آرام آرام تمام می شوند

 سرویس اجتماعی به دخت؛ شیما پراینده/

دنیای غرب، فقط در هالیوود، نیویورک، سالن های مد پاریس و میلان و زیباترین آرناهای دنیا، خلاصه نمی شود. این دنیای به ظاهر زیبا که سرشار از تابلوهای تبلیغاتی است، یک روی دیگر هم دارد. یک روی دیگر که در آنها دیگر خبری از هفته های مد لباس، مراسم فرش قرمز و سوپر استارهای گران قیمت و شوهای تلویزیونی پر از سر و صدا نیست.

زیر پوست تمدن غربی که از دوران مدرن آغاز شده است و به امروز رسیده است، یک حفره وجود دارد که هر چه بزرگتر می شود، گویی در حال بلعیدن همه آن است. حفره این است که این تمدن، به زودی تمام خواهد شد. نه به این خاطر که تبلیغات آن کم می شود یا کسی به تبلیغات آنان توجه نخواهد کرد. نه به این دلیل که در آنجا کسی کار نمی کند یا آنقدر در مشکلات اقتصادی فرو می روند که کاملا ورشکسته می شوند.

هیچکدام از این اتفاقات نیست. بلکه اتفاق اصلی این است که زنگ خطر اول برای همه آنان به صدا درآمده است که شاید تا صد سال آینده، اساسا دیگر کسی از نژاد و نسل آنان در سرزمینهای خودشان، زندگی نکنند.

رشد منفی آمار تولد در شمال اروپا، افزایش یافتن جمعیت مهاجر در قلب اروپا و آمار فاجعه آمیز خودکشی و طلاق در آمریکایی شمالی، حالا یک دشمن جدید در پیش روی غرب نهاده است. دشمنی که نه می تواند نام تروریست بر آن بگذارد و نه می تواند آن را به گردن دیگران بیاندازد. دشمنی به نام بحران تمام شدن نسل.

آمار منفی زاد و ولد

سالهاست که کشورهای اروپایی، با یک مسئله مهم روبرو هستند. آمار منفی زاد و ولد و ضعیف شدن بنیادهای خانواده. در آمریکا، البته اوضاع کمی بهتر است. در آمریکا به علت مهاجر بودن و گسترده تر بودن باورهای مذهبی، هنوز ازدیاد فرزند و تشکیل خانواده، مهمتر تلقی می شود. اما در اروپا، همه چیز در حالت عکس قرار دارد.

در کشورهایی که بالاترین استانداردهای زندگی را در دنیای امروز دارند (نروژ، سوئد، فنلاند و …) آمار آنقدر خطرناک است که دولتهای این کشورها، هر نوع تشویق و ترفیعی را برای فرزنددار شدن هم نژادهای خود، در نظر می گیرند. این مسئله به جز مسئله حفظ نژاد و نسل و زبان، یک نکته دیگر هم دارد. فرانسه، بزرگترین کشور اروپایی، تا پنجاه سال آینده، یک وضعیت متفاوت خواهد داشت. تا پنجاه سال آینده، مسلمانان اکثریت فرانسه را به دست خواهند گرفت و دیگر خود فرانسوی ها، در اقلیت قرار خواهند گرفت.

فرزندان بی هویت

در آمریکا، هر چند که هنوز خطر رشد منفی زاد و ولد کمتر است، اما بحران اصلی، وجود فرزندان بدون پدر و مادر و رها شده در خیابانهاست. بحران دیگر، مادر و پدر شدن نوجوانان، حتی در دوران مدرسه است. اتفاقی که در بیشتر موارد، باعث می شود که این والدین نوجوان، فرزندان خود را به مراکز نگهداری از فرزندان خردسال واگذار کنند یا به خانواده های در جستجوی فرزند، اعتماد کنند.

خانواده ای ایده آل

همه اینها باعث شده است که در دوران جدید، یک رویکرد مهم نسبت به کانون خانواده در جامعه به وجود بیاید. درک این مسئله که اعتیاد، الکل و روابط نامشروع، یک خطر مهم برای کانون خانواده است، امروز در جامعه غربی در حال ترویج و تبلیغ است. بسیاری از شهروندان غربی به این نقطه رسیده اند که اگر می خواهند زندگی بهتری داشته باشند، باید خانواده بهتری داشته باشند. خانواده ای که باید از الکل، اسلحه، مواد مخدر، روابط نامشروع و … دور نگه داشته شوند.

مسئله نگه داشتن ازدواج، یکی از اساسی ترین این مباحث است. به همین دلیل، گروه های حمایت کننده مدنی بسیاری در اروپا و آمریکا، به راه افتاده است که به زوج های جوان، در نگه داشتن ازدواجشان، کمک می کنند. در کنار این نهادهای مدنی، نشریات متعددی، به فعالیت دست می زنند تا بهترین راه حل ها را به علاقه مندان خود، پیشنهاد بدهند.

