خیاطی ، نیازی پایان ناپذیر
هنر خیاطی هنریست در ارتباط با موضوع تهیه ی لباس که در تمدن انسانی همیشه از عناصر مهم بوده است؛ موضوعی که به همان اندازه که فردیست، اجتماعی هم هست.
فاطمه قاسم آبادی/
بشر از زمان های بسیار دور برای رفع نیاز خود به پوشش به فکر استفاده از امکانات محیط افتاد و پس از شناخت محیط و نحوه استفاده از امکانات آن، به تدریج در نوع پوشش خود تغییراتی بوجود آورد تا اینکه پس از گذشت سالیان متمادی لباس به معنای امروزی و با فرم های مناسب ابداع شد. در طول تاریخ نسبتا طولانی ابداع لباس، عوامل متعددی در تحول آن دخالت داشته است که به طور خلاصه به شرح زیر است:
دوره ی اول : دوره ی لباس های مواج که از پیچیدن پارچه به دور بدن تشکیل می شد. نوع دیگری از لباس هم بود که به دور بدن پیچیده می شد و لباس های شانتی یا یونانی نامیده می شد که به صورت چادرشب استفاده می شد. “هیماسیون تاهیتی” نیز لباسی بود که در واقع یک تکه پارچه به صورت لنگ ونمونه لباس های این دوره بود.
دوره ی دوم : لباس های دوخته یک پارچه از یک تکه پوست یا پارچه تشکیل می شد که این نوع لباس در وسط به صورت یک حلقه باز شده و از یک طرف بدن گذشته و بر روی شانه در طرف دیگر بدن قرار می گرفت مانند پانچو.این نوع لباس ها به دو دسته تقسیم می شدند: یک دسته لباس دوخته بسته که از پیچیدن عرض پارچه نازک تشکیل شده و به دور بازوان پیچیده می شد.
دسته دیگر، لباس های دوخته باز بود که از طول پارچه استفاده می شد. بدین طریق که پارچه را از طول روی هم جمع می کردند و بر روی لباس های دیگر می پوشیدند و لباس در قسمت جلو، به صورت ضربدر روی هم قرار می گرفت مانند کفتان اسپانیایی.
دوره ی سوم : در این دوره، لباس های پوستی بیشتر مورد استفاده قرار می گرفت؛ به این صورت که این لباس به وسیله یک بند یا نوار چرمی به پا وصل می شد. این لباس در طول زمان تغییراتی بسیار کرد و به شلوار چادرنشینان و اسب سواران صحرانشین، چابک سواران و لباس های پوستی اسکیموها تبدیل شد. البته در گذشته ی کشور خودمان هم بسیار از این نمونه استفاده می شد.
دوره ی جدید : لباس های این دوره از ترکیب لباس های سه دوره قبل بوجود آمد. در حالی که لباس های این سه دوره هیچکدام جانشین دیگری نبود و در طول زمان بر هم منطبق شدند. ولی در نقاط مختلف جهان از قدیمی ترین روزگاران بوسیله افراد مختلف، شباهت هایی در آنها بوجود آمده است.
تاثیر عوامل مختلف بر روی لباس
تغییرات اقلیمی: آب و هوا، یکی از عوامل مهم بروز تمدن، اختراعات و ابتکارات بشر است این عامل در مورد انسان هایی که در مناطق حاره زندگی می کردند تاثیر چندانی نداشته است. زیرا آنان به علت شرایط آب و هوایی خاص، دیرتر متوجه ضرورت استفاده از لباس شده اند.
اما در مناطق سردسیر این نیاز برای بشر جنبه حیاتی داشته است. انسان هایی که در مناطق معتدل زندگی می کردند به علت تغییر هوا در فصول مختلف، مجبور به استفاده از لباس مناسب همان فصل بوده اند.
آب و هوای اروپا و آسیا به علت سردی و گرمی آن، سهم مهمی در تحول لباس در مناطق بین النهرین و ایران داشته است. به طور مثال، لباس مردم هند هنوز به صورت دراپه باقیمانده و تغییر و تحول خاصی در آن بوجود نیامده است.
عوامل اقتصادی: اقتصاد، یکی از عوامل است که در هر جامعه نقش بسیار فعالی ایفا می کند. به طور مثال در اروپا با آنکه صنعت رشد کرده و بسیاری از مسائل موجود در جامعه آن زمان را تحت تاثیر قرار داده بود، ارزش ها و سنت های پیشین کمابیش حفظ می شد اما ایرانیان به خصوص در اواخر حکومت قاجار و در طول حکومت پهلوی تحت تاثیر تبلیغات و نفوذ غرب اروپایی شدن را ترجیح داده و به جای بازسازی لباس های سنتی و نوسازی چهارچوب اقتصادی جامعه با پوشیدن لباس به سبک اروپایی به شکل های ظاهری تمدن صنعتی گرایش پیدا کردند.
عوامل اجتماعی: تغییراتی که از یک قرن پیش بر روی لباس بوجود آمد، نه تنها با برش در مدل های مختلف بلکه به نوع پارچه، جنس و رنگ آن نیز ارتباط داشته است. در این بین سهم تعاملات اجتماعی و تقلید از جوامع دیگر و جایگزین کردن لباس های مدرن به جای لباس های سنتی و قدیمی یکی از عوامل مهم است.
البته در ایران خیلی از مردم زیر بار این مد نرفتند و بافت قدیمی پوشش خود را تحت هیچ شرایطی عوض نکردند ولی بسیای هم، به خصوص مردمی که در شهر های بزرگ زندگی می کردند، از شرایط جدید استقبال کردند و دوره های جدیدی را در پوشش و خیاطی ایجاد کردند.
/انتهای متن/