زندگی جای دیگری است، حماسه توهم یک شاعر
رمان “زندگی جای دیگری است” از میلان کوندرا، رمانی است طنز آمیز و در عین حال سرشار از تاسف و غم که در نقد رمانتیسیسم نوشته شده است.
فاطمه قاسم آبادی/
“زندگی جای دیگری است” دومین رمان میلان کوندراست که نگارش آن در 1970 پایان یافت و برای نخستین بار در 1973 ترجمه فرانسوی آن در پاریس منتشر شد. اگر شوخی، اولین رمان کوندرا، نوعی حماسه وهم گریز بود، زندگی جای دیگری است نوعی حماسه توهم است؛ همان توهمی که مالرو آن را «شاعرانه» می نامد.
عنوان اصلی رمان زمانی «دوران شاعرانه» بود.
در مورد رمان
رمان زندگی جای دیگری است، رمانی است طنز آمیز و در عین حال سرشار از تاسف و غم؛ رمانی که کوندرا در آن به خوبی سبک خود را به نمایش گذاشته است.
زندگی جای دیگری است را از مهم ترین کتاب ها در نقد رمانتیسیسم دانسته اند؛ رمانی که زندگینامه شاعری به نام یارومیل را بررسی میکند. در رمان کوندرا رمانتیک ها به عنوان انسانهایی احساسی ، کمخرد و در عین حال انسانهایی که آثارشان از ارزش کمی برخوردار است، معرفی میشود.
در واقع در تمامی رمانتیکها مانند یارومیل شاعر، ادبیات را چیزی ورای زندگی میدانند و به دنبال زندگی در جایی دیگری هستند.
یارومیل در کتاب زندگی جای دیگری است، دارای دوشخصیت هست. یکی یارومیل شاعر و دیگری یارومیل سوسیال که دارای شخصیتی سیاسی است. در بخش دوم رمان که بخش کوتاهی است، نویسنده ما را با شخصیتی به نام “زاویه” آشنا میکند؛ شخصیتی که در واقع آرزو و نهایت یارومیل شاعر است. انگار بخش دوم رمان را نه کوندرا بلکه خود یارومیل نوشته است؛ “زوایهای” که یارومیل هیچگاه به او نمیرسد و در نهایت او را شخصیتی پوچ مییابد و یارومیل دوم که شخصیتی معقولتر دارد و خود یارومیل همیشه از او فراری است به توافق بر سر این قضیه می رسند.
در این کتاب ما با تمام ویژگیهای یک شاعر رمانتیک آنهم با دیدی انتقادی آشنا میشویم. کوندرا در این رمان، مانند آثار دیگرش به عنوان یک نویسنده ظاهر میشود. در واقع او در قسمتهایی از کتاب به عنوان یک قاضی یا منتقد به تحلیل آثارش میپردازد؛همان کاری که سروانتس در دونکیشوت انجام دادهاست. کوندرا شخصیت یارومیل را به طور کامل میشکافد و ما در هنگام خواندن کتاب، با تمامی حالت های روانشناختی شخصیت یارومیل آشنا میشویم: با بیحوصلگیهایش، با دردهایش ، با شادیهای اندک و کاذبش، با عشقهای نو و کهنهاش و با تمام قضاوتهایی که درباره او میشود. همانطور که قبلا گفته شد رمان در واقع دو شخصیت بسیار مهم دارد.
نگاه فلسفی به دنیا
زندگی جای دیگری است، در واقع یک رمان تحلیلی است. این اثر به زبان فیلسوفانه ای به رشته تحریر در آمده است. آغاز داستان با مادر شاعر شروع می شود که در فکر چگونه به وجود آمدن پسرش ( همان شاعر شخصیت داستان ) است.
زن در این رمان هم مانند رمان های قبلی کوندرا نماد آفرینش و زایش و تولد یک زندگی است. نطفه، در حقیقت آغاز پیدایش یک پدیده و اتفاقی انسانی ( که از اوج یک لذت) بوده است و خلقت مهم ترین بخش جهان هستی و پر از شگفتی است.
این رمان از همان آغاز خواننده را با سوال کلیدی هستی و پیدایش روبه رو می کند و هر مخاطبی با آغاز داستان همین سوال را از خود می پرسد و هر کس در ذهنش جوابی برای خودش دارد. یا لااقل می کوشد تا پاسخی بیابد و آن چگونگی پیدایش آدمی است.
میلان کوندرا نویسنده ای که با به تصویر کشیدن بخش هایی از تاریخ اجتماع و تنهایی آدم ها با زخم هایذشان به نوعی به اعتراض بر خواسته است. کوندرا پیچیده ترین مسائل فلسفی را در قالب رمان و از زبان شخصیت هایش ، به سادگی مطرح می کند؛ طوری که خواننده را به تفکر وا داشته که آیا چنین است و بوده و آیا خواهد بود؟
وجه تاریخی
کوندرا در این رمان به بررسی تاریخ کشورچک نیز میپردازد. البته به قول خود او، کوندرا هیچگاه تاریخ را روایت نمی کند چرا که تاریخ خیانتکار است و ادبیات حقیقت گو. رمان را میشود از جنبههای سیاسی نیز بررسی کرد.
کوندرا در این رمان هم مثل رمان های قبلی اش به دغدغه های واقعی وجودش که بیزاری از حکومت کمونیستی است، می پردازد. متاسفانه این بیزاری به قدری زیاد است که باعث نوعی بدبینی نسبت دنیا و تمام انسان هاست.
نویسنده ی کتاب زندگی جای دیگری است، همانطور که از اسمش پیداست زندگی را در جایی غیر از کشور خودش می داند و با اینکه سال هاست که کشور خود را ترک کرده است ولی به طور نا امیدانه ای در محدوده ی ذهن خود مدام به همان کشور گریز می زند و با نفرت تفکر حاکم را به تندی تحقیر می کند و طوری بیان می کند که انگار هیچ جای دنیا با هم تفاوت ندارد و نا امیدی فراگیر است.
قلم و گیرایی
رمان زندگی جای دیگری است، به طور کلی رمانی جذاب، پرکشش و تأمل بر انگیز است که از بهترین آثار کوندراست و با خواندن آن میتوان طعم شیرین یک رمان درجه یک با قلمی قدرتمند را حس کرد.
این رمان یک رمان موفق بوده است که هم دنیای هنرمندان و شاعران و جایگاه آنها را با دیدی روانکاوانه و فلیسوفانه به تصویر می کشد. میلان کوندرا را باید در قفسه ی نویسندگان فلسفی جای داد. خواندن این رمان حتی برای دوبار خواندن هم می ارزد که به دیگر رفقا پیشنهاد می گردد.
/انتهای متن/