خانم معلم با صدایی گرفته میگوید: خیلی دوست دارم دوباره به مدرسه برگردم و از خدا میخواهم بعد از عید نوروز شرایطی به وجود بیاید که حداقل اردیبهشت ماه دانشآموزانم را حضوری ببینم. دلم برای بغل کردن آنها تنگ شده است.
وقتی ویروس کووید ۱۹ به یکباره کل جهان را فرا گرفت، آموزش و پرورش نیز دچار دگرگونی و تغییر شکل فضای آموزشی شد و با حجمی از مشکلات در مورد تدریس و ارتباط معلم با دانشآموز مواجه شد؛ اما در این بین معلمان با وجود تمام سختیها و مشکلات تدریس مجازی به دانش آموزان، تمام توان و همت خود را به کار گرفتند تا به بهترین شکل ممکن نوگلان باغ تحصیل را آموزش دهند، تا جایی که خانوادههای معلمان نیز درگیر این مشکلات شدند و حتی از خواب و تفریح خود زدند تا معلم خانواده بتواند محتوای درسی و کلاس مجازی را به خوبی تهیه کند و آموزش دهد.
آذر غلامیپور که سابقه ای ۱۰ ساله در تدریس دانش آموزان دارد در کنار تمام تلاشها،کلاسهای ملی مربیگری الکترونیک را شرکت کرد تا بتواند با روشهای جدید انتقال آموزش مجازی و ابزارهای الکترونیک آن آشنا شود و سپس دانش به روز خود را در این زمینه به دیگر معلمهای آموزش و پرورش انتقال دهد.
خانم معلم همچنان به دنبال آموختن است
مدرسهای که خانم غلامیپور در آن فعالیت میکند در منطقه ۱۷ تهران واقع شده است. او در مجموع امسال به آموزش ۴۲ دانش آموز در مقطع سوم دبستان پرداخت.
آذر غلامیپور ۱۰ سال سابقه تدریس در آموزش و پرورش را دارد؛ وی در گفتوگو با خبرنگار تعلیم و تربیت خبرگزاری فارس از فعالیتهای خود در سال تحصیلی مجازی و روشهای تدریس در این فضا گفت:
«من در کنار تدریسم به یادگیری و آموختن خیلی اهمیت میدهم. دانشگاه شهید بهشتی طرح ملی مربیگری الکترونیک را به منظور ارتقاء معلمان، سطح انتقال دانش و آشنایی با ابزارهای الکترونیک در اردیبهشتماه سال گذشته به صورت رایگان و جهادی برگزار کرد که در اختتامیه این مراسم من توانستم مدرک مربیگری الکترونیک این دانشگاه را کسب کنم.
آموزش و پرورش با همکاری با این دانشگاه به دنبال برگزاری دورههای جدید تحت عنوان دورههای ضمن خدمت است تا آموختهها را انتقال دهند و در واقع از خود نیروهای آموزش و پرورش برای تدریس استفاده میشود.
در این دورهها، وبینارهای روانشناسی برای جذب دانشآموزان در کلاسهای مجازی و ایجاد ارتباط آموزش و پرورش با دانشآموزان ، معلم و اولیاء و همپا کردن اولیاء برای در کنار ما بودن برای آموزش، و دورههای فناوری به منظور آشنایی با ابزارهای مختلفی که برای برگزاری کلاسها و برنامهها مورد نیاز هر معلم است، آموزش داده میشد.
از سادهترین برنامههای دوره یاد شده برنامه ویریکوردر تا کلاسهای تعاملی، آموزشهای تعاملی و تولید محتواهای تعاملی و کلاسهای بیگ بلوباتن بود. مطالبی که در دورههای مختلف دوره مربیگری الکترونیک آموختم، مرا غنی کرد و بر اساس این تجربیات، برنامههایی که قابلیت اجرا داشت را در کلاسهای خودم اجرا کردم.
محدودیتهایی برای استفاده از برنامههایی که میتوانستیم از آن طریق آموزش را انجام دهیم داشتیم. چرا که آموزش و پرورش فقط اجازه استفاده از برنامه شاد را میداد. ولی با توجه به مواد درسی برای برگزاری امتحانات از ابزارها و برنامههای دیگر به منظور ایجاد ارتباط استفاده میکردم.
به خاطر اینکه ما در منطقه جنوب شهر تهران فعالیت میکنیم ممکن است خانوادهها نتوانند بعضی از ابزارها را نصب کنند و یا مصرف اینترنت آنها بالا برود. بنابراین خیلی ملاحظه میکردیم ولی برای ارزشیابیها برای اینکه واقعیتر باشد سعی کردیم از بعضی ابزارها استفاده کنیم.
اداره کل آموزش و پرورش با فعالیتهای من آشنایی داشت و گزارشهای تصویری که از برنامههای ما وجود داشت به اداره ارائه شده بود بنابراین بنده را به عنوان معلم فداکار معرفی کردند».
