ذره شاعر نور شده بود
ذره ی نائحه [1] از ارادتمندان اهل بیت بود که به مدد خوابی و الهامی که در خواب به او شده بود به شاعر اهل بیت بدل شد.
فریبا انیسی/
ستاره ها چرخ زنان آرام آرام فرود مي آمدند. شب ستاره باران بود. هر از گاهي شهابي سينه شب را مي شكافت و به ستاره ها سلام مي داد. نوري سينه ی شب را شكافت و ستاره ها را به تعظيم واداشت. نور مهتاب در برابرش هيچ بود. گويي همه ی ستاره هاي آسمان در كربلا جمع شده بودند، كنار قبر حسين (ع).
بانويي ظاهر شد مرثيه مي خواند و گريه مي كرد. رو به ذره كرد و فرمود :
اي ذره؛ براي حسين من با اين كلمات مرثيه بخوان.
ای چشمان! بگرييد و اشک جاری سازيد، چون هلال ماه باشيد و خشمگين نباشيد.
و از برای سرزمين طف و کربلا بگرييد. از برای کشته ی آن سرزمين که اسب ها استخوان های او را له کردند.
او را کشته ای نمی بينم که از مريضی و بيماری فوت کرده باشد.[2]
ذره از خواب پريد؛ شعر بانو را زمزمه می کرد. ذره شاعر نور شده بود به مدد فاطمه.
2- رياحين ج4 ص249 ، اربعين حسينيه ص63 .
1- ايهـا العينـان فيضا واستـهـلا لا تـغـيـضـا
وابكيا بالطف متيـا تـرك الصـدر رضيضـا
لـن امرضـه قتيـلا لا و لا كـان مـريـضا
/انتهای متن/