کدام زنان پیرو زهرای اطهرند؟
زنان درجامعه ایران اسلامی با نگاهی فارغ از تکلف و تعارف و شعار، آیا امروز همه شان پیرو زهرای مرضیه(س) هستند؟ همه نه، ولی گروهی آری، که نوعا نه عروسکند و نه شبه مرد؛ اما مادرند، همسرند، حاضر و فعالند در صحنه های سرنوشت ساز جامعه، الزاما شغل و پست هم ندارند، غالبا بی نام و نشان و هیاهو و جنجال و حاشیه اند اما آنجا که باید باشند و کاری صورت دهند، هستند و چه بسا مثل ستاره می درخشند.
بسم الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر
وقتی از زهرای مرضیه(س) حرف می زنیم، از بانویی حرف می زنیم که قرار است همه انسان ها، مرد باشند یا زن، فرقی نمی کند، درهمه مسیرِ بودن و شدن در زندگی شان به او اقتدا کنند، همان طور که در قرآن در آخر سوره تحریم در مورد دو بانوی بزرگ در تاریخ بشر می گوید؛ آسیه، همسر فرعون و مریم، مادر عیسای پیامبر(ع)، دو زنی که باید همه اهل ایمان، از آنها یاد بگیرند ایمان آوردن، حرکت و اقدام عملی کردن و صبر و استقامت ورزیدن در راه پرخطر و مشقت بار حق را. ولی آن کس که الگوی همه آدمیان است در همه تاریخ بشر و مخصوصا در آخرالزمان، حضرت زهرای اطهر است. چرا؟
این سوالی است که جوابش مخصوصا برای ما زنان این زمان بسیار اهمیت دارد؛ زمانی که گوش جهانیان پر شده از بوق و کرنای آزادی زن، حقوق زن، جایگاه زن و … اما در عمل …!
در عمل اما زنان در عصر ما در شرق و غرب عالم فقط ابزارند و وسیله برای آن که نظام های سلطه که تنها در پی تسخیر عالم و به بند کشیدن آدمی هستند، به منافع و مقاصدشان برسند، با این که هر آنچه ادعا می کنند برای بشر و برای زن، البته دروغ است، اما دروغی که به مدد دستگاه جادویی تبلیغات که در کار مسخ دل و مغز افراد بشر است، کاملا باورپذیر شده است.
در کشور و جامعه خودمان چطور؟ آیا در جامعه ما زنان از لحاظ کرامت انسانی و حقوق الهی که برای شان در نظر گرفته شده، جایگاهی تعریف شده دارند؟
البته که قرار بوده که زنان در جامعه پس از انقلاب اسلامی برای خود جایگاهی داشته باشند غیر آن که غرب و شرق برای زنان خواسته و پیاده کرده است.
البته که قرار بوده که زنان ما برای پیشرفت و ترقی راهی بروند جز راهی که نظام سرمایه داری پیش پای زنان گذاشته است که یا عروسک شدن است، اگر می خواهی هویت زنانه داشته باشی؛ و یا شبه مرد شدن، اگر از زن بودن خود منزجر و فراری هستی. یعنی یا یک مصرف کننده تمام عیار بازار سرمایه داری شوی با مصرف بی حد و اندازه لوازم آرایش و کفش و کیف و لباس برند و … تا یک “شیء جنسی” مطلوب گردی و یا این که با همه توان بدَوی تا مثل مردان شوی، آن هم همان مردانی که نظام فکری و فرهنگی و اجتماعی سرمایه داری تعریف کرده که یکسره در پی پول و قدرت و … هستند فارغ از هر قید اخلاقی و انسانی.
حالا نگاهی کنیم به زنان جامعه ایران اسلامی؛ نگاهی فارغ از تکلف و تعارف و شعار.
زنان ایرانی امروز قطعا یک جماعت یکپارچه نیستند و چند دسته اند. در واقع باید گفت زنان ایرانی امروز در چند تیپ مشخص قابل دسته بندی هستند.
