برخورد خوب بهتر از انفاق با منت است
مهمانی شروع شده است . بر سر سفره رمضان همه اهل ایمان دعوتند. بهترین خوراکی که در این سفره برای میهمانان آماده شده، قرآن است. سهم شما از این سفره در به دخت، تفسیر یک آیه از یک جزء است که هر روز از یکی از تفاسیر قرآنی تقدیم تان می شود.
سرویس فرهنگی به دخت/
از جزء سوم سوره بقرة آيه 263:
قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذىً وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ
ترجمه:
گفتار پسنديده (در برابر نيازمندان)، و عفو (و گذشت از خشونتهاى آنها)، از بخششى كه آزارى به دنبال آن باشد، بهتر است، و خداوند، بى نياز و بردبار است.
نكته ها
آيه فوق منطق اسلام را در مورد ارزش هاى اجتماعى اشخاص و حيثيت مردم روشن مىسازد و عمل آنهايى را كه در حفظ اين سرمايههاى انسانى مىكوشند و ارباب حاجت را با گفتار نيكو و احيانا راهنمايي هاى لازم بهرهمند كرده، و هرگز اسرار آنها را فاش نمىسازند، از بخشش افراد خود خواه و كوتهنظرى كه در برابر كمك مختصرى هزار گونه زخم زبان به افراد آبرومند مىزنند و شخصيت آنها را در هم مىشكنند، برتر و بالاتر مىشمرد. در حقيقت اينگونه اشخاص همانطور كه اشاره كرديم بيش از اندازه كه نفع مىرسانند ضرر مىزنند و اگر سرمايه ایمىدهند سرمايههايى را نيز بر باد مىدهند.
از آنچه در بالا گفتيم روشن مىشود كه” قَوْلٌ مَعْرُوفٌ” معنى وسيعى دارد و هر گونه سخن نيك، دلدارى و دلجويى و راهنمايى را شامل مىشود.
” مغفرة” به معنى” عفو و گذشت” در برابر خشونت ارباب حاجت است.
آنها كه بر اثر هجوم گرفتاريها پيمانه صبرشان لبريز شده و گاهى بدون هيچگونه تمايل درونى سخنان خشونت آميزى بر زبان جارى مىسازند؛ اين افراد در واقع از اجتماع ظالمى كه حق آنها را نداده به اين وسيله مىخواهند انتقام بگيرند و كمترين جبرانى كه اجتماع و افراد متمكن در برابر محروميت آنان مىتوانند بكنند همين است كه سخنان آنها را كه جرقههاى آتش درون آنان است با تحمل بشنوند و با ملايمت خاموش سازند.
بديهى است كه تحمل خشونت آنها و گذشت از برخوردهاى زننده آنان از عقدههاي شان مىكاهد از اين رو اهميت اين دستور اسلامى روشنتر مىگردد. جملههاى كوتاهى كه در آخر آيات معمولا ذكر شده است و صفاتى از صفات خداوند را بيان مىكند با مضمون همان آيات حتما ارتباط دارد و با توجه به اين نكته منظور را از جمله وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ:” خدا بى نياز و بردبار است” گويا اين است كه: چون بشر طبعا طغيانگر است با رسيدن به مقام و ثروت خود را بى نياز گمان مىكند و اين حالت گاهى موجب پرخاشگرى و بد زبانى او نسبت به محرومان و مستمندان مىشود لذا مىفرمايد:” غنى بالذات” خدا است در حقيقت او است كه از همه چيز بى نياز است و بى نيازى بشر در واقع سرابى بيش نيست و نبايد موجب غرور و طغيانگرى و بى اعتنايى او نسبت به فقراء گردد، به علاوه خداوند در برابر ناسپاسى مردم بردبار است افراد با ايمان نيز بايد چنين باشند.
تفسير نمونه، ج2، ص:320
/انتهای متن/