جایگاه زنان در رسانههای عربی
کتاب “جایگاه زنان در رسانههای عربی” نوشته دکتر امل محمد المالکی استاد دانشگاه کارنگی ملون در قطر است.مترجم این کتاب مرتضی چرخ زرین می باشد. این کتاب همانطور که از نامش پیداست به بررسی جایگاه زنان در رسانههای عربی میپردازد و یافتهها و کلیشههای پیشین را که بر پایه تحقیقات غربی بود به چالش میکشاند. متنی که در ادامه خواهیم خواند ترجمه مقاله ی است که به سیر نگارش این کتاب می پردازد و خلاصه ای از آن را ارائه می دهد.
سرویس فرهنگی به دخت؛ ترنم ایزدی، مترجم آقای چرخ زرین/
این کتاب گزارشی از اولین پیمایش وسیع پیرامون جایگاه زنان عرب در رسانههای عربی است. در واقع این کتاب تجسمی از قلهها، درهها و فراز و نشیبهایی است که طی آن موفقیتها، چالشها و واقعیات روزمره زندگی زنان عرب به تصویر کشیده شده است. اکثریت قریب به اتفاق مطالعات رسانهای انجام شده پیرامون زنان عرب بر مبنایی غربی استوار است. این دسته از تحقیقات به مطالعه تاثیرات کلیشههای غربی در تصویرسازی رسانههای غرب از زنان عرب پرداختهاند.
پیشینههای پژوهشی پراکندهای را میتوان یافت که به بررسی تاریخی کلیشههای غربی زن عرب از قرون وسطی تا به امروز اقدام کردهاند. از سال 1800 میلادی، کلیشههای غالب غربی تصویری منفعل و سرکوبشده از زنان عرب به نمایش گذاشتهاند. 30 سال پژوهش رسانهای در حوزه علوم اجتماعی در غرب نشان میدهد که تصویر رسانهای فعلی از زنان عرب به تقویت همان تصویر کلیشهای 200 ساله کمک میکنند. بیشتر این تحقیقات تنها به بررسی بایتهایی از تصویر زنان پرداختهاند که در آن زنان عرب در حجاب به تصویر کشیده شده و صدایشان تحت پوشش الگوهای غربی به گوش کسی نمیرسد.
امروزه، اینترنت و ارتباطات ماهوارهای به تمام دنیا اجازه به اشتراکگذاشتن ثانیه یه ثانیه اخبار را داده و سرویسهای خبری جهانی امکان پیگیری اخبار به وقوع پیوسته در بخشی از جهان را برای بخشی دیگر فراهم میآورند. پیشرفتهای اخیر که ار آن یاد شد، فرصت مطرحنمودن دو سوال را در اختیار ما قرار میدهند که پیش از این هرگز مطرح نشدهاند:
• اگر میتوانستیم از لحاظ آماری نمونهای معرف از زنان عرب در رسانههای عربی تعیین کنیم، چنین نمونهای میتواند موجب تایید یا رد کلیشههای غربی در مورد زن عرب به عنوان فردی منفعل گردد؟
• اگر بتوانیم در نمونه معرفمان به سرشماری زنان عرب بپردازیم، و اگر آنها را به عنوان انسان به شمار بیاوریم، و تجربیات آنان را در مقایسه با تجربیات سایر زنان جهان بسنجیم، سرشماری ما چه چیز را نشان خواهد داد؟
این کتاب با پاسخ به این دو سئوال شروع میشود. بخش اول این کتاب به سئوال اول و بخش دوم به سئوال دوم میپردازد. بخش اول با عنوان “کدگذاری زنان عرب در رسانههای عربی”، پیگیریهای ما در مورد سئوال اول را تشریح میکند. برای پاسخ به سوال اول، با پژوهشی پیرامون نقش جایگاه زنان در رسانههای عربی شروع کردیم. قراردادی با یکی از سرویسهای خبری جهانی مستقر در خاورمیانه تنظیم کرده و به جمعآوری و ترجمه نمونهای از خلاصه اخبار 100 رسانه عربی وابسته به 20 کشور عرب زبان بین ماههای سپتامبر 2005 تا جولای 2007 (12 ماه) اقدام کردیم. پس از اعمال فیلتر بر خلاصههای خبری با یک یا چند کلیدواژه مرتبط با زنان (به عنوان مثال، زنان، مادر، عمه/خاله، خواهر)، 2014 خلاصه بدست آمد