تیپ اول: زنانی که سعی کرده اند طبق همان قرار که گفتیم و در همان مسیری که بعد از انقلاب اسلامی تعیین شده است، حرکت کنند. اینها زنانی هستند نوعا متعلق به اقشار متوسط به پایین در جامعه ما که نه می خواهند عروسک باشند و نه می خواهند در مسابقه ثروت اندوزی و قدرت با مردان شرکت کنند. البته که هم زنند به معنای واقعی کلمه و هم مسئولیت اجتماعی می فهمند و برای ادای این مسئولیت تلاش هم می کنند. در صحنه هایی که به سرنوشت جامعه مربوط می شود، حضور ملموس و موثر دارند. هم همسر و مادرند، هم فعال فرهنگی و اجتماعی و سیاسی. الزاما شغل و پست ندارند، اما نقش محسوس و اثرگذار در امور مهم جامعه خود دارند. غالبا نام و نشان و هیاهو و جنجال و حاشیه هم ندارند اما آنجا که باید باشند و کاری صورت دهند، هستند و چه بسا مثل ستاره هم می درخشند. این همه مادران و همسران شهدا و جانبازان و آزادگان که خود نیز منشا کارهای بزرگ هستند، در شمار این زنانند. یعنی هم نقش حمایتی و تشویقی برای مردانی دارند که در صحنه اند تا کارهای خطیر صورت دهند و هم مستقلا نقش های بی نظیر می آفرینند.
مادر شهید حدادیان را ببینیم. فرزندش در معرکه ضدانقلابیون که در میانه شهر تهران دنبال آشوب و فتنه آفرینی هستند، کاری می کند کارستان. یک تنه اصحاب فتنه را متوقف و رسوا می کند و می رود. اما کار مادر هنوز تمام نشده است. بر سر پیکر قطعه قطعه فرزند می ایستد و با طرزی حیرت آور و بی بدیل عاطفه و عشق مادری را با مسئولیت انقلابی و اجتماعی و سیاسی در هم می آمیزد و بر سر همه اشرار و بلکه همه مسئولان منفعل و واداده فریاد می زند. پرچم فرزند را از زمین برمی دارد و پیام فداکاری خونبار او را به همه آنها که باید این پیام را بشنوند و ببینند، می رساند.
چه کسی او را به این ماموریت واداشته است؟ هیچ کس. نه فرزندش که با شهادتش کاری حسینی کرده و رفته است و نه همسرش که در کنار او ایستاده و نه جلوتر از او، نه هیچ کس دیگر. او فرمان از شعور و شرافت انسانی و مسئولیت الهی خویش در قبال دین و انقلاب خود می گیرد و بس. چشمش هم در این مسیر فقط به ولی زمانه است که کدام راه را نشان می دهد و انگشت اشاره اش به کدام سمت است. از او فقط اشاره ای بس است تا این بانو راه را بیابد و در آن به همه توان و جان بدَود. اطاعتش از سر تشخیص و فهم است در پیدا کردن راه درست و راهبر شایسته و ارادتش از سر ایمان و باور است.
این بانویی که امروز در پشت میله های زندان های امریکایی هاست فقط به جرم این که شاهد حقانیت انقلاب اسلامی است و این جرم اعلام شده رسمی اوست از سوی دستگاه پلیس امریکا! زنی است از همین جنس که یک تنه و مستقل پرچمدار انقلاب اسلامی است در قلب نظام جور و سلطه. نامش مرضیه هاشمی است، همنام بانویی که سرور اوست و الگویش.
پس این گونه زن، یک زن مستقل است و در خیلی بزنگاه ها نه فقط دنبال مردان نیست که مردان را خود به صحنه می آورد و خود حمایت می کند و خود تکمیل کننده رسالتش در مسیر حق است. حتی آنجا که مردی نمانده یا دست بسته است، یا بر خاک افتاده، این زن ایستاده است که پرچم نیفتد.
این گونه زن در پرتو انقلاب اسلامی در این جامعه پیدا شد و تکثیر هم گشت. امروز زنان یمنی، لبنانی، فلسطیئی، نیجریایی و … با نگاه به همین گونه زن دارند نقش های حیرت زا در مسیر مجاهدت و مقاومت می آفرینند.
این همان نقشی است که این زنان از زهرای مرضیه (س) آموختند.
بیهوده نیست که قرآن کریم “کوثر” نامش نهاد، او بانویی است که تا آخر عالم، مردان و زنانی از ذریه او و از جنس پیام مقاومت و ایستادگی که تا آخرین لحظه حیات مبارکش داد، تکثیر می ، برای این که پرچم حق خواهی و آزادگی و ایستادگی در برابر جور و جنایت و غصب بر زمین نماند.
پس سلام بر فاطمه (س)، ستاره درخشان تاریخ برای همه حق نمایی و حق جویی؛
وسلام بر همه زنانی که در پیروی از او، ستاره های امروز آسمان ما شده اند.
ادامه دارد…
طیبه میرزااسکندری /انتهای متن/
قسمت دوم: مقصر کیست؟!