دوریان تمام دورانها
اسکار وایلد شاعر، نویسنده و نمایشنامه نویس معروف ایرلندی است که تا به حال از او بیست و پنج کتاب به زبان فارسی منتشر شده است. رمان تصویر دوریان گری از جمله شاهکارهای این نویسنده و ادبیات جهان است.
سرویس فرهنگی به دخت/
داستان «بلبل و گل سرخ» و مجموعه ی «شاهزاده ی خوشبخت» از جمله داستان های بسیار زیبا و معروف اسکار وایلد است که با تاثیر از ادبیات مشرق زمین به خصوص اشعار حافظ به رشته ی تحریر در آمده است.
رمان تصویر دوریان گری از شاهکارهای این نویسنده است. نویسنده در این کتاب، زندگی پسر جوان و بسیار زیبایی به نام دوریان گری را روایت می کند، که روزی پرتره ی خودش را از دوست نقاشش هدیه می گیرد. این پرتره یک پرتره ی معمولی نبود و این مساله را دوریان وقتی می فهمد که برای اولین بار قلب دختر جوانی را می شکند و باعث خودکشی دختر می شود. یعنی وقتی بعد از خودکشی آن دختر دوریان در کمال ناراحتی و نا امیدی چشمش به تصویر در قاب می افتد، می فهمد که نشانه های خباثت و سنگدلی روی چهره ی در تصویر مشخص شده است و در عوض چهره ی خودش همچنان زیبا و معصوم مانده است. وقتی این جوان به ترغیب دوست جدیدش “لرد هنری” در لذات مادی و شهوانی غرق می شود، پرتره ی او به جای خودش شروع به پیر و کریه شدن می کند و او برای پنهان ماندن رازش پرتره را از نظر اطرافیان پنهان می کند. ولی در نهایت اطرافیان متوجه ذات واقعی او می شوند. شخصیت لرد هنری در این داستان در واقع آینه ی روح دوریان گری است که بدون پرده پوشی و دروغ، واقعیت روحش را نشانش می دهد.او در قالب شیطان، گناه را در نظر دوریان گری بی اهمیت و لذات مادی را زیبا تر جلوه میدهد. به نوعی می توان گفت ماجرای دکتر فاوست(شخصیت داستان معروف گوته که روحش را در ازای برآورده کردن خواسته هایش به شیطان می فروشد) را به یاد می آورد.
نکته ی برجسته ی داستان در اینجاست که دوریان گری با فهم و علم کامل نسبت به زشتی و پلیدی اعمالش به سمت آنها می رود. به همین خاطر احساس عذاب وجدان و تردید و ناامیدی در جای جای زندگی اش با او عجین است.
برخی منتقدان بر این باورند که ناامیدی دوریان گری نه تنها به دلیل علم به زشتی اعمال، که به دلیل نبود اعتقاد به معاد است. دوریان گری به خوبی و بدی، به چشم فضیلت و خباثت می نگرد. که اولی را نشأت گرفته از اصالت و دومی را از منشاء بی مایگی می داند. در تفکر او روح می تواند بالا برود و اوج بگیرد یا سقوط کند، ولی نویسنده هرگز فایده ی این اوج و سقوط را مشخص نکرده است. در تفکر این جوان، سرنوشتی مثل جواب پس دادن در حضور حضرت باری تعالی برای جسم و جان وجود ندارد. شاید همین نکته باعث سردرگمی بیشتر و عدم بازگشت دوریان گری به سمت اخلاقیات باشد. به خاطر همین هم احساس عذاب وجدان و حتی ترس از مرگ هم، نمی تواند او را از غرق شدن نجات دهد؛ چرا که به علت انحرافی که در اعتقادات دوریان گری وجود دارد، نه می تواند دلیل پرهیزگاری را بپذیرد و نه به شیوه ی زندگی که دارد با خیال راحت ادامه بدهد.
از دیگر نکات برجسته ی داستان قلم قدرتمند و اخلاق محور نویسنده است. زیرا «اسکار وایلد» با وجود محوریت داستانی رمان، در نهایت هنرمندی و رعایت اصول اخلاقی، صحنه ها را به تصویر می کشد و خواننده را تا آخرین صفحه پای کتاب نگه می دارد.
مکالمات لرد هنری و دوریان گری و کشمکش این دو بر سر باید و نبایدها از زیباترین قسمت های کتاب است. لازم به ذکر است که نگاه اسکار وایلد به تاثیر روح بر جسم بسیار قابل توجه است؛ چنانکه دوریان گری بعد از ارتکاب به اولین گناه بزرگ خود و نگاه به تصویر درون پرتره از اینکه آثار گناه (کراهت) بر چهره اش نیست، تعجب می کند!
سرانجام دوریان گری پس از سالها غرق شدن در لذات مادی به پوچی می رسد و قدم فراتر گذاشته، مرتکب قتل همان نقاشی می شود که پرتره ی او را کشیده بود. بعد از این اتفاق علاوه بر زشتی و کراهت، بوی تعفن و قطرات خون هم به پرتره ی دوریان گری اضافه می شود. به همین دلیل دوریان در نهایت وقتی برای آخرین بار به تصویر خودش که سالهای سال روی آن را پوشانده بود، می نگرد، حقیقت برایش آشکار می شود و یأس و شرم تبدیل به خنجری می شود که توسط مرد در پرتره، تا دسته درون قلبش فرو می رود و با آن به زندگی خودش پایان می دهد. شروع بسیارخوب، داستان پر کشش و پایان غیر منتظره، همه و همه باعث شده است که این کتاب جزو ادبیات برتر جهان باشد و نویسنده آن به شهرت جهانی برسد .
فاطمه قاسم آبادی/انتهای متن/