از مکتب ملاباجی تا کوکبیه
تأسیس کانون قرآن آموزی”کوکبیه” ، تألیف کتاب آموزش قرآن به زبان ساده برای بچه ها و بازنویسی مفاتیح الجنان بود بخشی از کاری بود که بانوی آموزش قرآن کودکان ایرانی انجام داده و همه را آنچنان با اخلاص که کمتر شناخته شده است.
سرویس فرهنگی به دخت/
بانو «کوکب پور رنجبر» از آن بانوان خادم قرآن است که با وجود تاثیر بسیار پررنگ ابداع روش های آموزشی اش در تعلیم قرآن به کودکان ایرانی، کمتر شناخته شده است…
کوکب فرزند دکتر «محمداسماعیل پور رنجبر» از طبیبان مشهور شیراز متولد 1282ش. بود. قرآن خواندن را ایشان در کودکی نزد مادر شروع کرد و کمی که بزرگتر شد، به مکتبِ ملاباجی رفت. بعد از آموختن خواندن و نوشتن، خواندن گلستان و بوستان سعدی را در مکتبخانه شروع کرد. اما او بیشتر به خواندن آیات و دانستن معنی آن علاقمند شده بود. ولع عجیب کوکب در آن سن و سال برای قرائت آیات و خواندن کتب تفسیری حتی برای پدر و مادرش هم عجیب بود.
درس خواندن و در عین حال قرآن آموزی کوکب ادامه داشت، تا اینکه خود در سن 16 سالگی معلم قرآن کودکان شد. از همان موقع چون برایش مهم بود که کودکان و نوجوانان خوب قرآن را بیاموزند، نظرش به این نکته جلب شد که در مراکز آموزش علوم دینی ایران و سایر کشورهای اسلامی، از چه روش هایی برای آموزش قرآن و سایر کتب روایی و اصولی استفاده می شود. او سخت مشغول جمع آوری روش های تدریس علوم دینی بود و در ضمن با یاری تعدادی از دوستان پدر، نسخ قرآنی چاپ کشورهای پاکستان، هندوستان، عراق و… را به دست آورد و مورد بررسی قرار داد. در آن موقع قرآن های چاپ سنگی بدون اعراب چاپ می شد و کودکان و کم سوادان نمی توانستند به راحتی آیات را بخوانند…
وقتی سوی چشم هایش رفت…
به دلیل مطالعه زیاد و کار بی وقفه، چشم های کوکب که ضعیف بود، بیشتر مشکل پیدا کرد تا اینکه وقتی به سن 27 سالگی رسید، کاملا نور چشم هایش را از دست داد و نابینا شد. برای او که مطالعه و تحقیق و پژوهش همه زندگی اش بود، از دست دادن چشم هایش خیلی سخت بود و این در حالی بود که طبیبان از معالجه و درمان چشم او و برگرداندن بینایی اش قطع امید کرده بود. کوکب از اینکه دیگر نمی توانست به اندازه قبل در خدمت قرآن باشد، خیلی ناراحت بود و شبی بعد از نماز به حضرت زهرا(س) توسل کرد و از او خواست که با عنایت ایشان بینایی چشم هایش را به دست آورد تا بتواند دوباره خادم قرآن شود…
بعد از آن کم کم سوی چشم هایش برگشت و چشم های نابینا شفا یافت. کوکب بعد از به دست آوردن سوی چشم هایش کار تحقیق و مطالعه را دوباره آغاز کرد. کاری که بعد از چند سال به تألیف کتابی منجر شد که در آن آیات قرآن با اعراب گذاری و صفحه آرایی آورده شده بود و خواندن آن برای کودکان بسیار راحت شده بود. بعد از آن ایشان شروع به ترجمه روان کل قرآن کریم کردند. بعد از آنهم دست به تألیف کتابی شش جلدی زدند که نامش شد «خودآموز و روش تدریس قرآن مجید».
کمی بعد کوکب به مشهد مهاجرت کردند و در مشهد مرکز آموزشی«کوکبیه» را تأسیس کرد. در همانجا هم بود که آیت الله میلانی از مراجع و بزرگان حوزه علمیه مشهد، وقتی با کتاب خودآموز قرآن کوکب آشنا شد و آن را مطالعه کرد، فرمود: «اثری که فاضله دانشمند بانو کوکب پوررنجبر در تعلیم قرآن مجید با زحمت طاقت فرسایی موفق شده اند و در دسترس امت اسلامی قرار داده اند، بسیار سودمند و مورد تقدیر و تمجید و ثناگویی است.»
بعدها بانو کوکب کتاب دیگری برای کودکان و نوجوانان تألیف کردند به نام «خود آموز گفتگوی حسن و حسین» که در آن اصول و فروع دین و احکام به زبان ساده به کودکان و نوجوانان آموزش داده شده است. اما شاید بتوان یکی از ارزنده ترین آثار کوکب را، که خیلی مورد استقبال مردم قرار گرفت بازنویسی کتاب «مفاتیح الجنان» دانست. ایشان در این اثر علاوه بر اعراب گذاری کامل کلمات و حروف، روال سخت حاشیه نویسی در متن مفاتیح را که خواندنش برای مردم عادی بسیار دشوار بود، را عوض کرد و آن حاشیه ها در متن صفحات قرار داد. این بانوی تلاشگر تا پایان عمر با برکتش -12 اسفند 1370.ش-، مشغول خدمت به قرآن و جامعه قرآنی کشور بود.
منابع:
1-دوهفته نامه «گلستان قرآن» – شماره 96-آذر 1380 – ص5
2-«روزشمار شمسی» -1382.شمسی- پژوهش و تحقیق از علی حائری و همکاران- مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما
انوشه میرمرعشی/انتهای متن/