عید ازدواج را در خانه مان جشن بگیریم
اعیاد مذهبی، در گذشته صفای دیگری داشتند، مادرها به خود میرسیدند و لباس نو برتن کودکان میکردند و شربت و شیرینیشان بهراه بود؛ اهالی منزل شور دیگری داشتند، مادران همیشه مهیای عید بودند؛ فردا هم عید ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) است. نگذاریم این روزها معمولی شوند.
نسیم شهسواری/
یادش به خیر، بچه که بودم، همیشه روزهای عید وقتی در بزرگ گاراژی خانه مادربزرگ را باز میکردم، خانهاش رنگ و بوی عید داشت، حیات خانه بوی نم میداد و گلدانهای شمعدانی دور باغچه از طراوت و درخشندگی در زیر نور آفتاب دلربایی میکردند.
مادربزرگ میآمد با لباس نو بر تن در آغوشمان میگرفت و میگفت: امروز روز عید مولایم علی(ع) است، یا مثلا امروز روز عید خانم فاطمه زهراست و دست در گوشه پیراهن میکرد، عیدی میداد: این هم عیدی خانم یا عیدی مولا به شما…
و ما آرام ذکر صلوات را که خودش به ما آموخته بود میگفتیم و با شادی دور حوض آبی خانهاش میدویدیم و بعد مادربزرگ ما بچهها را دور خود جمع میکرد و برایمان از آن روز حرف می زد و در آخر می گفت: امروز میهمان سفره آقاییم.
امروز سالها از آن روزهای پرطراوت میگذرد و من هنوز شیرینی آن عیدها را در خاطرم دارم.
در خانه خودمان هم همین طور بود. عید که میشد، خانه ما همرنگ بوی دیگری داشت. مادرم پا جا پای مادربزرگ می گذاشت. شاد بود. باعجله خانه را مهیا میکرد، گلدانهای روی میز را ازگلهای محمدی توی باغچه پر میکرد و پدر ریسه رنگی را بر سر در خانهمان میزد به نام مولا علی… و بعد همگی دورهم جمع میشدیم کیک گرم و تازه مادر را میخوردیم و پدر برای مان از آن روز میگفت؛ و آن عید میشد بهانه شادی دلهایمان، شادیی که این روزها گمشده خانه خیلی از ماست.
آن روزها چقدر دور شده اند
اما چرا این روزها دیگر در خانههایمان روزهای عید با روزهای معمولی فرقی نمیکند؟ چرا روزهای عید می آیند و می روند و دیگر بچهها نمیدانند و نمیفهمند که عید آمده و چه عیدی؟
حالا عید که می شود، صبح با بیحوصلگی از خواب بلندشده و مثل هرروز صبحانه مختصری میخوریم، بعد هم مطابق معمول گم میشویم در دنیای مجازیمان.
گلدانهای روی میز هم مثل روزهای دیگر پرشده ازگلهای مصنوعی که همیشه هستند.
راستی چرا مادران وپدران امروزی دیگر خانهها را آماده عید نمیکنند؟
نکند در ذهن فرزندانمان از عیدهای مذهبی چیزی جز خوابیدنهای تا نیمه روز تعطیل و گردشهای بیدلیل و شادیهای بینشانه باقی نماند؟
من مخصوصا برای این عیدی که در پیش است می گویم . روز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) روزیست که آسمان و زمین مهیای پاکترین عید هستیاند؛ روزی که خداوند بهانه شاد بودن را به واسطه والاترین عشق هستی به ما داده است.
این روز پیامی برای ما دارد و به ما زنان مسلمان میگوید: مهیا کردن خانه برای یک جشن باشکوه با توست.
اگر آسمان توسط فرشتگان و قدسیان آذین بندی شده برای این پاکترین عید، چرا ما زمین را مهیای یک جشن نکنیم؟ چرا خانه را مصفا نکنیم، گلدانهای روی میز را ازگلهای سرخ و ارغوانی پر نکنیم و خودمان، فرزندانمان و خانوادهمان را میهمان دستان پربرکت مولا علی و بانوی عطر و گل یاسمن فاطمه زهرا نکنیم؟
چرا این مبارک ترین پیوند بهترین زن و مرد را گرامی نداریم؟ چرا خانه مان را با یاد این پیوند نورانی نکنیم؟ چرا همراه با آسمانیان نشویم در شادی کردن در این روز؟
حرفم با زن مسلمان جامعه مان این است:
برای جشن ازدواج علی و زهرا باید جشن بگیریم، خانه مان را پر از گل و شیرینی کنیم، لباس نو بپوشیم به همسران و فرزندان مان هدیه بدهیم، تا همه اهل خانه مان، مخصوصا بچه ها، بدانند که عید اهل بیت، عید ماست.
/انتهای متن/