با استفاده از روشهای مختلف نمونهگیری، نهایتا به نمونهای از 178 خلاصه خبری از 4 منبع اصلی پان عرب رسیدیم که بیشترین تمرکز بر زنان عرب را میتوان در آنها یافت. یکی از قابل توجهترین نتایج نمونه ما از اخبار عربی این بود که منابع رسانهای که لیبرال و طرفدار زنان هستند تمایل بیشتری به نامبردن از زنان در گزارشهایشان دارند. با این وجود رسانههایی که حامی زنان نیستند، نه تنها تمایل دارند زنان را از حضور در عناوین خبر محروم کنند، بلکه تلاش دارند حتی نامی از آنها در خبر نبرند. آنها زنان را پست نمیانگارند، بلکه اشاراتی به آنها دارند که به دلیل پراکندگی زیاد به چشم نمیآید. 44 درصد از مجموع 100 منبع رسانهای عرب که در آنها از زنان یاد شده، رسانههای پان عربی هستند که در لندن متمرکز شدهاند.
بنابراین نوع قالب روزنامهنگاری در نمونه ما نگاهی لیبرال دارد که این موضوع تا حد زیادی از نگاه جهان غرب ناشناخته و مغفول مانده است. تقریبا یک دهه بعد از 11 سپتامبر، یکی از دو هفته نامه محبوب و پرخواننده آمریکا یعنی نشریه نیوزویک (زاکاریا، 22 فوریه 2010) به این موضوع اشاره کرد که خوانندگان آمریکایی هنوز به دانستن این موضوع نیازمندند که رسانههای لیبرال عرب فعال بوده و جریانهای فکری عرب حامی حقوق زنان در حال توسعه و پیشرفتاند.
پس از ایجاد نمونهای متمرکز از زنان عرب در رسانههای عربی، طرح کد گذاری شدهای را در راستای سنجش رفتار فعال در برابر رفتار منفعل در اخبار ایجاد کرده و بدان اعتبار علمی بخشیدیم. نتیجه این بررسی کدگذاریشده در مقایسه با یافتههای م طالعات قبلی رسانههای غربی نشان میدهد که زنان عرب در رسانههای عربی دامنه گستردهتری از رفتارهای فعال را نشان میدهند. نتایج بدست آمده، از آن جهت بهتآور مینمود که خلاف آنچه تصور میشد حاکی از خبرهای خوبی از جایگاه رسانهای زنان عرب در پایگاههای خبری عرب زبان بود. اما قسمت اول ما را با سوالهایی بیپاسخ در مورد جزئیات پنهان در پشت این اخبار خوب مواجه کرد. بررسی کدگذاری به شمارش دفعاتی پرداخت که طی آن نامی از زنان عرب در رسانهها برده شده است، اما نامها، هویت و جزئیات زندگی آنها توسط شمارهگذاریهایی مخفی، ناشناخته باقی ماند. علاوه بر این، بررسی انجام شده به زیرساختهای تاریخی و فرهنگی این مطالب خبری نپرداخته و از تحقیق در مورد آن اجتناب ورزیده است.
قسمت دوم تحت عنوان “مداقه درمورد جایگاه زنان عرب در رسانههای عربی ” نامگذاری شد که به بیان پیگیریهای ما در مورد سوال دوم میپردازد. ما به متون خودمان رجوع کردیم اما اکنون دید محدود در بررسی کدگذاری شدهمان را کنار گذاشتیم تا نگاهی عمیقتر و مبسوطتر به زنان عرب در رسانههای عرب داشته باشیم. ما به جستجو برای رسیدن به تفسیری غنیتر پیرامون خلاصههای اخبار که در قسمت اول کدگذاری شده بود پرداختیم و این نوشتهجات در بردارنده اطلاعات زیادی در زمینه جنسیت، حقوق بشر و سایر مقالات مرتبط بود. در قسمت دوم ما با زنان عربی مواجه شدیم که در قسمت اول به عنوان افرادی که در کشورهای مجزا با بیوگرافیهای متمایز زندگی میکردند، کدگذاری شده بودند.
