آه چایی، آه دوستی!
به نظر شما بین انواع چایی و انواع دوستی شباهتی هست؟ یک آدم خوش ذوق این شباهت را کشف کرده است.
سرویس زنگ تفریح به دخت/
معرفی “همه چیز ازهمه جا”
“همه چیز از همه جا” عنوان مطالب متنوعی است که از این پس در به دخت خواهیم خواند.
شاید بهتر بود نام این مطالب را می گذاشتیم خواندنی ها. اما از آنجا که این عنوان به نظرمان تکراری می آمد، پس کلمه “همه چیز ازهمه جا”را انتخاب کردیم تا هم از شر محدودیت مطالبی که در این بخش می آید، راحت شده باشیم و هم نیازی به ذکر منبع نداشته باشیم.
شما نیز مطالب خواندنی خودتان را می توانید در این بخش با خوانندگان به اشتراک بگذارید.
.
.
.
.
دوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای کیسهایست. هول هولکی و دم دستی. این دوستیها برای رفع تکلیف خوبند. اما خستگیات را رفع نمیکنند. این چای خوردنها دل آدم را باز نمیکند. خاطره نمیشود. فقط از سر اجبار میخوریشان که چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمیکنی.
دوستی با بعضی آدمها مثل خوردن چای خارجی است. پر از رنگ و بو. این دوستیها جان میدهد برای مهمانبازی برای تعریف کردن لطیفههای خندهدار. برای فرستادن اس ام اسهای صد تا یک غاز. برای خاطرههای دمِ دستی. اولش هم حس خوبی به تو میدهند. این چای زود دم خارجی را میریزی در فنجان بزرگ. مینشینی با شکلات فندقی میخوری و فکر میکنی خوشحالترین آدم روی زمینی. فقط نمیدانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دو ساعت میشود رنگ قیر. یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان رنگ میدهد که انگار در آن مرکب چین ریخته بودی نه چای.
دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای سرگل لاهیجان است. باید نرم دم بکشد. باید انتظارش را بکشی. باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی. باید صبر کنی. آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی. باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک. خوب نگاهش کنی. عطر ملایمش را احساس کنی و آهسته، جرعه جرعه بنوشیاش و زندگی کنی.
پروین مقدم/انتهای متن/