری، جامعه شناس مسائل اجتماعی در میان گذاشتیم.
بی تدبیری مدیران، نبود شرایط رفتن زنان به استادیومدکتر بیتا مدنی، جامعه شناس، مدرس دانشگاه و مترجم حوزه جامعه شناسی ورزش در ابتدای صحبتش گفت:
” اولویت بندی ای که این روزها در مورد مسائل زنان بیان می شود یک دسته بندی کاذب است چون مطالبات زنان با یکدیگر تناقض ندارند و در نظمی از دیالکتیک تکمیلی در یک راستا قرار می گیرند. امروزه مطالبات زنان به تمام اقشار از زن خانه دار تا تحصیلکرده از نوجوان تا دانشجو تسری پیدا کرده و زنان از هر طبقه اجتماعی با هر پایگاه اقتصادی مایلند در تمام عرصه ها حضور یابند. به نظر من این صحبت ها که استادیوم در شأن زنان ما نیست، فقط بهانه آوردن است . زنان ما پیکره ی آگاهی در جامعه هستند و بهانه را از دلیل، صداقت را از دروغ تشخیص می دهند . اگر شرایط استادیوم برای رفتن زنان مهیا نیست، باید امکان و زیرساختش فراهم شود. عملکرد مسئولین متأسفانه از الگویی که رهبر انقلاب برای جوانان ترسیم کردند و شور و هیجانی که باید در کالبد جامعه دمیده شود که جوانان به راه های منحرف کشیده نشوند بسیار فاصله دارد. ما راهنما داریم، ابزار هم فراهم است و من بی دقتی مسئولین را در این امر دخیل می دانم. ما اگر ادعای سبک زندگی ایرانی و اسلامی را داریم باید بیشتر شرایط را برای حضور بهتر زنان در جامعه ایجاد کنیم. با بی درایتی مدیران شکاف عمیقی هر روز بین بدنه جامعه و حاکمیت ایجاد می شود. ما نیاز به مدیر هوشیار داریم که با نگاه سطحی امنیتی و سیاسی به مسائل نگاه نکند. اگر ورود زنان به استادیوم حل نشود ما باید منتظر آسیب های جدی تر در جامعه باشیم و این باعث نگرانی کارشناسان امور اجتماعی است.”
اهمیت حضور خانواده ها در استادیوم
این پژوهشگر و مترجم حوزه جامعه شناسی ورزش ادامه داد:
” رفتن به استادیوم حق شهروندی است و زنان هم باید از آن برخوردار باشند و به لحاظ قانونی و حتی به لحاظ فقهی هم مشکلی از این بابت وجود ندارد اما مدیران ما واکنش منفی نسبت به مطالبه حداقلی زنان دارند. از طرفی حضور زنان در استادیوم حتی می تواند دستاوردهای فرهنگی خیلی خوبی هم داشته باشد مثلا ادبیات سخیفی که توسط مردان به کار می رود در صورت وجود زنان و خانواده ها می تواند تا حدودی اصلاح شود و ما کمتر شاهد وندالیسم[1] در ورزشگاه ها خواهیم بود. حضور خانوادگی بسیار مغتنم است چون خاطرات خوشی را برای خانواده رقم می زند و تداعی این اتفاقات حتی جلوی بسیاری از آسیب های خانواده را خواهد گرفت. باید تدابیری از خرد تا میانه و کلان برای رفتن زنان به استادیوم اندیشیده شود. از مشاورین و جامعه شناسان خبره می توان در این زمینه بهره برد تا مسأله را آسیب شناسی کرده و به مدیران رده بالای کشور کمک شود . مسائل فقهی و حقوقی و نظرات علما نیز در مورد این مسأله بسیار مهم است و حتما باید لحاظ شود. اما در زمینه ی مسائل انتظامی – امنیتی ما متخصصان خبره ای داریم از شماره گذاری بلیت ها و نحوه فروش بلیت گرفته تا نحوه نشستن زنان و مردان، راه ورود و خروج و غیره تدابیر انتظامی – امنیتی مختلف را می توان اندیشید. ما ملت بافرهنگی داریم و نباید کسانی که خارج از منحنی نرمال و منحرف هستند را به همه ی افراد جامعه تعمیم بدهیم. مدیران امنیتی و انتظامی ما بسیار کارآمدتر و توانمندتر از این حرف ها هستند و می توانند آن درصد کمی از افراد مشکل ساز را کنترل کنند طوریکه نظم، امنیت و انسجام اجتماعی مختل نشود.”
دبیر جامعه شناسی ورزش انجمن جامعه شناسی ایران در تکمیل بحثش در مودر تمایل زنان به دیدن ورزش های زنانه اظهار داشت:
“بازی های زنان تبلیغ نمی شود و انعکاس رسانه ای ندارد و چون به لحاظ زیستی و هورمونی مردان در برخی ورزش ها مثل فوتبال بهتر می درخشند، بنابراین زنان کشش بیشتری به دیدن رقابت های مردان دارند تا زنان. البته لازم است در این زمینه که چرا زنان اقبالی به دیدن رقابت های بانوان نشان نمی دهند و سالن های بانوان خالی از تماشاگر است، آسیب شناسی صورت گیرد.”
