کمدی انسانی نمایشی از پژمردگی روح انسانی
فیلم کمدی انسانی به کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی دکتر محمد هادی کریمی از فیلم های شرکت کننده در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر است که مثل فیلم های قبلی او با رویکرد روانپزشکی ساخته شده است؛ فیلمی بشدت سیاه و ناامید کننده که در آن زنان ابله یا احمق یا خیانتکار تصویر شده اند و مردان جلادند و خشن یا خوب اما فراری و ناپدید، یا بدشانس و ضعیف.
مریم معیری/
محمدهادی کریمی روانپزشک است و در اکثر فیلم هایی که ساخته یا نوشته به نشانه های روانی و پزشکی اشاره کرده است. نگاه خاص او به عقده ها و ناکامی های دوران کودکی در فیلم هایش مشخص است. از آثار او در حوزه نویسندگی می توان به شمعی در باد، رستگاری در هشت و بیست دقیقه ، اتانازی و دختران انتظار اشاره کرد که در همگی آنها مباحث پزشکی و روانپزشکی گنجانده شده است.
کمدی انسانی نیز فیلمی روانشناختی و جامعه شناختی است؛ اما فیلم سردی است که مخاطب در آن به دنبال دستاویزی می گردد تا به آن دل بندد اما این اتفاق نمی افتد. داستان با پایانی غمگین و البته بی فایده تعریف می شود. بیننده پیش می رود اما در نهایت با سر به دیوار کوبیده می شود.
داستان فیلم
داستان مردی است که دوران زندگی اش را از کودکی تا میانسالی در سال های قبل و بعد از انقلاب می گذراند و بر او حوادثی ناخوشایند حادث می شود.
کمدی انسانی متشکل از یک نقش اصلی و چندین نقش فرعی و گذراست که هیچ کدام به شخصیت تبدیل نمی شوند. زنان فیلم همگی پر از نقص هستند و در واقع مردان فیلم هم ایرادهای اساسی دارند.
مادر: مادر با بازی لیلا زارع، زنی مطلقه که به فکر دیپلم گرفتن و دانشسرا رفتن است تا آینده خوبی برای فرزندش بسازد. اما در ادامه می بینیم که از غمباد بزرگ شدن غده تیروئید می میرد بدون هیچ موفقیتی. او آرزوهای بزرگ دارد اما در نهایت خودش را وابسته به مرد می داند و از پسرش می خواهد که بزرگ و قوی شود. زنی درگیر خرافات که پسر چپ دستش را مجبور به راست دست شدن کرده است، فقط به دلیل جهل و خرافات.
معشوقه اول: بهاره کیان افشار نقش دختری از طبقه پایین جامعه را بازی می کند که در دوران پهلوی خدمتکار و ملازم یک بانوی خارجی است و نامزد شخصیت اول داستان. او در واقع شیفته پول است و به همین دلیل جاسوس و کارگزار ایران برای روسیه می شود . او که اول نامزدی اش را با شخصیت اول فیلم به خاطر بی پولی به هم زده، در یک فرم کاملا تشریفاتی با او ازدواج می کند ولی در ادامه کماکان با مربی تنیس نوه بانوی خارجی، در راستای جاسوسی در ارتباط است. او زنی است ملعبه دست، پولدوست، بی معرفتو خیانتکار که برای پول حاضر است هر کاری بکند.
معشوقه دوم: هستی مهدوی فر، در نقش دختر روزنامه نگاری که از قضا فرزند مرید شخصیت اول این فیلم در دوران کودکی است. شخصیت اول بسیار به او علاقه دارد اما چون نظامی است و دختر مورد علاقه اش فرزند یک سیاسی است نمی تواند با او ازدواج کند. دختری که مثلا مستقل است اما هیچ تاثیری در روند فیلم ندارد.
مادر معشوقه دوم: نیکی کریمی نقش زن عاشقی را بازی کرده که سال ها منتظر همسر سیاسی خود است؛ زنی تنها که سعی کرده فرزندش را خوب بزرگ کند.
کمدی انسانی در یک نگاه
به طور کلی در کمدی انسانی زنان یا ابله اند و در حماقت خود غرق؛ یا خیانتکار و بی معرفتند یا تنها و بی دفاع. همانطور که مردان نیز یا جلادند و خشن یا خوب اما فراری و ناپدید، یا شیطان صفت و یا بدشانس و ضعیف.
در مورد فیلم کمدی انسانی، حتی بازی ها هم راضی کننده نیست. داستان فیلم هم کمکی نمی کند که حال مخاطب حتی کمی خوب شود. چرا که وقتی به موضوع خانواده می پردازد، مهر و محبت در میان آدمها معنایی ندارد. معمولا نمایش بدبختی و بدشانسی و به پوچی رسیدن یک انسان با استعداد، مخاطب را بسیار ناراحت می کند، مگر اینکه به پیام خاصی برای مخاطب بدل شود که در مورد کمدی انسانی اینگونه نیست.
در مجموع می توان گفت این فیلم یکی از سیاه ترین و نا امید کننده ترین فیلم های این دوره از جشنواره بود.
/انتهای متن/