ترس دانش آموزان از برنامه پخش زنده
استفاده از روشها و ابزارهای جدید خانم معلم، ترس دانش آموزان را از فضای مجازی و تکنولوژی که امروز همه را درگیر خود کرده است کاهش داد تا به راحتی بتوانند در برنامه شاد برای فرا گرفتن آموزش که امری ضروری است و نباید اجازه داد هیچ عاملی حتی کرونا مانع از آن شود، شرکت کنند.
دانشآموزان ابتدا باید با معلم ارتباط داشته باشند تا بتوانند کلاس را دنبال کنند. با وجود اینکه سال گذشته اواسط سال بود که مدارس مجازی شد، اما دانشآموزان باتمام وجود در کلاس شرکت میکردند و به هیچ عنوان دانشآموزی نداشتیم که آنلاین نباشد.دلشان تنگ شده بود به این دلیل که ۵ ماه با همدیگر حضوری کار کرده بودیم.
اما شرایط امسال متفاوت بود چون من و دانشآموزان همدیگر را ندیده بودیم و ایجاد ارتباط مقداری سخت بود. اما قابلیت پخش زنده برنامه شاد خیلی خوب و تاثیرگذار بود و به وسیله آن ۸۵ تا ۹۰ درصد آموزشها را به صورت پخش زنده اجرا میکردم تا دانشآموزان معلم را ببینند و بتوانند با معلم آشنا شوند.
همچنین برای ارزشیابیهایی که باید ضمن درس انجام میشد نیز از پخش زنده استفاده میکردم. مثلا از دانشآموزان نام میبردم و میخواستم که زنده از خود تصویر بگیرند که به این واسطه وارد برنامه پخش زنده او شویم و پاسخ او به سؤالات را گوش دهیم که این کار باعث میشد ترس دانشآموزان کم شود و فرهنگ فناوری آنها بالا برود و دانشآموزان به صورت زنده با همدیگر آشنا شوند. اوایل ترسهایی از برنامه زنده داشتند اما بعدا علاقهمند شدند.
سال گذشته وقتی که شیوع کرونا اعلام و کلاسها مجازی شد با ارسال تصویر مشکل داشتم و دوست نداشتم تصویرم در فضای مجازی پخش شود. بنابراین دوربین را به دست میگرفتم و فیلمی ساده از خودم میگرفتم. اما پس از طی کردن دورههای مختلف PDFخوان ، تخته وایتبرد و وی ریکوردر، ابزارهای مختلفی را به کار بردیم که حجم کمتری داشتند و کار راحتتر شد. این برنامهها را به همکارانم نیز آموزش دادم و برنامهها را برای آنها ارسال کردم تا استفاده کنند.
دلم برای دانشآموزانم تنگ شده است
سالها آموزش حضوری روش اصلی، آموزش برای فرا گرفتن علم بود. چرا که ارتباط رو درو باعث یادگیری و ارتباط مفید میشد و حضور افراد در یک زمان و مکان منجر به انجام منظم فعالیتها میشد. البته هنر ایجاد ارتباط به طور محسوس در وجود خانم معلم وجود دارد. بنابراین در آموزش مجازی نیز این هنر به کمک وی آمد تا آموزش راه خود را ادامه دهد.
«یکی از اظهارنظرهایی که اولیاء و مدیران در مورد من بیان میکنند این است که به راحتی از طریق گفتار، با دانشآموزان ارتباط برقرار میکنم و دانشآموزان جذب کلاس میشوند. من ایجاد ارتباط را معمولا در جلسه اول و دوم ایجاد میکنم و در ۹۰ درصد مواقع هر سال دانشآموزان کلاس من جزو جذابترین، ممتازترین و درسخوانترین کلاسها بوده است.
یعنی دانش آموزان من هم مؤدب هستند و هم در عین حال عشق میورزند و شاید من تنها معلمی باشم که در بیشتر مواقع، دانشآموزانم را بغل میکنم با این که جدی برخورد میکنم. دلم برای دانشآموزانم تنگ شده است با این که امسال اصلا آنها را حضوری ندیدم.خیلی دوست دارم دوباره به مدرسه برگردم و از خدا میخواهم بعد از عید شرایطی به وجود بیاید که حداقل اردیبهشت ماه دانشآموزانم را حضوری ببینم. دلم برای بغل کردن آنها تنگ شده است».
مشکلات شاد دانشآموزانم را صبور کرد
خانم معلم به خوبی مشکلات آموزش مجازی با برنامهای که جدید بود و قطعا مشکلاتی داشت را درک کرده بود و به خاطر همین با استفاده از واژه صبر، آرامش را میهمان دل دانشآموزان برای رویارویی با مشکلات ناشی از این فضا کرد.
