اگر جای آتشنشانان بودیم
سالی که این روزها نفسش به شماره افتاده است، شاهد حوادث ناگوار و جبرانناپذیر بسیاری بوده است، حوادثی که در بسیاری از آنها یک واژه سهحرفی گرم زبانه میکشد، حوادثی که کلیدواژه مشترک آنها آتش بود؛ اما چه ناگوار است اگر بدانیم که این بیاحتیاطیهای کوچک بوده است که حوادث بزرگ آفریده است.
نسیم شهسواری/
بچه که نه تا همین چند سال پیش هم همیشه فکر میکردم اتفاقهای بد و حوادث ناگوار زاییده تخیلات فیلمسازان و داستان نویسان است، همیشه فکر میکردم که این پیشامدها در شرایط عجیبوغریب اتفاق میافتد و راستش را بخواهید، خیلی هم دستورات و توصیههای ایمنی را جدی نمیگرفتم تا آن روز که آن اتفاق افتاد، اینکه آن اتفاق چه بود و چه بر سرخانه وزندگیام آورد بماند، نکته مهمتر آن است که آنچه در بالا گفتم قصه مشترک زندگی خیلی از ما آدمها هست.
سالی که این روزها به شماره افتاده است، شاهد حوادث ناگوار و جبرانناپذیر بسیاری بوده است، حوادثی که در بسیاری از آنها یک واژه سهحرفی گرم زبانه میکشد، حوادثی که کلیدواژه مشترک آنها آتش بود، از آتش گرفتن پلاستیک فروشی انتهای خیابان ما گرفته تا ساختمانی که آتش گرفت و فروریخت و دهها و شاید صدها حادثه در این شهر و در این کشور که جرقه نخستین آنها تنها و تنها از یک بیاعتنایی یا بیاحتیاطی کوچک شروعشده است، بیاحتیاطی که شاید بارها و بارها از روشها و راههای مختلف هشدارهایی متعددی را درباره آنها شنیده بودیم، اما آنها را نادیده گرفتهایم، هشدارهایی برای پیشگیری از حوادثی که شاید هیچگاه فکر نکنیم روزی خانه وزندگی و یا ما را به خود مبتلا کند.
بعضی وقتها با خودم فکر میکنم که اگر جای آتشنشانان بودم چگونه عمل میکردم، آیا آتشخانهای را که در اثر یک بیاحتیاطی تکراری و ساده در حال سوختن است خاموش میکردم؟ و یا اگر آتش را خاموش میکردم با مسببان حادثه چگونه برخورد میکردم؟
این را میدانم که آتشنشانان میثاقی را در آسمانها با خداوند خود بستهاند و همپیمان با خداوندی هستند که خطاهای تکراری را نادیده میگیرد و میبخشد اما بد نیست که گاهی با خودمان فکر کنیم اگر کمی فقط کمی گوشمان برای شنیدن حقیقت شنوا باشد و چشممان را بر واقعیتها بازکنیم، اگر مسئولانهتر و محتاطتر عمل کنیم شاید دهها و یا حتی صدها حادثه از هزاران حادثهای که آژیرهای آتشنشانی را به صدا درمیآورد اتفاق نیافتد، گاهی تنها و تنها کمی تفکر و احتیاط باعث میشود که مردان سرخپوش مهربان کشورمان رنج کمتری را متحمل شوند.
همیشه سال نو، زمانی برای تصمیمهای جدید است، این سال نو میتواند زمانی خوب برای بستن یک پیمان همگانی باسد ، پیمانی ما میان ما، همه همشهریان هموطنانمان با مردانی سختکوش. همه و همه پیمان ببندیم تا بااحتیاط بیشتر، سالی بهتر برای خودمان، کم حادثهتر برای شهرمان و کم زحمت تر برای مردان دلیر آتشنشان مان ورق بزنیم و کاری نکنیم که آتشنشانان مان در دل بگویند:
عرض خود میبری زحمت ما میداری!
/انتهای متن/