زنان الکی عاشق و مردان خیلی طلبکار

  سریال “پشت بام تهران” به نویسندگی سعید نعمت الله، مدت کوتاهی است که از شبکه اول سیما آغاز شده است. نوشتن نقدی بر این سریال، قطعاً زود و عجولانه است. اما آنچه مرا به نوشتن این سطور واداشت، دیدن مشابهت‌های شخصیتی و تیپی در چند سریال به قلم این نویسنده بود. بنابراین گمان نمی‌کنم که این نوشتار قضاوتی زود هنگام به حساب آید.

4

محبوبه جان‌نثاری/

 در سریال پشت بام تهران غیاث (با بازی کامبیز دیرباز) شخصیت محوری و اول مجموعه است؛ پسری سرخورده از فوت مادر و محروم شدن همیشگی او از مهر مادری از همان بدو تولد؛ و همین طور سرخورده از عطوفت پدری که زنی جوان را جایگزین مادر او کرده است. غیاث با مادربزرگش( مادر مادرش) زندگی می‌کند. و زندگی با او را به خانه پدری و در کنار نامادری و خواهر ناتنی بودن( هاله) ترجیح داده است.

غیاث دوست معتاد و خلافکاری دارد و در چند عمل نابهنجار و خلاف قانون دوستش مشارکت داشته است.  این دوست غیاث خواهری به نام اختر( با بازی آزاده صمدی) دارد که اوهم معتاد است.

غیاث در افتتاحیه فروشگاه پدرش با برادر نامادری‌اش که همسن و سال خود اوست، درگیر می‌شود و او را از شیشه مغازه به بیرون پرتاب می‌کند؛ که به این خاطر به یک سال و نیم حبس محکوم می‌شود و به زندان می‌افتد.

بنابراین با مولفه‌هایی که سریال از شخصیت غیاث ارائه می‌دهد او جوانی است سرخورده، عقده ای، خلاف‌کار، عصبی و تند مزاج.

غیاث دختر خاله‌ای به نام الهام(با بازی لیندا کیانی) دارد که دختر معمولی و معقولی است. پدر متمولی و در کل خانواده عادی و متوسط رو به بالایی دارد.

دراین حال هم اختر معتاد و هم الهام محجبه معقول، هر دو عاشق غیاث هستند!

تفاوت اختر و الهام از زمین تا به آسمان است اما اینکه چرا در انتخاب فرد مورد علاقه‌شان با یکدیگر مشابهت دارند، سوالی است که باید از نویسنده پرسید.

آیا ملاک و معیار ازدواج این دو شخص نباید با یکدیگر متفاوت باشد؟ یا اینکه نه، همین که غیاث مرد است و بر و رو و قد بلندی دارد و به اصطلاح خوش تیپ است، برای دوست داشته شدن از جانب زنان سریال کفایت می‌کند؟

در سریال میکائیل نیز شخصیت خشن، پرخاشگر و نامعقول رشید(با بازی کامران تفتی) همسری(با بازی متین ستوده) به شدت عاشق پیشه داشت که نمی‌دانیم چرا و به خاطر کدام ویزگی مثبت رشید از دوران جوانی عاشق او شده بود و علی‌رغم مخالفت برادرش میکائیل، با پافشاری تن به ازدواج با او داده بود.

در سریال پشت بام تهران نیز پدر الهام به شدت با ازدواج او و غیاث مخالف است اما الهام به این وصلت اصرار دارد.

در سریال شیدایی نیز شخصیت تلخ، پول دوست و بی رحم امیر (با بازی امیر جعفری) که چشم طمع به مال پدرهمسرش داشت و دائما به دنبال ضربه زدن به برادر مریض همسرش به نام طاها بود  تا حق الارث او را نیز مال خود کند، همسری( با بازی آتنه فقیه نصیری) به شدت عاشق، مطیع و بنده خود داشت.

شخصیت غیاث، رشید و امیر و شاید شخصیت‌های دیگری از سایر سریال‌های این نویسنده که دیگر ذهنم یاری به یادآوری آنها نمی‌کند، مرا بیشتر از هر چیز به یاد شخصیت‌های پوشالی مردان فیلم فارسی‌ها می‌اندازد. مردانی لات و بی سروپا که از مردانگی فقط صدای کلفت داشتند و یک سبیل و یک کتی که تنها بر روی یک شانه می‌انداختند( رشید نیز کت خود را به این حالت می‌‌انداخت و همین‌طور غیاث) و همین جوری و بی خودی در فیلم کلی خاطرخواه و هواه خواه مونث داشتند.

به تصویر کشیدن چنین شخصیت‌هایی از دو جهت دارای اشکال بزرگی است:

1- در واقع با چنین تصویر سازی از شخصیت‌های منفی و تلخ سریال‌ها با وجود اقبالی که از جانب زنان سریال نسبت به آنها وجود دارد، آنها را شخصیت‌هایی مثبت جلوه می‌دهیم و به نوعی بر روی خلقیات و بد رفتاری‌های آنان سرپوش می‌گذاریم. به جای آنکه آنها را طرد شده از جانب جامعه و خانواده و زنان پیرامون شان نشان دهیم، بر عکس عشاقی برای آنها ترسیم می‌کنیم که حاضر به هر جانفشانی برای آنها هستند و در مقابل، چنین عطش و علاقه‌ای را از جانب این مردان به زنان عاشق خود نمی‌بینیم؛ بلکه برعکس، گاهی این شخصیت‌ها از شخصیت زن مقابل خود طلب‌کار هم هستند و سرکشی نیز می‌کنند( در پشت بام تهران غیاث در پاسخ سوال الهام که از او می‌پرسد اختر کیست، پاسخ می‌دهد که من تعهدی بهت ندارم دختر خاله!)

2- اشکال دوم از آن جهت است که ما این چنین زنان و دختران خود را موجوداتی حقیر، سطحی، کوته فکر، نامعقول و بی دست و پا و به شدت وابسته به مردان نشان می‌دهیم که هیچ درایتی و تدبیری ندارند، هیچ ملاک درست و مشخصی برای انتخاب همسر آینده خود ندارند و همین که طرف مقابل شان یک جنس مخالف است، کافی است! که چنین رویکرد غلطی یک توهین و اهانت آشکار به زنان این جامعه است.

/انتهای متن/

نمایش نظرات (4)