زن در آینه جمال و جلال سینمایی
زن در سینمای ایران چه جایگاهی دارد؟ چگونه وارد شده و تا کجا پیش رفته است و امروز چه نسبتی با سینمای موجود کشور دارد؟ این مجموعه مقاله نگاهی است گذرا و واکاوا نه به کم و کیف حضور زن در سینمای ایران از ابتدا تا کنون با تکیه بر سینمای پس از انقلاب .
سرویس فرهنگی به دخت؛ محمدرضا محقق/
ما در سینمای ایران در قالب ژانرها و سبکهای سینمایی و در موقعیت های داستانی مختلف و نیز در شکل و شمایل طیفهای متنوعی از آدمهای اجتماع، زن را در قاب تصویر دیدهایم و اگر بناباشد تحلیل و قضاوتی هم درباره این موضوع و مضمون و کاراکتر داشته باشیم، لاجرم باید ابعاد مختلف و تاریخ دوران مدنظر خویش را با هم و با در نظرگرفتن همه خوبیها و بدیها و قوتها و ضعفهایش ببینیم و بسنجیم.
سینمای ایران شاید درتبعیت از سینمای جهان و در ادامه آنچه ماهیت این تکنولوژی مدرن بر اساس آن شکل گرفت، در اولین تجلیاتش با حضور زن همراه بود.
اولین فیلم ناطق سینمای ایران, «دختر لر» نام داشت و این میتواند به مثابه نشانهای باشد بر یک روند منطقی یا مرعوبانه.
گروهی برآنند که ذات سینما با لذت و غفلت و جلوه همراه است و گروهی دیگر در ساحتی دیگر اما در همپوشانی با این نظر، زن را تجلی لذتخواهی و صورت و سیرتش را بازتابی ناب و فطری از این میل طبیعی انسانی میدانند.
شاید به همین دلیل هم هست که وقتی تاریخ سینمای جهان را از بدو تولد تاکنون مرور میکنیم, حضور زن را در آن در منظومهای از جلوهبخشی جاهطلبانه، لذتبخشی اغفالگرانه، سرخوشیهای طیف مخاطبان متوسط رو به پایین جامعه و نیز البته در مراحل و مواقفی هم، حضوری جدی، اصیل، ناب و خردمندانه و محترم به معنای تام و تمام کلمه در مییابیم.
حقیقت آن است که سینمای ایران در پیش و پس از انقلاب را باید دو گونه متفاوت دانست و در دو مغناطیس مختلف سنجید. چراکه با وقوع انقلاب اسلامی سینما هم مانند دیگر ارکان این کشور دستخوش تغییرات شکلی و متنی مفصل و جدی شد و این وضعیت البته بیشتر درباره برههای خاص از سالهای پس از انقلاب مصداق مییابد و قابل تعمیم است. والا حقیقت تلخ آن است که همان ابتذال و استهجانی که بعد از انقلاب مقدس مردم در بهمن 57 از در به بیرون پرتاب شده بود، پس از چندی از پنجره دوباره وارد شد و حتی در دورههایی توانست به لطف بیتدبیری مدیران و وادادگی بدنه سینما و عوامل پیدا و پنهان دیگر، سیطره و استیلایی تام و تمام بر سینما بیابد.
اما نقش زن در این میانه چیست؟ چگونه و چرا؟زن در سینمای ایران در انگارهها و نمایههای متنوعی ظهور داشته است.از ابزاری برای جذب مخاطب گرفته تا بروز جلوههایی بینظیر از انسانیت و حقیقت و ایمان.در همه ارکان این سینما نقش زن فعال و جدی بوده است.از نویسندگی گرفته تا کارگردانی و از بازیگری گرفته تا حتی تدوینگری.به عبارت دیگر باید گفت سینمای ایران در همه ابعاد و منظومههایش و در هر دوحالت سلبی و ایجابی و مثبت و منفیاش وامدار و ماحصل حضور زنان است.این سینما هم پیشرفتهایش راتا حدود بسیار زیادی مدیون زنان است و هم درجازدن و پسرفتهایش را.
البته اینکه خود زنان مورد بحث, تا حدی در این فراز و فرودها نقش مستقیم و بی واسطه داشتهاند, جای تحلیل دیگری دارد.
از پوران درخشنده و رخشان بنیاعتماد کارگردان گرفته تا مستانه مهاجر و سپیده عبدالوهاب تدوینگر و از فاطمه معتمدآریا و نیکی کریمی بازیگر گرفته تا مینو فرشجی نویسنده و از مادر دردمند و سرپرست خانوار فیلم باشو غریبه کوچک گرفته تا عزیز رنگ خدا.
اگر بناباشد مصادیق و نمونهها را نام ببریم, بیشمارند و در این مجال نمیگنجند.آنچه مهم است سنجش برآیند این فرآیند است و اینکه به این تحلیل برسیم که هماکنون کجا ایستادهایم و سینمای ما در تصویرگری زن در آینه جمال و جلالش با این همه قابلیتهای بکر و بدیع و بیشمار که این هنر والا و مدرن در دست دارد، چه کارنامهای را به ویژه با گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی برجای گذاشته.
ما در سینمای ایران در قالب ژانرها و سبکهای سینمایی و در موقعیتهای داستانی مختلف و نیز در شکل و شمایل طیفهای متنوعی از آدمهای اجتماع، زن را در قاب تصویر دیدهایم و اگر بناباشد تحلیل و قضاوتی هم درباره این موضوع و مضمون و کاراکتر داشته باشیم، لاجرم باید ابعاد مختلف و تاریخ دوران مدنظر خویش را با هم و با در نظرگرفتن همه خوبیها و بدیها و قوتها و ضعفهایش ببینیم و بسنجیم.
در اینجا چند سوال مطرح میشود:برآیند تصویری که سینمای ایران از زن مسلمان ایرانی به ماارائه داده و میدهد, تا چه حد منطبق بر «واقعیتها» و «آرمانها»ی زن ایرانی است؟
و آیا در ارائه این تصویر از همه پتانسیلها و زمینهها و بسترهای زن مسمان ایرانی در این عرصه استفاده درست و بهینه و منصفانه و منطقی به عمل آمده است؟
پاسخ به این سوالات به ویژه با وضعیت نسبتا فرساینده و ملتهب و ناامیدکنندهای که سینمای امروز ما بدان دچار و گرفتار است,میتواند مهم و راهگشا و ضروری باشد و حکم کند تا در حد این مجال و در وسع این موضوع و از منظر نقش زن در سینما به آسیبشناسی گذشته و امروز هنرهفتم ایران بپردازیم و برای فردایش طرحی نو دراندازیم.
(ادامه دارد)
/انتهای متن/