فرزانه حکمت/
دکتر محبوبه آیت الله زاده، متخصص روان شناسی آموزشگاهی و فارغ التحصیل دانشگاه ایالتی ایندیانای امریکا و استاد پیشین دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران که در امر مشاوره در مدارس تهران و امریکا سابقه ای طولانی دارد، به این سوال جواب داده است.
به عنوان یک متخصص مشاوره فکر می کنید برای مردم هم در مراجعه به مشاور اصولی هست که باید رعایت کنند؟
– بله پیش از هر چیزمردم باید دیدگاه درستی نسبت به مراجعه به مشاور داشته باشند. باید بدانند که اصولا برای چه مسائلی باید به مشاور مراجعه کرد و چه مسائلی را نمی شود. باید بدانند چطور می توان مشاور خوب انتخاب کرد. مردم باید نقش مشاور را بشناسند و بدانند که آیا او تصمیم گیرنده است یا راهنما. خوب است همه این نکات مهم را مراجعه کنندگان به مشاورین در نظر بگیرند.
بعضا مشاهده می شود که مشاوران خانواده در مراجعه ای که زن وشوهر به آنها می کنند راه حل طلاق را براحتی پیشنهاد می کنند. این گونه مواجهه با مسائل خانوادگی به لحاظ اصول مشاوره صحیح است؟
– این مشکل فقط در ایران نیست. در مقاله ای در یک نشریه علمی خواندم که اگر یک مشاور در ذهنش باشد که مشکل یک زن وشوهر را حل کند نتیجه مثبت است ولی اگر به مسائل فرعی و احساسات ومسائل جانبی بپردازد نتیجه عکس می دهد و به جدایی می انجامد. در واقع رویکرد مثبت یا منفی مشاور می تواند منجر به روش متفاوتی درمشاوره شود و نتیجه متفاوتی را هم به دنبال داشته باشد. در یک تحقیق علمی که در واقع فراتحقیق بود، به این نتیجه رسیدند که دیدگاه مشاور در نتیجه کار مشاوره خیلی موثر است . بعبارت دیگر دیدگاه مثبت مشاور برای حل مشکل خانواده موجب نتیجه مثبت می شود و دیدگاه منفی او باعث نتیجه منفی.
• در یک تحقیق علمی که در واقع فراتحقیق بود، به این نتیجه رسیدند که دیدگاه مشاور در نتیجه کار مشاوره خیلی موثر است . بعبارت دیگر دیدگاه مثبت مشاور برای حل مشکل خانواده موجب نتیجه مثبت می شود و دیدگاه منفی او باعث نتیجه منفی.
نمونه و مثال مشخصی در این مورد سراغ دارید؟
– بله در امریکا خانم و آقایی ایرانی را می شناختم که با هم اختلاف داشتند. من نظرم این بود که بیشتر اشتباه از خانم بود. اما مشاور به خانم گفته بود که شما طلاق عاطفی گرفتید و به هرحال زندگی تان به درد نمی خورد و مشکلات تان غیرقابل حل است.
اصطلاح طلاق عاطفی اصطلاح درستی است؟ مدتی است که در ایران از طرف مردم و هم کارشناسان این اصطلاح خیلی بکار می رود. درحالی که یکی از خانم های جامعه شناس خودمان این اصطلاح را رد می کرد و طی یک تحقیق اجتماعی نشان داده بود که اصولا طلاق عاطفی نمی تواند اصطلاح درستی باشد. نظر شما در این مورد چیست؟
– در واقع کسانی که این اصطلاح را استفاده می کنند باید پاسخ دهند که منظور شان چیست. آیا منظور قطع روابط عاطفی زن با شوهر است؟ آیا این مسأله قابل بازگشت است؟ چرا اتفاق افتاده؟ از کسی هم که فکر می کند دچارطلاق عاطفی شده باید پرسید شما ازندگی چه می خواهید؟ اگر فکر می کنید طلاق عاطفی مقدمه طلاق است و طلاق می خواهید، واقعا بنظر خودتان طلاق برای تان چه می آورد .
