اهمال‌کاری، راهزن آرامش ماست

بلای اهمال‌کاری و به تاخیر انداختن کارها و مسئولیت‌هایی که داریم، می تواند کام ما را تلخ کند و آرامش مان را بر هم بزند. فکر می کنید با یک برنامه ریزی و اولویت بندی خوب می توانید بر این اهمال کاری غلبه کنید؟

0

نسیم شهسواری/

 همه ما در زندگی‌مان کارهای زیادی داریم، کارهای های خیلی مهم، مهم و کمی مهم، حتی خیلی از ما در زندگی‌مان کارهایی ر ا داریم که برحسب سلیقه، نظر و فانتزی‌های خودمان مهم هستند و شاید به نظر خیلی‌ها اصلاً مهم نباشند، اما برای ما مهم هستند و این جالب‌ترین و بااهمیت‌ترین بخش قضیه است. بعضی کارهای مهم سخت هم هستند. برخی از این کارها شروع شان سخت است و بعضی‌ها ادامه ‌شان و بعضی‌های دیگر همه بخش‌های شان؛ اما خوب ما این کارها را یا دوست داریم و یا برای ما مهم هستند و همین دو ویژگی است که سبب می‌شوند که تأخیر در انجام آن کارها ساحل آرامش ما راکمی ناآرام کند.

اهمال‌کاری و یا کار امروز را به فردا و فرداها انداختن؛ درست همین است؛ اینکه ما در انجام اولویت‌ها، مسئولیت‌ها و یا هدف‌های که خودمان برای خودمان گذاشته‌ایم تأخیر داشته باشیم و این تأخیر به کام دنیای آرام درون ما خوشایند نیاید و آرامش ما را بر هم بزند.

پارسال درست همین موقع ها بود، برنامه‌های زیادی را برای خودم چیده بودم و مسئولیت‌های مختلفی را پذیرفته بودم، اما به دلایل گوناگونی یا اصلاً آن‌ها را شروع نکرده بودم و یا در میانه راه رها کرده باقی گذاشته بودم، بدون هیچ دلیل خاصی آرامش نداشتم، ذهنم و مغزم در دَوَران و تلاطم بود و از روزها آرام زندگی هیچ خبری نبود، یک روز وقتی اوضاع‌واحوالم را برای یکی از دوستان و همکارانم تعریف کردم و از روزهای ناآرام و کارهای ناتمامم برای او گفتم، او مرا از بیماری که به آن دچار شده بودم آگاه کرد و با راهکارهایی ساده، چون برنامه‌ریزی، اولویت‌بندی و یا حذف خیلی از کارهای و هدف‌ها، حال و هوایم را آرام‌تر کرد، وقتی در روزهای پایان سال نگاهی به کارهایم انداختم و دیدم که توانسته‌ام با برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی کارهایم، بسیاری از آن‌ها را به نحو مطلوب به پایان برسانم، در دلم آرزو کردم ای‌کاش زودتر و زودتر با عادت نادرست اهمال‌کاری می‌جنگیدم که اگر این کار را می‌کردم، در آن سال، روزهای آرام بیشتری را تجربه می‌کردم.

بلای اهمال‌کاری! بلای عجیبی است و به‌نوعی همه ما درگیر آن هستیم.

زمان‌هایی پیش‌آمده که تصمیم بگیریم در یک فرصت مناسب، کار مشخصی را انجام دهیم. مثلاً زمان‌هایی که با خودمان می‌گوییم:

  • – از این مهمانی به بعد رژیم غذایی خاصی را شروع می‌کنم.
  • – از فردا تصمیم من این است که فلان برنامه را داشته باشم.
  • – از هفته بعد به باشگاه ورزشی خواهم رفت.
  • – از امسال می‌خواهم شغلم را تغییر دهم.
  • – سر فرصت اتاقم را مرتب می‌کنم.
  • – و از شنبه منظم می‌شوم.

یا شرایطی را داریم که اصلاً دوست شان نداریم. مثلاً:

  • – زمان‌هایی وجود دارد که حس می‌کنیم بیش‌ازحد، کاری را پشت گوش می‌اندازیم؟
  • – اغلب، قبل از یک کار مهم احساس خستگی می‌کنیم؟
  • – در انجام کارهایی که دوستشان نداریم، تنبلی می‌کنیم؟

و همه این شرایط کافی است که روزهای زندگی‌مان خیلی هم به ما خوش نگذرد و فکر کارهای ناتمام و شروع نکرده حتی خواب را هم از چشمان ما بگیرد.

روزهای سال به شماره افتاده‌اند، این مطلب می‌تواند بهانه‌ای شود برای شروع غلبه بر عادتی که آرامش را از بسیاری لحظه‌ها و روزهای امسال ما گرفته است، این غلبه می‌تواند نتیجه‌اش پایانی خوش برای امسال و شروع و ادامه و پایانی خوش‌تر در سال بعد باشد.

همین امروز بهترین فرصت است، شروع کنیم.

/انتهای متن/

درج نظر