زندگی 25ساله 2خواهر با یک شناسنامه !
اظهارات عجیب دختر جوانی که مدعی است 25 سال با شناسنامه خواهرش زندگی کرده است، به تشکیل یک پرونده قضایی پرماجرا در دادگاه خانواده تهران انجامید.
سرویس خبر به دخت/
چندی قبل دختر 32 سالهای به نام «پگاه» به شعبه 276 دادگاه خانواده تهران- مستقر در مجتمع قضایی عدالت- رفت و ضمن تقاضای اثبات نسب، خواستار صدور شناسنامه شد. وی درباره خواستهاش به قاضی گفت: من یک سال پس از تولد خواهر بزرگترم- پرستو- به دنیا آمدم. در آن روزها پدر و مادرم آن قدر درگیر اختلافهای خانوادگیشان بودند که تولدم هیچ اهمیتی برایشان نداشت. به همین خاطر حتی برای دریافت شناسنامه هم اقدامی نکردند.
مدتی بعد نیز پدر و مادرم از هم جدا شدند و کسی برایم شناسنامه نگرفت و تولدم ثبت نشد. فقط پدرم نامهای در مورد انتساب من به خودش نوشت تا در صورت نیاز، آن را به دادگاه ارائه دهم. بعد هم برای همیشه ترکمان کرد. در آن زمان، حضانت من و خواهرم «پرستو» برعهده مادرمان بود تا این که در 7 سالگی مثل بقیه بچهها آماده رفتن به مدرسه و کلاس اول بودم که مادرم به دردسر بزرگی افتاد. بنابراین از سر ناچاری از شناسنامه خواهرم استفاده کرد و ما دو خواهر با تفاوت سنی یک سال در دو مدرسه جداگانه اما با یک شناسنامه مشترک و بدون اطلاع مسئولان مدارس ثبتنام شدیم. تا زمان دریافت دیپلم هم مشکل خاصی نداشتیم. هر چند همیشه زندگیمان با ترس و دلهره همراه بود. این روند ادامه داشت تا این که خواهر بزرگترم در دانشگاه قبول شد و آیندهام به نابودی کشیده شد.
در حالی که «پرستو» در رشته پزشکی ادامه تحصیل میداد، دیگر من نمیتوانستم در کنکور شرکت کنم و از ادامه تحصیل باز ماندم. حتی پس از دو سال خانهنشینی و غصه خوردن، وقتی خواستگار مناسبی به سراغم آمد و تصمیم به ازدواج گرفتم، خواهرم شناسنامهاش را مخفی کرد و بدین ترتیب از همه امکانات مدنی محروم شدم و نتوانستم به خانه بخت بروم.
دختر جوان با ناراحتی ادامه داد: حالا خواهرم یک پزشک و دارای همسر و فرزند است اما من از زندگی عقب مانده و گوشهنشین و سرخورده شدهام. حتی حساب بانکی، گواهینامه رانندگی، شغل، گذرنامه یا خانوادهای که تکیهگاهم باشند، ندارم و انگار هیچوقت وجود نداشتهام. بنابراین سرانجام با هزاران دلهره و نگرانی به اداره ثبت احوال رفتم و درخواست صدور شناسنامه کردم، اما چون 32 سال از تولدم سپری شده، به درخواستم رسیدگی نکرده و مرا به دادگستری معرفی کردند تا به موضوع رسیدگی شود!
قاضی پرونده پس از شنیدن اظهارات عجیب دختر جوان، نماینده حقوقی اداره ثبت احوال را به دادگاه فراخواند و دستور احضار پدر و مادر «پگاه» را نیز صادر کرد. در این جلسه نماینده اسناد سجلی با اعتراض شدید به خواسته شاکی، اظهارات وی را بیاساس خواند و اخطار کرد: براساس تحقیقات صورت گرفته و مدارک موجود در بایگانی ثبت احوال، زن و مردی که این دختر ادعا میکند پدر و مادر واقعیاش هستند، 30 سال پیش از هم جدا شدهاند، اما در طلاقنامه آنان فقط نام یک دختر به نام «پرستو» قید شده و اشارهای به نام پگاه نشده است. این زن و مرد برای پرستو – دخترشان- شناسنامه بموقع دریافت کرده و او را به مدرسه فرستادهاند. حتی هنگام جاری شدن طلاق، نگران سرنوشت بچه بودهاند و تکلیف حضانت او را نیز روشن کردهاند، اما پگاه تاکنون هیچ دلیل و مدرکی درباره ادعایش به دادگاه ارائه نکرده و به نظر میرسد بررسی رابطه خونی او با خواهرش ضروری است و باید آزمایشهای ژنتیکی و «دیانآ» نیز صورت گیرد.
اما دختر جوان در حالی که هنوز بر درستی ادعاهایش اصرار میکرد، به قاضی گفت: وقتی در دوره ابتدایی درس میخواندیم، مادرمان تصمیم به ازدواج مجدد گرفت. شوهر جدیدش هم حاضر نبود من و خواهرم را بپذیرد. به همین خاطر مادرم حاضر شد سهمش از خانه موروثی پدربزرگمان را به خواهرش ببخشد تا او از ما نگهداری کند. بنابراین در این سالها در کنار خاله مهربانمان زندگی کردیم و مادرم نیز همراه همسرش راهی خارج از کشور شدند.آنطور که شنیدهام، پدرم هم مقیم یک کشور اروپایی است. در حال حاضر پدر، مادر و خواهرم در خارج زندگی میکنند و قصد بازگشت به کشور را ندارند. نمیدانم آن ها در کدام کشور اقامت دارند، بنابراین انجام آزمایش در حال حاضر برایم ممکن نیست، اما هنوز دست نوشته پدرم در مورد هویتم را به خوبی حفظ کردهام تا در صورت نیاز به دادگاه ارائه دهم، ضمن اینکه اظهارات نماینده ثبتاحوال هم منطقی نیست، چرا که در هر صورت من دختری 32 ساله، زنده و ایرانیام که هنوز موجودیتم در جایی ثبت نشده و میخواهم در کشورم از همه حق و حقوق قانونیام بهرهمند شوم و تنها راه ممکن برای ادامه زندگی نیز داشتن شناسنامه و اثبات هویت است. در عین حال برای یافتن پدر و مادر واقعیام باید از کشور خارج شوم که بدون دریافت شناسنامه و گذرنامه، همه راهها به رویم بسته است.
رئیس دادگاه در ادامه رسیدگی به این پرونده، از پلیس گذرنامه خواست جزئیات و زمان دقیق ورود و خروج پدر، مادر و خواهر مورد ادعای پگاه را از طریق مرزهای هوایی، زمینی و آبی در سالهای اخیر گزارش کند. از سوی دیگر وی دستور داد با درج آگهی در روزنامه، آنها را به دادگاه فرا بخوانند. همچنین از پگاه خواسته شد هرگونه دستنوشته، عکس یادگاری، شاهد و یا دلیلی برای اثبات ادعایش دارد، به دادگاه معرفی و دراختیار قاضی قرار دهد تا عدالت در مورد حقوق از دست رفته زن جوان اعمال شود.
منبع:ایسنا/انتهای متن/