شما خودتان در مشاوره های خانوادگی چه رویکردی دارید؟
– من بطور رسمی مشاوره خانواده ندارم. منتها مواردی که افراد بشکل دوستانه و غیررسمی می خواهند که برایشان کاری در زمینه مشاوره انجام دهم، این کار را انجام می دهم. مثلا یکی از دوستان مراجعه کرد که می گفت به مرز طلاق رسیده و زن و مرد هم هر دو پذیرفته بودند. روزی که می خواستم با خانم صحبت داشته باشم خانواده شوهرش هم بطور ضمنی گفتند که این قضیه را پذیرفته اند. من ساعتها با خانم صحبت کردم و از او پرسیدم که چطورقرار است بعد از طلاق زندگیت بهتر شود ؟ وضعیت مسکن و وضعیت بچه ها چه می شود؟ نهایتا خانم به این نتیجه رسید که طلاق بدردش نمی خورد. الان 25 سال از آن موقع گذشته و بچه های این زوج بزرگ شده اند و ازدواج کرده اند. واقعا حتی اگر این خانم از لحاظ عاطفی مشکلی داشت، بهتر نشد که مشکل را تحمل کرد و و دو انسان و دو شهروند خوب بزرگ شدند و به ثمر رسیدند؟
• برای پیشگیری از مشکلات خیلی خانواده ها شرط هایی موقع ازدواج می گذارند. می پرسیم اگر شرط اتفاق نیفتاد چه می کنید؟ شرطی که باعث طلاق شود چه فایده ای دارد؟ شرطی خوب است که با آن بتوان زندگی کرد.
برای حل چه نوع مشکلاتی می توان به مشاور مراجعه کرد؟
– مشاوره نمی تواند مشکلاتی که به عوامل خاصی ارتباط دارند حل کند. مثلا مشکل نقفه و خرجی را مشاور نمی تواند حل کند. اما در مواردی مثل مشاوره قبل از ازدواج کمک مشاور می تواند کارساز باشد. مثلا ما می توانیم از قبل توقعات را بفهمیم و توصیه هایی کنیم و اما در همه موارد نه. ما مشاورها می توانیم به جوان ها یاد بدهیم که چطور به زندگی نگاه کنند، تا کجا فداکاری درست است و از کجا درست نیست. این نگاه خیلی مهمتر است. اگر نگاه درست داشته باشند خیلی مشکلات پیش نمی آید. برای پیشگیری از مشکلات خیلی خانواده ها شرط هایی موقع ازدواج می گذارند. مثلا شرط می کنند اول کار، یا شرطی مثل بیرون نرفتن از تهران می گذارند. می پرسیم اگر شرط اتفاق نیفتاد چه می کنید؟ شرطی که باعث طلاق شود چه فایده ای دارد؟ شرطی خوب است که با آن بتوان زندگی کرد.این مساله در مورد شروط سندهای ازدواج هم صادق است. از 45 نفر سوال کردیم که آیا شروط ازدواج را در سند ازدواج خوانده اید که بسرعت امضایش می کنید؟ اکثرا گفتند: نه. آسیب این کار بعد معلوم می شود که مشکل بوجود می آید. در زندگی های امروزی که ازدواج و خواستگاری در فضای بسته صورت می گیرد بی نظارت فامیل و بستگان و از آن طرف هم طرفین از اول اطلاعات درست و دقیق به هم نمی دهند، طبیعتا مشکل پیدا می شود. وقتی هم مشکل پیدا شد مثل گذشته کدخدامنشی که در کار نیست. اینجاست که مشاوره می تواند کارساز باشد.
قسمت اول
رشد مراکز مشاوره اشکال ندارد اگر با نظارت همراه باشد
/انتهای متن/