او شد الگوی پسر نجیب و با گذشت آن روزها
حسن جوهرچی خیلی غیرمنتظره و یکباره رفت. به مناسبت گذشت یک هفته از مرگ غافلگیرکننده اش به سراغ شخصیت محمد سریال “در پناه تو” می رویم؛ سریالی که روزگاری از موج سازترین سریال های دوران خودش شد.
فاطمه قاسم آبادی/
حدود 21 سال پیش بود که سریال “در پناه تو” به روی آنتن صدا و سیما رفت . این سریال که در زمان خودش بیننده های بسیار زیادی را پای تلویزیون نشاند، به خاطر موضوع و محوریت جوان پسندش سریال بسیار جذابی از کار درآمد.
دلدادگی در دانشگاه
ماجرای سریال در مورد چند دختر و پسر هم دانشکده ای بود که در یک رشته تحصیل می کردند و کم کم احساس انس و الفتی بین شان شکل می گیرد. این ماجرا بخصوص در آن زمان که دانشگاه برای دختران و پسران آن زمان، محیطی جادویی و جذاب تعریف می شد، بینندگان و طرفداران زیادی پیدا کرد.
در این سریال “مریم” (لعیا زنگنه) در نقش دختردانشجویی با وقار و چادری ظاهر می شود که به نوعی برای دختران آن زمان، نماد دختری بود که در عین رعایت حیا و حد و حدود، برای استقلالش هم ارزش قائل بود و سعی می کرد بهترین تصمیم ها را برای زندگی اش بگیرد و تصویر دختر چشم و گوش بسته و صد در صد سنتی را کنار می زد.
در آن دوران یک شخصیت دیگر هم در این سریال پر خاطره، معرفی و ماندگار شد و آن، کسی نبود جز “محمد” (با نقش آفرینی هنرمندانه ی زند ه یاد حسن جوهرچی)، که در مدت کوتاهی به نقشی به یاد ماندنی برای دختران و پسران آن زمان تبدیل شد. محمد پسر نجیب و دوست داشتنی ماجرا بود که با وجود علاقه ای که به مریم داشت، به خاطر دوستش رامین کنار کشید و این عشق را به ظاهر رها کرد .
این پسر دوست داشتنی که در سراسر داستان از هیچ فداکاری دریغ نداشت، در این سریال با استقامت تمام مشکلات را کنار زد و به خاطر مریم همه ی سختی ها را به جان خرید.
گذشت در راه عشق پاک
در سریال “در پناه تو” بر خلاف یک سری سریال های این دوره عشق ، ایثار، پای بندی، و مسئولیت پذیری با بیانی باورپذیر وجود داشت، شاید دلیل اینکه در بین خیل سریال های که تا به حال از تلویزیون پخش شده است، تنها یک تعداد خاصی از جمله این سریال به یاد ماندنی شده اند، هم همین ارزش ها باشد .
بعضی از سریال های قدیمی تر چون سریال “در پناه تو” با دیدی منطقی در کنار روایتی جذاب به بیان ارزش ها می پردازد و انسان های متعهد به این ارزش ها را نشان می دهد و در عین حال مخاطب را با میل و رغبت پای سریال می نشاند.
یکی از جذابیت های سریال در پناه تو درشخصیت پردازی های این سریال بود. شخصیت هایی که نه تنها قهرمان های تخیلی نبودند بلکه برعکس آدم های معمولی بودند که به ارزش های خود پای بند بودند و در در دو راهی های زندگی خود تصمیم هایی می گرفتند که گاه بهای سنگینی برایش می پرداختند.
شخصیت پردازی های ماندگار
شخصیت محمد در این سریال جزو معدود شخصیت های جوان ماندگاری شد که هنوز که هنوز است بعد از سال ها برای مردم نماد یک پسر مستقل و ایده آل است. این شخصیت با وجود اینکه تک فرزند خانواده اش بود ولی بسیار خود ساخته و لایق تربیت شده بود . محمد پسری نجیب بود که اهداف و رویاهای زندگی اش را می شناخت .
شاید تنها نکته ی منفی وجود او خوبی بیش از حدش بود، خوبی و گذشتی که در نهایت به ضررش تمام شد و باعث شد که عشق زندگی اش را از دست بدهد… این دقیقا بر خلاف شخصیت پردازی های پسران در سریال های این دوره است که گاه نه تنها هیچ هدفی برای زندگی خود ندارند، بلکه گرفتار انواع و انبوه مشکلات شخصیتی و اخلاقی هستند و نهایتا نه برای زندگی خودشان نافعند چه برسد به زندگی اطرافیان شان.
جای سریال های خوب خالیست
متاسفانه در حال حاضر و بخصوص در این یک دهه ی اخیر خیلی شاهد سریال های قوی و ماندگاری نبوده ایم که بتواند مخاطب را با خیال راحت و شور و اشتیاق پای خود بنشاند. اغلب سریال ها ضعیفند و فقط در حد طرح موضوعات دم دستی هستند و تقریبا هیچ هدفی را دنبال نمی کنند و بیشتر اعصاب مخاطب را خرد می کنند و به آن ها تنش می دهند تا اینکه معنا و مفهومی را در قالب یک سریال به او منتقل کنند.
شاید یکی از دلایل استقبال مردم از بازپخش سریال های قدیمی که بارها از شبکه های مختلف پخش شده است، همین باشد که سریال های قدیمی در عین اینکه موضوع روز و مورد توجه مردم را دنبال می کردند، با فیلمنامه ها و شخصیت پردازی های قوی تر و باور پذیرتر ساعتی تفکر همراه با آرامش را برای مخاطبین خود به ارمغان می آوردند و این کاملا با تعریفی که در حال حاضر فیلمسازان و سریال سازان ما از فیلم و سریال دارند، فرق دارد.
در نهایت باید گفت این روزها جای خالی سریال های خوب و ارزشمند خیلی زیاد حس می شود و همین است که سریالی چون سریال “در پناه تو” و شخصیت هایی چون محمد را بیشتر برای ما پررنگ و با ارزش می کند.
/انتهای متن/