فرزندان تان را بکشید و خاک کنید!

در فیلم سینمایی «یحیی سکوت نکرد» که این روزها اکران می شودT تصویری به شدت تاریک و وهمناک از موضوع جنین و فرزند آوری و خاک کردن نماد ازدیاد نسل در خانه ای متروکه و مخوف ارائه می‌شود! فیلم به جهت پرداخت اثر موفقی است چرا که در نهایت موفق می‌شود تا بیننده را از هر چیزی که ربط و نسبت مستقیم یا غیر مستقیمی با موضوع فرزند آوری داشته باشد، برنجاند و متنفر سازد!

2

محمدرضا محقق/

 شاید بتوان یکی از مهم‌ترین آثار سینمای ایران در طی سالهای اخیر را فیلم «یحیی سکوت نکرد» دانست؛ فیلمی وهم انگیز و تکان دهنده و چرک. فیلمی که فارغ از فرم آن به جهت محتوایی اثر قابل تأملی است.

داستان پسر بچه ای هفت ساله است که پدرش بنا به شرایطی او را به عمه‌اش می‌سپارد. کودک عمه خود را ندیده و هیچ شناختی نسبت به او ندارد. حضور او در خانه قدیمی و فضای پر رمز و راز این خانه فضای خاصی را در داستان به وجود آورده است.

 

خوف و خطر، تباهی و وهم درباره فرزندآوری!

این فضا، مجموعاً موقعیتی خوفناک و تاریک برای مخاطب فراهم می‌کند. عمه‌ای مرموز در خانه ای دهشت آور که جفت و جنین سقط شده زنان حامله را در خاک دفن می‌کند!

او به همین دلیل در میان مردم محله به زنی خاص و تا حدودی بدکاره مشهور شده و دیگران به او و خانه‌اش به چشم خانه ارواح و آدمکش نگاه می‌کنند.

فراموش نکنیم که چنین فیلمی دقیقاً در دوره و زمانه ای ساخته می‌شود که از سوی دلسوزان و رهبران دینی مردم در جامعه بحث ازدیاد نسل و خطر پیری و سالخوردگی و رشد منفی جمعیت بارها و بارها گوشزد می‌شود.

 

مخاطب به تاریکی و ناامیدی می رسد

آن وقت در چنین موقعیتی فیلمی ساخته می‌شود که در آن تصویری به شدت تاریک و وهمناک از موضوع جنین و فرزند آوری و خاک کردن نماد ازدیاد نسل در خانه ای متروکه و مخوف ارائه می‌شود!

فیلم به جهت پرداخت اثر موفقی است چرا که در نهایت موفق می‌شود تا بیننده را از هر چیزی که ربط و نسبت مستقیم یا غیر مستقیمی با موضوع فرزند آوری داشته باشد، برنجاند و متفر سازد!

فضای مخوفی که عمه سقط کننده جنین زنان، در خانه متروکه ساخته، در کنار معصومیت ساکت و بی زبانی دردآور کودک آواره و برجای مانده، مجموعاً مخاطب را راهی تاریکی و تیرگی محیطی می‌کند که جز ناامیدی و افسردگی و رخوت و نخوت نمی‌آفریند.

 

این همه ترس و دلهره چرا؟

مخاطب در طول فیلم با محیطی دلهره آور روبرو می‌شود که در امتداد ترس و ناامیدی و مرگ و تباهی در جریان به دنیا آمدن بچه‌ها و روند حامله شدن زن‌ها، مجموعاً تصویری دلخراش را پدیدار می‌سازد.

عمه به عنوان زنی که در رأس این موقعیت، به چندش آورترین شکل ممکن در کار کشت و کشتار جنین‌های به دنیا نیامده است و به نوعی می‌توان او را نماد انتظاری بیهوده و تاریک در قالب جهان هستی، برای کودکان معصومی دانست که ناخواسته قدم به وادی نابودی گذاشته‌اند، در این فیلم نه در وجه زن و مادرانگی متوقع از زن، بلکه در زیر پرهیبتی از مرگ و تاریکی و نیستی به ایفای نقش مکاره خویش می‌پردازد.

 

نماد تباهی در جامه فرزند آوری!

او را در واقع می‌توان نماد و نمودی دانست از آنچه در جامعه به اصطلاح مدرن و پست مدرن امروزی در امر خانواده و رشد سن ازدواج و دوری زوج‌های جوان از فرزند آوری و ترس و تردید فائق آمده بر آن‌ها در این امور، دانست.

در واقع هم تصویری که فیلم از جامعه امروز نشان می‌دهد و هم پیشنهادی که برای فردای جامعه ما دارد و نیز پیش بینی و ترسیمی که از عاقبت کار ارائه می‌دهد در همین فضا و با همین رویکرد است:

مرگ و نیستی؛ تاریکی و تیرگی؛ ناامیدی و سرگشتگی؛ بی هویتی و نامردای؛ خشم و بدبینی و…!

در این میان اما حرف‌های کاوه ابراهیم پور، کارگردان فیلم «یحیی سکوت نکرد» تأمل برانگیز است و بر ابهام و ایرادها می‌افزاید. به تصویر باژگونه ای که او از مضمون و محور روایت داستانی و شخصیت‌های خویش ترسیم می‌کند دقت کنید:

زنِ رنج کشیده قصه من، به خاطر تجربه ناموفقِ مادر بودن، دیگران را از مادر شدن منع می‌کند، غافل از این که ورود یک کودک به زندگی‌اش دوباره او را به مادر شدنی ناخواسته وا می‌دارد، مادر شدنی که این بار فقط نتیجه دوست داشتن است و نه زایش. باور دارم که «عشق برای تغییرِ تلخ‌ترین‌های زندگی کافیست». شاید تغییر گذشته‌ها ساده نباشد، آن هم وقتی که کنجکاوی کودک قصه از پس بلوغِ فکریِ زود هنگامش، در حال فوران است. سیمین معتمد آریای فیلمِ من، به شخصیتِ باز دارنده از تولد چنان چهره ای انسانی می‌بخشد که نه تنها مانع از تولد نمی‌شود که ادامه آن را با عشق نوید می‌دهد. عشق راه‌های عجیب و غریبی برای سرک کشیدن به زندگی ما بلد است! ولی آیامی توانیم ماندگارش کنیم … نمی‌دانم!

 

کدام عشق؟ کدام تولد؟ کدام امید؟

اما حقیقت و واقعیت فیلم چیز دیگری است؛ نه از عشق و تلاش برای فرزندآوری و تولد و… و چیزهایی از این دست در آن خبری هست و نه ذره ای امید و قطره ای آفرینش و کمی نور در آن دیده می‌شود.

این نوشتار را با یکی از کامنت های مخاطبان و تماشاگران فیلم یحیی سکوت نکرد به پایان می‌بریم که به راستی گویای بخشی از منویات و اغراض نهفته و منتشر و مستتر در این فیلم است:

«چقدر جالب تو یه فیلم هم زنی رو دیدیم که بخاطر سقط جنین از همه جا طرد شده و آماج بد و بیراه حتی بچه‌ها قرار گرفته و همونجا بچه‌های دیگه ای رو می‌بینیم که هیچ آینده روشنی منتظر اونا نیست چون فقط بخاطر خودخواهی بقیه به این دنیا میان بدون هیچ گناهی … کدوم اینا بدتره؟!»

/انتهای متن/

نمایش نظرات (2)