نشریات در حوزه خانواده

از جمله این نشریات، می توان به مجله مسائل خانواده اشاره کرد. مجله مسائل خانوادگی، ماهانه منتشر می شود که  شامل تحقیقات به روز و تجزیه و تحلیل در مورد ازدواج و زندگی خانوادگی است. به کمک این مجله شما می توانید موضوعات تخصصی، وضعیت پژوهش و برنامه های کاربردی از دورنمای مربوط به رشته های مختلف علمی را بررسی کنید که شامل زمینه هایی از قبیل : مطالعات خانواده، خشونت خانواده، مطالعات جنسیتی، روانشناسی، مددکاری اجتماعی و جامعه شناسی می شود. هر موضوع در بر دارنده مقالات، تفاسیر و قطعاتی که طراحی شده تا به فهم شما از مسائلی که امروزه خانواده ها با آنها رو به رو هستند کمک کند.

این نشریه که از سال 1980 تا اکنون فعالیت دارد، رتبه 21 از 38 را در میان مطالعات خانواده در آمریکا به دست آورده است

مجله دیگری که در این زمینه فعالیت می کند و می توان از آن نام برد، مجله ازدواج و خانواده است. این مجله رتبه 6 را از 38 در اختیار دارد و از سال 2000 تا اکنون، 75 نسخه از آن به چاپ رسیده است.

مجله مسائل اقتصادی و خانواده، یکی دیگر از نشریاتی است که به صورت تخصصی به مباحث اقتصادی خانواده می پردازد. بررسی رابطه ی پیچیده ی بین خانواده و محیط اقتصادی، مشارکت در پرداختن به مسائل مهم در مدیریت خانواده، تقسیم خانگی نیروی کار و بهره وری، روابط بین تصمیم گیری های اقتصادی و غیر اقتصادی ، رابطه متقابل بین زندگی خانوادگی و کار، همگی از جمله مطالب این نشریه است. این مجله تحقیقات ابتدایی میان رشته های مختلف علمی ارائه داده است که شامل بررسی انتقادی  یکپارچه مقالات نظری و بررسی آثار قابل توجهی در این زمینه است.

مجله مطالعات کودک و خانواده، انجمن بین المللی مسائل مربوط به رفاه روانی کودکان، نوجوانان و خانواده های آنها است. این مجله، آخرین نتایج تحقیقات در مورد برنامه های عملی برای پزشکان و دست اندرکاران بهداشت و درمان را با پرداختن به تمام جنبه های اختلالات عاطفی، از جمله مسائل مرتبط با شناسایی، تشخیص، درمان، توانبخشی و پیشگیری، ترجمه می کند. اصل مقالات شامل جزئیات پایه، تحقیقات کاربردی، ارزیابی برنامه ها، ارائه خدمات و مسائل مربوط به سیاست در اختلالات احساسی یا رفتاری، کودک آزاری، غفلت، توجه به آرامش و پرورش ،تامین مالی مراقبت بهداشت روان، بی خانمانی، استرس خانوادگی، ایدز و سوء مصرف مواد در میان سایر موضوعات بهنگام است.

سایر مشکلات پیش رو

با این حال، مدیران این نشریات، هنوز از فضای حاکم بر فرهنگ کشورهای خودشان راضی نیستند. قانونی بودن تن فروشی در بعضی از کشورها و شهرهای اروپا، قانونی بودن استعمال مواد مخدر در بعضی از شهرهای اروپایی، قانونی بودن ساخت و پخش فیلمهای مبتذل که روابط نامشروع را تبلیغ می کنند، تجارت آزاد زن، آزاد بودن اسلحه در بعضی از کشورها، آمار بالای خشونت علیه زنان و کودکان، استعمال آزادانه الکل و … همه بخشی از مشکلاتی است که این مدیران، به آن اشاره می کنند.

هر چند شاید یکی از بزرگترین مشکلاتی که از آن نام برده می شود، قانونی شدن ازدواج همجنس گرایان در بعضی از کشورهای اروپایی است که به سرعت در همه آن قاره، در حال پخش شدن است. قانونی که عملا در راه نابود شدن کانون خانواده، حرکت خواهد کرد.

مدیران این نشریات بر این باورند که در مقابل هر نشریه ای که با رویکرد آنان به چاپ می رسد، ده نشریه مبتذل، انتشار پیدا می کند. در مقابل هر سایتی که آنان با رویکرد خانواده تاسیس می کنند، بیست سایت مبتذل، تبلیغ و ترویج می شود.

طبق بررسی های تازه ای که از مادران در اروپا و آمریکای به عمل آمده است، هر روز تعداد مادرانی که ترجیح می دهند فرزندان شان در خانه درس بخوانند، بیشتر و بیشتر می شود. به همین مقیاس، تعداد بیشتری از خانواده ها ترجیح می دهند که فرزندان شان به مدرسه های تک جنسیتی بروند.

سوال جدی که پیش روی کشورهای غربی وجود دارد، این است که چه فکری برای این مسئله کرده اند و چه تصمیمی دارند؟ آیا آنها  آرام آرام در حال تمام شدن هستند، یا راه دیگری را انتخاب خواهند کرد؟

 /انتهای متن/