آیا در زندگیتان صاحب سبکید؟
مادرهای قدیم صاحب سبک و حکیم و فرزانه بودند اما ما مادرهای امروزی چطور؟ آیا فردا اگر فرزندمان چیزی از من و سبک زندگی من بپرسد، چه دارم که برایش بگویم؟
نسیم شهسواری/
در سرمای همین روزهای سرد پاییزی، وقتی صدای سوت کتری فضای اتاق را پرکرده بود؛ نشسته بود، آرام و دانه دانه کلافها و نخها و میلها را باهم آشتی میداد.
به قول خودش از گل چایی برایش ریختم و در یک سینی استکان نعلبکی و توتهای خشک را گذاشتم و رفتم کنارش نشستم.
مادرم همیشه حرفی برای گفتن دارد، همیشه ذهنش پر است از درسهایی برای دادن و خاطراتی برای نقل کردن.
وقتی در کنار مادر مینشینم وقتی به قول سفره خاطراتش را برایم باز میکند، تمام خاطراتش یک قهرمان مشترک دارد، قهرمانی به نام مادر.
آن روز هم مثل خیلی روزها در کنار مادر نشستم حرفهایش را شنیدم، عجیب گرم دلنشین حرف می زند. وقتی حرفهای مادر تمام شد همانطور که استکانهای کمر باریک و توتهای خشک را در سینی میگذاشتم تا به آشپزخانه ببرم، سؤالی پررنگ در ذهنم شکل گرفت. سؤالی که برای پاسخش به ساعتها خلوت کردن و فکر کردن نیاز داشتم.
با خودم فکر کردم مادرهای قدیم چه قدر صاحب سبک و حکیم فرزانه بودند.
با خودم فکر کردم که من در این روزهای جوانی با هزاران هزار اندیشه و فکر و آرزو آیا برای خودم سبکی از زندگی و بایدهای نبایدهای مختص خود رادارم؟
با خودم فکر کردم که فردا و فردا اگر فرزندم در یک روز سرد پاییزی در گوشه آرام خانهاش بنشیند آیا چیزی از من و سبک زندگی من دارد که برای نوهها و فرزندان خود بگوید.
شما چه فکر میکنید
آیا در زندگی خود صاحب سبکید یا هر آنچه دارید و میکنید تقلیدی از الگوهای دستوپا شکسته این روزهای زندگی ماست.
الگوهایی که از آنها درگذر زمان جز خاطراتی محو باقی نمیماند
الگوهایی که ثمره آنها خانهها و خانوادههای کم رونق این روزهاست
شما چه فکر میکنید آیا فردا و فرداها اگر فرزندانتان بقچه خاطرات دلشان را باز کنند آیا شما قهرمان زندگی آنها هستید
زندگی کردن با همه سادگیاش برنامه میخواهد، سبک میخواهد سبکی مختص خودتو تا با آن دنیای خودت و فرزندانت را بسازی و برایشان دنیا دنیا خاطرات شیرین تکرار نشدنی فراهم کنی
سبک زندگی خودت را داشته تا اگر روزی آلبوم روزهای زندگیات را ورق زدند زیباترین تصاویر را از تو مشاهده کنند.
تو میتوانی قهرمان زندگی فرزندت باشی.
/انتهای متن/