حضور پررنگ زنان در طنز سینمایی سخیف «زنان ونوسی مردان مریخی»
مثل تمام فیلمفارسیها و فیلمهای درجه چندم این چند سال اخیر سینما، فیلم «زنان ونوسی مردان مریخی» ساختهی کاظم راستگفتار باز هم زنان محور اصلی این فیلم هستند. محورهایی که چاشنی حرکت آنها لودگی و بیخردی – که از آن به طنز یاد میشود! – بازیهایی پر از عشوه و رفتارهای زننده همراه با آرایشهای غلیظ و پوششهای نامناسب است.
سرویس فرهنگی به دخت/
«مردی همسری خوشگذران دارد. به مهمانیهایش میرسد و قرار اسکی کوههای آلپ را با دوستانش میگذارد و بار همهی زندگی به دوش مرد است. مرد از زندگیاش راضیست. زن هنگام اسکی میان برفها افتاده، یخ میزند و همسرش با خیال مرگ او سراغ ازدواج دیگری میرود. این بار همسر دوم او – که ازدواج چهارمش را دارد تجربه میکند! – زنیست که به امور خانه رسیدگی و خوب شوهرداری میکند. مرد از زندگی دومش هم راضیست. بعد از چند ماه زن اول که در سرما یخ زده و توسط تیمهای گشت پیدا و زنده شده! به ایران برمیگردد و سراغ شوهرش میرود. و فیلم میرسد به قصهی همیشگی دعوای دو هوو! قرار میشود که هر دو هوو در کنار هم زندگی کنند. مرد از این روال زندگی خسته شده و با یک نقشه مانند اتفاقی که بر سر زن اولش افتاد، خود را هنگام اسکی به دره پرت میکند! زنها گمان میکنند که مرد مُرده و مرد با شادیِ «از دست هردوشون راحت شدم» از میان برفها میگریزد. فیلم تمام میشود»
چند خط بالا داستان فیلم سینمایی «زنان ونوسی مردان مریخی» به کارگردانی کاظم راستگفتار و تهیهکنندگی محمدرضا مفیدی و بازیگری امین حیایی، بهاره رهنما، شیلا خداداد و … است. فیلمی که چهارمین ساختهی کارگردان آن بعد از فیلمهای «عروس خوشقدم»، «نقاب» و «پسر تهرونی» میباشد.
این فیلم بعد از فروش تقریبا ۵۰۰ میلیونی خود وارد شبکه نمایش خانگی شده و به خانههای مخاطبین راه یافته است. محمدرضا مفیدی تهیه کنندهی این فیلم معتقد است که «فیلم بسیار خوش ساخت است و فضای کمدی دارد که تلاش در آن از آثار کمدی سطحی و سخیف فاصله بگیریم. با توجه به فضای این فیلم همچنین در لایه هایی پیام های اثر را هم منتقل کنیم.» اما چیزی که بیننده مشاهده میکند کاملا متناقض با گفتهی آقای مفیدیست.
مثل تمام فیلمفارسیها و فیلمهای درجه چندم این چند سال اخیر سینما، باز هم زنان محور اصلی این فیلم هستند. محورهایی که چاشنی حرکت آنها لودگی و بیخردی – که از آن به طنز یاد میشود! – بازیهایی پر از عشوه و ناز، رفتارهای زننده همراه با آرایشهای غلیظ و پوششهای نامناسب است. (برخلاف چند سال گذشته، به هنگام نمایش این خانمها با آرایشهای تندشان دیگر رنگ تصویر را کم نمیکنند. نمایش زن ها با این شمایل انگار که عادی شده است.)
فیلم با رویکردی اجتماعی و خانوادگی، قالب داستانیِ بسیار ضعیفی دارد. محمدرضا مفیدی اعتقاد دارد که تلاش کردهاند از آثار کمدی سطحی و سخیف فاصله بگیرند، اما آیا زنده شدن کمدی یک زن که سه ماه در برفها گیر کرده است از داستان عمیقی استخراج شده است؟! این فیلم حتی برخلاف ادعای تهیه کنندهی آن پیامی هم در بر ندارد! مردی که از زندگی با زن خوشگذرانش فراری است، از زن دومش هم که خانهداری میکند و شوهرداری، بازهم فرار میکند! یعنی حتی نمیتوان این تفسیر را به فیلم چسباند که مثلا یک مرد ایرانی، زنی که سرگرم زندگیاش است را به یک زن خوشگذران ترجیح میدهد.