«یکی از مشکلات ما در آموزش مجازی و استفاده از برنامه شاد، قطع و وصل شدن آن بود. البته آموزش و پرورش ما را ملزم به استفاده از آن کرده بود. قبلا از برنامه واتساپ استفاده میکردیم که خوب بود اما آموزش و پرورش اجازه استفاده از این برنامه را نداد. بنابراین من به دانشآموزان اعلام کردم که اجازه استفاده از این برنامه را نداریم و باید از برنامه شاد با وجود یکسری ایرادات اینترنتی استفاده کنیم .لذا باید یاد بگیریم صبور باشیم.
اوایل شاد خیلی قطع میشد الان بهتر شده است. رأس ساعت ۱۰ صبح که کلاس ما شروع میشد دانشآموزان، ارتباط برقرار میکردند و با وجود اینکه ارسال صدا و فیلم برای آنها سخت بود، شعار صبور بودن را پذیرفته بودند و بعضی به دوستان دیگر این شعار صبور بودن را گوشزد میکردند و من لذت میبردم که این پیامها را دریافت کردند و صبور بار آمدند و میدانستند اگر احیانا نیم ساعت شاد قطع شود از آن طرف نیم ساعت باید بیشتر در کلاس بمانند اما باز هم با دل و جان در کلاس حضور مییافتند.
من چند دقیقه یکبار گروه را نگاه میکردم ببینم چند نفر آنلاین هستند؛ چرا که این کار نشان میداد کار، خوب پیش میرود یا نه. اگر بعضیها آفلاین میشدند تصور میکردم نشانهای از کسالت در کلاس وجود دارد یا عوامل دیگر نیز دخیل هستند که باید به رفع آنها بپردازم».
شکلکهای شادی آفرین
خانم معلم مهربان برای مشارکت بیشتر دانشآموزانش در کلاسهای مجازی و دور کردن آنها از کسالت به تدوین روشهای مختلف در کلاس میپرداخت تا آنها را از مشکلاتی که کرونا برای آنها ایجاد کرده بود، دور کند.
«هر روز ۱۰ تا ۱۵ دقیقه زمان برای استراحت بعد از آموزش داشتیم که باید آن را برای ایجاد سرگرمی و بازی در نظر میگرفتم.مثلا از کیبورد، استیکرهای مختلف را به صورت نامنظم پیدا و برای اعلام حضور دانشآموزان از آنها استفاده میکردم و آنها باید تمام استیکرها را پیدا میکردند و میفرستادند و اگر ایموجیهای اشتباه میفرستادند تمام دانشآموزان با همدیگر میگفتند تو سوختی و این موضوع باعث ایجاد نشاط در کلاس میشد.
به مرور زمان استیکرها را تغییر دادم و از ایموجیهای دیگر استفاده میکردم یا هر روز یک نفر از دانشآموزان را مسؤول ایجاد ایموجیهای دلخواه میکردم و بقیه تبعیت و مشارکت میکردند و میگفتند یک ایموجی جدید اضافه شده یا اشتباهی صورت گرفته که به این شکل به نوعی یک بازی ۱۰ دقیقهای را داشتیم.
در بعضی از مواقع با استفاده از برنامه شاد، آزمونی برای سنجش انجام میدادم که وقتی جواب درست را میگفتند کاغذ شادی پخش میشد.
خدمت ۲۴ ساعته معلمان به آموزش و پرورش و خانوادهها
خدمت به آموزش را هدف اصلی خود میداند و از هیچ تلاشی برای رسیدن به این هدف اجتناب نمیکند و میخواهد از هر طریق که شده شرایط رشد دانش آموزان را فراهم کند.
«همه معلمان فداکار هستند چرا که ما هر روز گوشی به دست هستیم و هر روز تا ۵ صبح دنبال محتوای آموزشی، ضبط محتوای آموزش و ارسال آن هستیم و برای کلاس روز بعد برنامهریزی و دانشآموزان را آماده کنیم که اگر احیاناً شاد به مشکل برخورد لااقل محتوا ارسال شده باشد.
کسی که از صبح چشمان خود را باز میکند با بخشنامههای آموزش و پرورش روبهرو میشود و وقت خود را با دانشآموزان کلاس، تکالیف و پاسخ دادن به تکالیف آنها میگذراند، دیگر وقتی ندارد. قبلا وقتی از مدرسه بر میگشتیم وقتمان برای خودمان بود اما الان این طور نیست معلمها ۲۴ ساعته در خدمت خانوادهها و آموزش و پرورش هستند.
معلمها ساعت اداری ندارند و از زمانی که کلاسهای مجازی شروع شده ساعتی نیست که مال خودشان باشد. معتقدم باید از خانوادههای معلمها تقدیر شود. خانوادههایی که یک سال و چند ماه اجازه صحبت کردن و تلویزیون دیدن ندارند چون ما در حال ضبط محتوا و یا در کلاس هستیم. خانوادههای ما در کنار ما جهاد میکنند.
آرزوی من حضور دوباره در مدرسه و دیدن دانش آموزان و شور کودکانه آنها در حیاط و کلاس است».
انتهای متن/ منبع:خبرگزاری فارس