خانه داری ، تزریق نگاه خداست به اهل خانه
خانه داری یعنی چه؟ خانه داری کدام کار و نقش زن را در خانه در برمی گیرد؟ زن خانه دار چه کار مهمی را در خانه انجام می دهد که برای آن هیچ همتا و همترازی نیست؟ آیا او فقط آشپز است یا عامل نظافت خانه ا …یا چیزی ورای این همه ؟
مرضیه شکوری/
خانه از تمام خلقت های خداوندی که گاهی بشر در ایجاد آن نقش مکمل دارد، پرمعناتر است؛ معنایی از جنس فهم بشری. اینجاست که ” از میان فضاهایی كه انسان در آن حضور می یابد، خانه فضایی است كه آدمی بطور روزمره از آن تاثیر می گیرد و بر آن تاثیر می گذارد. و انسان احساس تعلق به فضا دارد و مجمع حواس پنج گانه در آن درگیر است اولین رابطه های بی واسطه در آن صورت می گیرد، خلوت همسر، فرزندان، خانواده و دوستان در آن احساس می شود به دور از تعرض دیگران.[1]“
زن دروازه بان ورودی ها و خروجی های خانه
بر همین اساس خانه، فضایی است که نیازمند نگاهی امین ، ظریف ، لطف و مدیر می باشد؛ به نظر می رسد طبق اسناد معتبر موجود ، خدا این نگاه را به زن واگذار نموده است زنی که دارای نقش های متفاوت زنانه است و شاید دختر شاید همسر و شاید مادر این خانه باشد . در واقع مأمور تزریق نگاه خدا به اهل خانه ، همان جامعه کوچک از اشل بزرگ اجتماع بیرونی انسانهاست؛ نگاهی که مراقب تمام تحولات درونی خانواده و اعضای آن است. دروازه بان و مراقب ورودی ها و خروجی های مطلوب و نامطلوب است و نگاهش حکم غربال این زشتی ها و خوبی هاست.
این مامور برای پیاده سازی رسالت خود باید اول بهترین همسر باشد؛ کسی که موجب سکینه و آرامش مرد می باشد؛ آرامشی از جنس ایمان با محوریت ایثار. اینجاست که این موجود الهی برای دغدغه های ریز و درشت مرد که برگرفته از بی مهری های روزانه اجتماع بر او، مستولی می شود، تنها مرهم و مایه فروکش کردن خشم هایش می باشد. تازه این در حالی است که شاید ریشه هیچ کدام از این عصبیت ها، این زن نباشد.
در ادامه فرزندان، مستعدترین دریافت کننده برای این نگاه مطهر می باشند ؛ نگاهی که علی رغم دلسوزی های مادرانه توسط با احساس ترین و مدبر ترین عنصر اجرایی خانه انجام می شود، یعنی غصه می خورد و برای رفع آن خلأ ، کاربردی ترین نظر را ارائه می دهد و در فرآیند عملیاتی نمودن آن تمام جوانب انسانی را رعایت می کند .
اینجاست که اگر تشخیص تکلیف مادرانه و اعمال صحیح آن توسط وی را مهم ترین اصل تربیتی بدانیم علی رغم وجود خطرات فرهنگی کنونی ، مادران دیروز بازهم امروز موفق هستند . دیگر فرقی ندارد در سال 60 قمری زندگی کنی یا در سال1400 شمسی، واقع امر این ا ست که الگوی رفتاری باید الگوی تمیزی باشد تا برای همیشه یک قالب اخلاقی ایجاد کند و این تعریف چقدر با مختصات تربیتی مادران امروز فاصله دارد!
مادر دیروز، مادر امروز
مادر دیروز ، خانه برایش مقدس ترین فضای عالم و آرام ترین محیط برای بندگی بود شاید فرصت خواندن نماز های واجبش را هم به سختی مهیا می کرد ولی بازهم ملائکه از ثبت فضایل او بیکار نبودند چرا که هر قدمی در خانه برایش عین تعبد بود، یقین داشت نظافت خانه با آنکه وظیفه او نیست ولی موقعیت خوبی برای معامله با خداست و چقدر خدا پاسخ این معامله ها را غنی می داد؛ زیرا مادر با اینکه هیچ کدام وظیفه شرعی او نبود، خالصانه از شیری که به بچه می داد تا مدیریت خانه، تماماً از باب اخلاق، مدبرانه عمل می کرد . مراقب بود فرزندش هر روز با چه ایده ، فکر ، دوست ، سرگرمی جدیدی وارد خانه می شود. برایش مهم بود در محیط خانه چه اتفاقی و برای چه کسی می افتد. نوسانات سلیقه ای، درصد تعلقات و انحرافات فکری فرزند را حتی جلوتر از موعد، تخمین می زد و گاهی با وجود نداشتن سواد معمولی و داشتن آگاهی لازم بازهم در رفع تغییرات منفی فرزندش دغدغه مندانه به حال و وضع او رسیدگی می کرد .