باز هم دعوای هووهای که در یک خانه زندگی میکنند درونمایه فیلم قرار گرفته است. شبیه به فیلم «زنها شگفتانگیزند» فیلم با کشمکشهای دو هوو پیش میرود. با جار و جنجالها، با بگو مگوها و حتی با دعواهای فیزیکی!
ادعاهایی که دربارهی این فیلم از سوی سازندگان آن عنوان شده و نقدهایی که راجع به آن صورت گرفته خواندنیست:
به بخشی از این ادعاها توجه کنید:
* «در این فیلم ما سعی کردهایم خانواده ایرانی را به تصویر بکشیم و به نوعی در مقابل مسایل انحرافی (که این روزها در شبکههای ماهوارهای به وفور دیده میشود و بنیانهای خانواده را زیر سؤال میبرد) خانواده ایرانی و مبانی تحکیم آن را در قالب طنز و مفرح به بیننده نشان دهیم.» (کاظم راستگفتار/ کارگردان فیلم)
«به عقیده من خانوادهها اگر کودک دو ساله هم دارند، با خود به سینما ببرند؛ زیرا این فیلم برای خانوادهها جذاب و در عین حال مفرح است و یک کلاس کارآموزی برای دختران خواهد بود.» (کاظم راستگفتار/ کارگردان فیلم)
«ما بر اساس تحقیقاتی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که حدود ۳۰ درصد از ازدواجهایی که منجر به طلاق میشود، به دلیل عدم درک صحیح زوجها از یکدیگر است. یک مرد با دیدگاه مردانه، شخصیت همسر خود را قضاوت میکند و یک زن هم با دیدگاه زنانه این کار را انجام میدهد. این فیلم دیدگاه مردم را در مورد این وضعیت روشن میکند.» (کاظم راستگفتار/ کارگردان فیلم)
صحبت منتقدان:
این فیلم فاقد قصه پخته و جاافتاده و شخصیتپردازی است. گرچه این فیلم خوشرنگ و لعاب حتی فکاهی سرگرمکنندهای برای شاد کردن مخاطب فارغ از دغدغهها و روزمرگیهای زندگی ماشینی انسانها روی صندلی سینما است که با بیرون آمدن از سالن سینما بیشک همه آن را فراموش خواهند کرد. (آرش پژمان/ منتقد سینما)
فیلم جدید این فیلمساز [راستگفتار] به نام «زنان ونوسی، مردان مریخی» که در مسیر بیپروایی فرهنگی، رفتاری، پردهدری اخلاقی و اجتماعی گوی سبقت را از این قبیل فیلمها ربوده، به بهانه نمایش زندگی یک خانواده ایرانی، آنچه را که بسیاری از فیلمفارسیهای قدیمی هم به راحتی نمیتوانند به تصویر بکشند، با ظاهرسازی اجتماعی، تجملگرایی و آرایههای چندشآور ضدفرهنگ ایرانی در قالب تصویر و سینما ارائه کرده و جالب اینکه کارگردان محترم فیلم با افتخار عنوان کرده که زیر ۱۵ سالهها حتماً با خانوادههای خود به دیدن این فیلم به اصطلاح کمدی بیایند! (جبار آذین/ منتقد و مدرس سینما) *
جالب است بدانید که عکسهایی که از این فیلم در خبرگزاری ها منتشر شد، اعتراض بسیاری از سیاسیون از جمله نمایندگان مجلس شورای اسلامی را به همراه داشت و تقریباً همگی آنها یکپارچه اعلام کردند که مراجع ذیصلاح باید نظارت بیشتری بر پوشش های اسلامی بازیگران داشته باشند و اجازه ندهند تا ابتذال به سینمای ایران رخنه کند!
سقوط محتوا در فیلمهای کمدی و غالبا خانوادگی سینمای ایران هشدار دهنده است. امری که کمترین توجه مسئولان مربوطه را هم به خود جلب نمیکند! شاید بهترین راه، تقدیم چند بلیت رایگان به یک مسئول یا کارشناس فرهنگی باشد که از او بخواهد همراه خانوادهاش بعدازظهری را به دیدن این دست فیلمها در یکی از سینماها بگذراند!
جای شکرش باقیست که این دست فیلمها هنوز راهی به تلویزیون پیدا نکردهاند.
برگرفته از سایت نقد فارسی/انتهای متن/