حرفهایی که باید فهمید!

همه ما درطول زندگی مون بیش ازچندین بارگذرمون به دباغ خونه ی پزشکان محترم می افته.این پزشکای عزیز همونطور که خط شون خیلی دست انداز داره و هر کسی قادر به خوندنش نیست، جملاتی هم که استفاده می کنن معنی ومفهوم داره که لازمه همه ی ما بدونیم تا بهتر بتونیم بااین فرشته های مهربون و نجات دهنده ارتباط برقرارکنیم.

1

سرویس اجتماعی به دخت/

ارسطوگفته : ” زبان گفتاری پزشکان رابطه ی معنی داری با جیب دارد، پس آن بیماری درمان پذیرتره که مایه دارترباشد.”

واما جملاتی که حتما به گوش همه ی ما خواهد خورد و البته مفهوم هرکدام:

–           خب بگید ببینم بیماری شما از کی شروع شد؟

یعنی من که ازبیماری شما سردرنیاوردم، خودتون بگید چتونه؟

–           براتون یه آزمایش نوشتم، برید و فلان جا آزمایش رو انجام بدید.

یعنی چون من 40 درصد از اون آزمایشگاه پورسانت می گیرم، شاید شما باید اونجا آزمایش بدید.

–         بیماری تون مشکوکه، بهتره چند تا آزمایش تکمیلی هم انجام بدین.

یعنی عمراً اگه چیزی فهمیده باشم. امیدوارم بچه های آزمایشگاه بتونن از بیماری تون سردربیارن.

–         این بیماری الان تو منطقه خیلی شایعه.

یعنی اگه چیزی شنیدی خودت بگو وگرنه امشب باید برم سراغ کتاب هام ببینم که این چه بیماریه؟

–         اگه تا یه هفته دیگه خوب نشدین به من زنگ بزنین.

یعنی من نمی دونم بیماری تون چیه؟ شاید خودش تا یه هفته دیگه خوب بشه.

–         این داروها رو حتما از فلان داروخونه تهیه کنین.

یعنی داداشم یه داروخونه باز کرده.

–         بیماری شما باید فوری درمان بشه.

من ماه دیگه دارم می رم مسافرت خارج ازکشور، بهتره زود ترتیب معالجه تون رو بدم تا خرج سفرم دربیاد.

–         البته دکتر فلانی خیلی محترمه اما من به شما توصیه می کنم که این کاربه صلاح شما نیست.

یعنی بی مرام تو دانشکده درسش ازمن بهتربود اما با این حال به من تقلب نمی رسوند، حق نداری پا توی مطبش بذاری.

–         هم خبر خوب براتون دارم و هم خبر بد.

خبر خوب اینه که من اون ویلا تو کانادا رو حتما می خرم و خبر بد اینکه شما باید بخشی ازپولش رو بدین.

–         اگه این عوارض تا هفته دیگه از بین نرفت، زنگ بزنید.

یعنی بابا  چقدر تو سمجی، خدا رو شکرکه هفته دیگه دارم میرم سفر و نیستم.

–         فیزیوتراپ کار خاصی برای شما نمی تونه انجام بده.

یعنی از فیزیوتراپها متنفرم، کار و بارما رو کساد کردن.

–         این دارویی که براتون نوشتم، خیلی جدیده!

یعنی شما یکی از موش های آزمایشگاهی من هستین.

–         متاسفانه محل عمل جراحی شکم تون عفونت کرده، باید یه برش کوچیک بدم و عفونت رو خارج کنم.

یعنی عینکم رو توی شکم تون جا گذاشتم، اگه درنیارم باید یه عینک جدید بخرم.

–         سردرد شما ممکنه به خاطر مشکلات شکمی باشه، باید یه سونوگرافی انجام بدین.

یعنی خانمم یه دستگاه سونوگرافی جدید خریده . باید پول مبلمان جدیدمون رو ازاون دربیاریم.

–         یه وقت برای هفته ی دیگه از منشی ام بگیرین.

هفته ی دیگه به شدت به پول احتیاج دارم.

–         هیچ کدوم از این آزمایش ها به درد من نمی خورن، باید آزمایش جدید بگیرین.

آزمایشگاه قول داده اگه مشتری بیشتری بفرستم، پورسانتم بشه 45 درصد.

–         ممکنه یه کمی دردتون بیاد.

یعنی هفته ی قبل سه تا مریض داشتم که ازشدت درد بیهوش شدن.

–         فکر نمی کنید که این همه استرس روی اعصاب تون اثر گذاشته؟

یعنی من فکر می کنم شما دیوونه اید، یه روانپزشک آشنا دارم که توافق کردیم درآمد درمان تون رو نصف کنیم.

پروین مقدم/انتهای متن/

نمایش نظرات (1)