ما با زنانی عرب مواجه شدیم که گاه از مردان پیشی گرفته، گاه با آنها همراه شده و گاه از آنها عقب افتادهاند. ما با زنان موفق عربی روبرو شدیم که عناوین مهمی کسب کرده و خود پایهگذار رویههایی جدید بودند. ما با زنانی عرب مواجه شدیم که قربانی عقبماندگی اقتصادی، آسیبهای جنگی، فقر ، رهبرانی ناکارآمد و سیاستهای وحشیانه بودند.
با زنانی مواجه شدیم که صاحب قدرت بودند و زنانی که در حصر و زندان بودند و هر روز مجبور به تحمل توهینها و هتکحرمتهایی از جمله تبعیض جنسی یا تنفر از زنان بودهاند.
با این وجود بر خلاف کلیشههای غربی، زنان عرب در رسانههای عربی به عنوان موجوداتی درمانده توصیف نمیشوند که حتی عاجز از دفاع از خودشان باشند. بلکه به طوری که ما شاهد بودهایم، زنان عرب به شکلی متمرکز در سختخبر (hard news) رسانههای لیبرال فراملی حضور دارند.
این تمرکز بدان معناست که وقتی رسانهای عربی نامی از زن عرب در سختخبر خود میبرد، احتمال این میرود که از جایگاه سردبیر، مطلب شکلی موافق حقوق زنان به خود بگیرد یا نشانگر علاقه به گزارش اوضاع زنان به عنوان راهی برای نشاندادن تخیلات، خلاقیت، رنج یا مهجور شدن آنان باشد. همچنین ممکن است به دنبال راهی برای به نمایشگذاشتن کاستی جوامع عرب باشد که زنان را به حاشیه میراند و فاصله مطمئنی را از کشورهایی که در مورد آنها گزارش میدهد حفظ کند.
تحلیل بخش دوم این مساله را روشن میسازد که دوگانهی فعال – منفعل اغلب به منظور چارچوببندی زنان عرب با فیلتری تبعیضآمیز و غربی استفاده میشود که تحلیلی به ندرت واقعی از زنان عرب در رسانههای عربی ارائه میدهد.
در بخش دوم دو مفهوم “فعال” و “منفعل” را به بخشهای تشکیلدهنده آنها تجزیه میکنیم که بر مفاهیمی کاربردی (مانند، ادبیات، آموزش، اشتغال، ترس، تهدیدات و …) دلالت دارند. این مفاهیم هم توصیفکننده شرایط جهان عرب است و هم بر اساس آنچه در مورد پیشینه جنسیت و حقوق بشر گفتیم، توصیفکننده شرایط جهانی است.
در بخش دوم، نشان دادهایم که مفاهیم فعال و منفعل، فارغ از سوگیریهای غربیشان، یک مبحث دو مقولهای نیستند بلکه دستهبندیهایی میباشند که با یکدیگر همپوشانی دارند. زنان عرب، همانند سایر زنان جهان، همواره به بررسی محدودیتهای انفعالی فرهنگشان میپردازند تا از آنها درس گرفته، مرزهای آن را آزمایش کرده و هر زمان که ممکن و مناسب بود از این مرزها عبور کنند.
زنان عرب، همچون دیگر زنان در جهان، آموخته اند که انفعال را به جای آنکه مانعی غیرقابل عبور بدانند، آن را بخشی از واقعیت و معیاری بدانند که به میزان ایستادگی در مقابل آن، پیشرفت خواهند کرد. این کتاب نشان می دهد که می توان زنان عرب را در رسانه های عربی این گونه معرفی کرد ، زنانی با موفقیت های های چشمگیر در راه مبارزه برای کسب برابری و چالش های قابل ملاحظه در راهی که در پیش رو دارند.
/انتهای متن/