اما برخی از مادران امروز جایگاه اصلی خود و کارویژه عملی خود را از یاد برده. شاید بیش از خانه، به بیرون آن می اندیشند و به تعلقات برساخته ای که بیش از معنویت بوی مادیات را می دهد. خانه با بالاترین درصد طراحی و سلیقه، چیدمان می شود ولی روح اعضای آن درگیر پوچی هاست درگیر ورودی هایی که از نگاه لطیف و سر انگشتان نازک مادر مغفول مانده است.
در نقش های اجتماعی هم مادرانه ظاهر می شود
این مادر کیست و قرار است چه کاری انجام دهد ؟؟
اساس خلقت او از زن بودنش تشکیل شده است زنی که شاید مادر نباشد و فقط یک همسر باشد ولی زیبایی خلقت خداوندی در این است که در هر نقشی باشد، باز هم زن است و توان مادری ذاتا در اوست، با همان کارویژه های کلیدی خودش ؛گاهی دوست دارد مادر باشد و گاهی همسر و گاهی بنا به اقتضائات مهارتی خود، عرصه اجتماعی جایگاه بروز قابلیت های او می شود حضوری که شاید گاهی فیزیکی و گاهی غیز فیزیکی است. جالب اینجاست که و قتی با همان نقش های اجتماعی بروز می کند، انگاره های مادری در او بارز است.
زن محل مناقشه
زن مظهر خلاقيت خداوند و عنصر کلیدی در تشكيل خانواده و اسباب تربیت انسانها در اجتماع است، لذا در طول قرون متمادی و در مكاتب و مسلكهای جوامع مختلف با رویکردهای متفاوت، مرکز توجهات و محل مناقشه بوده است. این موجود هویتساز و هویتبخش همواره در تاریخ دارای فراز و نشیبهای متفاوتی در موقعیت خود بوده و گاه با نگاههای ابزاری تا حد يك كالا تنزل يافته و گاه از آن به عنوان “آيت” الهي و کارخانه انسانسازی و حتی مربی جامعه و عامل سعادت و شقاوت جوامع ياد شده است.
شریک بی همتای مرد
اسلام با هدف حفظ حقوق معنوی زن به او ارزشی ذاتی و کرامتی انسانی بخشید و با بيان هویت واقعي او، به تبلور اثر وجودي و اندیشههای وی در نقشهای دختری، همسری، مادری در خانواده و نقشهای اجتماعی در سطح جامعه پرداخت و به مبارزه با تفكرات ناصواب و فرهنگ جاهلانه در خصوص زن برخاسته و خانواده را ميدان تجلي ظرفیتهای وجودی و عواطف و احساسات او قرار داد. در عين حال او را عنصری برای تعالی بخشی جامعه در نظر گرفت. او در خدمت خالق به عنوان متمم حيات انساني، در مسائل فرهنگي، اجتماعي و سياسي و اقتصادي نقش آفرینی می کند و نهایتاً همان طور که خداوند در سوره تحریم فرموده، زن الگوی سعادت و هم شقاوت بشری است وهم شریکی بیهمتاست برای مرد و عامل زاینده برای انسان ها در مسیر های درستی و نادرستی .
ارزش خانه داری
کار زنِ ترسیم شده در این نوشتار، قطعا فراتر از صرف کارهای فیزیکی خانه است. او در این خانه، در حال جهادی دائمی است براساس باورهای اعتقادی خود و نقش های حساس و کلیدی که به او واگذار شده است. او قصد دارد این نبرد پیش رو را مدیریت کند و این کار مهم زن خانه دار است.
خانه داری زن، موضوع اصلی خانه و محوریت خانواده را به خوداختصاص می دهد.گویا زن در هر جایگاه اجتماعی قرارداشته باشد شاخصه اصلی آن کدبانویی اوست؛ مقام معظم رهبری (مدظله العالی )در این خصوص معتقدند :
” در همهی طرحهایی که ما داریم، بایستی «خانواده» مبنا باشد. یعنی شما اگر بزرگترین متخصص پزشکی یا هر رشتهی دیگری بشوید، چنانچه زن خانه نباشید، این برای شما یک نقص است. کدبانوی خانه، شما باید باشید؛ اصلاً محور این است. اگر بخواهیم تشبیه ناقصی بکنیم، باید به ملکهی زنبور عسل تشبیه کنیم.”[2]
[1] . http://www.aftabir.com/news/view/2010/jun/12/
[2] . بیانات در دیدار اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان
4/10/1370
/انتهای متن/