مبنای عدم ورود بانوان به استادیوم چیست؟
خانم دکتر بیدا میرحسینی نیز به عنوان جامعه شناس فرهنگی، نظراتش را نسبت به استادیوم رفتن خانم ها بیان داشت:
“مسلما در پهنه ی جغرافیایی و سیاسی که بسیاری از مطالبات اجتماعی زنان پاسخ داده نشده است، به نظر می رسد رفتن آن ها به استادیوم فی نفسه اهمیت چندانی نداشته باشد اما اگر آن را به طور زنجیروار به دیگر محدودیت های زنان ارتباط دهید، اهمیت آن بیشتر آشکار خواهد شد. ما در دین هم اینطور محدودیت ها را به هیچ عنوان نداریم و برای من همیشه سؤال است که مبنای عدم ورود بانوان به استادیوم چیست و این محدودیت بر چه اساسی بوده است. مطالبات زنان ایران در بستر تاریخی فراز و نشیب های زیادی را داشته و همیشه از چند عامل عمده تأثیرپذیر بوده است مانند هیأت حاکمه، دین، عرف و جالب اینجاست آنجا که دیدگاه دینی هیچ محدودیت را مطرح نکرده ، در این مواقع همیشه از دین به عنوان دستاویزی سوء استفاده شده است.”
تخلیه هیجانات برای هر دو جنس لازم است
وی اضافه کرد:
“در اینجا بحث دیدن بازی آقایان توسط خانم ها مسأله اصلی نیست و به نظرم هیچ خانمی با این دید به قضیه نگاه نمی کند، بلکه بحث بر سر حضور زنان در عرصه عمومی و همپا شدن در هیجانات و لذت بردن از یک تفریح سالم در کنار دیگران است. مثلا من شخصا ورزش را دوست دارم و اگر شرایطی فراهم شود حتما در استادیوم هم حضور خواهم یافت حتی در محل کارم ورزشگاه کوچکی داریم و من برای دیدن مسابقات به آنجا می روم و بقیه خانم ها را هم به این کار تشویق می کنم. بانوان ما نیاز به حضور در عرصه عمومی و ممارست و مدیریت رفتارهای جمعی دارند و تخلیه هیجانات و انرژی و شادی های جمعی برای هر دو جنس لازم است. در کشوری که بانوان اتباع دیگر می توانند در استادیومش حضور یابند اما از ورود بانوان خود جلوگیری می کند، نیاز به یک دگردیسی در اندیشه و عمل احساس می شود.”
آیا این گروه اهل ورزش کردن هستند؟
دکتر فهیمه نظری، جامعه شناس مسائل اجتماعی هم ضمن اشاره به اینکه رفتن خانم ها به استادیوم جزو اولویت مطالبات آنان نبوده و نیست، گفت:
“زمانی که یک موضوع مسأله می شود چند دلیل دارد، اول اینکه دغدغه تعداد زیادی از افراد است، دوم افکار مردم را درگیر خود کرده و سوم برای حل آن نیاز به راه حل وجود دارد چون در غیراینصورت مسأله به بحران تبدیل خواهد شد. با این تعریف باید ببینیم عدم حضور زنان در استادیوم واقعا دغدغه و مسأله اجتماعی جدی زنان جامعه ماست یا نه؟ از طرفی باید بدانیم این گروه از زنان که خواهان رفتن به استادیوم هستند بیشتر از چه قشر و طبقه و در کدام گروه سنی اند؟ نکته بعدی این است که آیا این گروه سنی اهل ورزش کردن با هدف سلامتی هستند و یا نه تماشای فوتبال را صرفا برای سرگرمی می خواهند؟ “
خانم ها برای ابراز وجود دنبال فرصت هستند
دبیر گروه زنان و خانواده انجمن جامعه شناسی ایران اضافه کرد:
” پارادوکسی که برای زن نسل جدید در حال شکل گیری است این است که چرا من باید در برخی جاها باشم در برخی جاها نباشم؟ زنان این نسل آگاهی بیشتری نسبت به نسل های پیشین خود پیدا کرده و حق و حقوق بیشتری برای خود قائلند؛ حقی که باید دیده و اعمال شود . زن امروز می داند باید اعتراض کند حتی اگر دیر شنیده شود. به نظر می رسد هر چند مطالبات باید منطقی و مطابق با اولویت ها باشد، مطالبه برای حضور در استادیوم بیشتر از نوع نمایشی و اعتراضی است و زنان می خواهند فضای ارتباطی خارج از خانه خود را از پارک ها و سینماها و غیره به حوزه ای بزرگتر چون استادیوم بکشانند و به نظر می رسد زنان و دختران ما دوست دارند دنیای مردانه و شادی های جدید را تجربه کنند. به اعتقاد من مطالبه زنان برای رفتن به استادیوم دارای معانی ضمنی است یعنی خواسته های دیگری در پس آن نهفته است، چراکه امروزه خانم ها برای ابراز وجود خود در جامعه به دنبال هر فرصتی هستند و آن را در هر موقعیتی دنبال می کنند چه استادیوم، چه سکوی بادی جامپینگ، رالی، سوارکاری و موقعیت های دیگر.”
[1] – وندالیسم بمعنای تخریب کنترلنشدهٔ اشیاء و آثار فرهنگی با ارزش یا اموال عمومی است که یک ناهنجاری اجتماعی بحساب میآید و دلایل متعددی برای آن عنوان میکنند و در زمرهٔ انحرافات و بزهکاریهای جوامع جدید دستهبندی میکنند.
/انتهای متن/