تعريف جديد سریال ها از زن محجبه
نقد و تحليل محتوايي يا فرمي فيلمها و سريالها تلويزيون و سينما به حمد الله به اندازه كافي مسئول و كارشناس دارد و همه هم در انجام رسالت نقادي خود پا به ركاب و قلم به دست هستند. كاري واجب كه البته اين روزها جاي خالي يك نوع نقد ديگر هم كنار اينها ديده ميشود: نقد اُملانه!
سرویس فرهنگی به دخت/
بالاخره اين روزها آنقدر سرگرم دقت در ميزانسن، حركت دوربين، شخصيتپردازي و از اين دست مسائل تكنيكي شديم كه حواسمان به خيلي چيزها نيست. يا اينكه از فرط توجه به خيلي چيزها، كمكم افتاديم به دام كشف نمادهاي فراماسوني و تحليل اينكه چرا بازيگر مرد با دست راست ليوان را برداشت و بعد با دست چپ گذاشت روي ميز و اين يعني پايان عهد ليبراليسم و روي آوري دوباره ملتها به ناسيوناليسم و…
اما اين وسط بعضي جزئيات بديهي دين و اخلاق فراموش شده است.
يكي از اين گيرها را اين روزها ميتوان به سريال «راستش رو بگو» داد؛ سريالي كه اتفاقا قرار است به موضوعي بپردازد كه جايش خالي بوده است و اگر زياد هم حرف بزنيم هيچ بعيد نيست روابط عمومي سيما اطلاعيه بدهد و پيامهاي مثبت اين سريال را در چهار محور و هفده بند و 32 راستا تبيين كند.
اما اگر حتي چنين اطلاعيهاي هم بيرون بيايد بعيد است در آن اشارهاي شده باشد به تصويري كه اين سريال از حجاب برتر و زن محجبه ارائه ميدهد. به خانمهاي چادري اين سريال البته به چشم خواهر برادري نگاهي بياندازيد! چادرشان بيشتر نقش شنل زورو را بازي ميكند و با يك كش به سرشان بند است و تازه زير چادر هم ميتوان كفش بدون جوراب و شلوار برمودا پوشيد. روابط همين خانمهاي محجبه با پسران و مردان نامحرم همراه با صميميت و بگو بخند و …
چادر بعلاوه هفت قلم آرايش، و حجابِ بدون حيا چيزي است كه اين سريال مانند بسياري از برنامههاي صدا و سيما دارد ترويج ميكند. حجاب قرار بوده است حيا را در بانوي مسلمان ملكه كند. بالاخره تنزل چادر از يك حجاب برتر به نوعي تيپ و لباس، كاري است كه ظاهرا در اولويت برنامهسازي دوستان است.
خلاصه شده از : دیدبان
/انتهای متن/