تو را همین گونه که هستی می خواهم
همه ما انسان های منحصر بفردی هستیم با خصوصیات خاص خودمون، که به هر حال باید بدونیم انعطاف پذیری برای سازگاری روحیات مون در زندگی حرف اول رو میزنه اما اینکه سعی نکنیم هم رو به اجبار تغییر بدیم، نکته ی مهمیست که زینب ازش برامون میگه.
زینب ۳۱ ساله از حس خوشبختی اش در کنار مجید ۳۷ ساله اینطور برامون میگه :
پذیرش بی قید و شرطِ یکدیگر بالاترین خوشبختیست
این که همسرم رو درست شناختم، همین جور که هست پذیرفتمشون و درک شون می کنم و همسرم هم نسبت به من همین گونه هستن، برای ما بالاترین خوشبختیه. ما همدیگه رو همین طوری که هستیم، دوست داریم.
این که بدونیم چی می خواهیم از زندگی و چی نمی خواهیم و این که قانع باشیم به داشته هامون؛ و همچنین گذشت و چشم پوشی از خطاهای هم از دیگر عوامل رابطه ی صمیمانه ی ماست.
مشکل همسرممشکل منم هست
تو زندگی ما هم مثلِ اکثر زندگی ها مشکلاتی بوده که با همفکری و صحبت در موردشان و این که باور کردیم مشکل همسرم مشکل من هم هست و هر وقت مشکلی برای یکی از ما پیش اومد، سعی کردیم تا اون مشکل حل بشه. در واقع هر دو خودمون رو موظف می دونستیم که خودمون رو درگیرش کنیم و راه حلی براش پیدا کنیم.
امنیت خاطر حال مون رو خوش می کنه
حال خوب داشتن آرامش و امنیت خاطراست که با کم کردن توقعات و خواسته ها و در واقع با متعادل کردن اونها به این مهم رسیدیم.
حس باارزشِ دوست داشتن و دوست داشته شدن
فکر می کنم اگر ازدواج نمی کردم وقت و زمان طلایی زیادی از عمرم رو تلف کرده بودم حتی اگر به بهترین و بالاترین مدارک و مدارج علمی و … هم رسیده بودم باز چیزهای با ارزش زیادی رو از دست داده بودم مثل تجربه زندگی مشترک ، داشتن فرزند، حس دوست داشتن، حس گذشت کردن به خاطر دوست داشتن و عشق ورزیدن.
درک استقلال و دلبستگی با ازدواج
ازدواج انگیزه های مادی مثل تلاش برای داشتن شغل و کسب درآمد رو به من داد. و چیزهای معنوی مثل آرامش، مثل حس خوب همسر بودن، حس خوب مادر بودن رو بدست آوردم.
/انتهای متن/