به غذای خود نگاه کن
غذا عاملی مهم است در انجام درست کارها در بدن انسان. فرهنگ دینی ما و هم فرهنگ تغذیه سنتی در جامعه ایرانی هر دو به ما یاد داده اند که درست غذا بخوریم و متاسفانه الگوی تغذیه غلط فعلی خیلی از این آموزه ها را از ما گرفته است.
مهناز فولادوند/
مهم ترین و حیاتی ترین عاملی که به عنوان یک عامل خارجی باعث می شود بدن ما درست کارش را انجام دهد، همان غذایی است که به صورت روزانه استفاده می کنیم. اگر کیفیت غذای مصرفی خوب باشد، همه ی کارها روی روال صحیح خود انجام خواهد شد. در غیر این صورت و مخصوصا با اشکال پیدا کردن عوامل داخلی در بدن، سیستم گوارش نخواهد توانست کار خود را به خوبی انجام دهد و همین موجب کم خونی، کسالت، ناراحتی، بی قراری و بی حوصلگی انسان خواهد شد.
اندکی تامل و دقت در این مساله این آیه شریفه ی قرآن را تداعی می کند :
فلینظر الانسان الی طعامه (عبس، 24)
انسان باید با دیده دقت و تعمق به غذای مصرفی خود بنگرد و ببیند چه می خورد.
انسان باید ببیند که آیا این غذا که می خورد با او سازگار است یا خیر؟ آیا این غذا او را به ورطه ی هلاکت نمی افکند؟ آیا این غذا به او نشاط لازم را می دهد؟ آیا با این غذا می توان سلامتی خود را حفظ کرد؟
انتخاب غذا، یعنی انتخاب سلامتی
چرا به سلامتی خود و خانواده ی خود نمی اندیشیم؟
با انتخاب غذا، انسان سلامتی و یا بیماری خود را تعیین می کند! اگر در غذای خود دقت کنیم و غذاهای مفید و تازه را به مقدار کافی مصرف کنیم، قطعا دچار کمبود و سوء تغذیه نخواهیم شد و تمام ویتامین های لازم به بدن مان خواهد رسید و از این طریق، صحت و سلامتی و نشاط لازم را به دست خواهیم آورد.
مثلا در حالی که منبع اصلی ویتامین های گروه B در سبزی ها و میوه های تازه بخصوص در پوست میوه و غلات و مغزها مانند: گردو، بادام، فندق، پسته، کنجد ، نارگیل، جوانه ی گندم و سایر مواد غذایی موجود است، متاسفانه امروزه ما پوست میوه جات و غلات را به مصرف دام و طیور می رسانیم و خود تفاله های آن ها رامصرف می کنیم.
چرا حیوانات بیمار نمی شوند؟
آیا تاکنون با خود اندیشیده اید که چرا حیوانات مانند انسان این همه بیمار نمی شوند؟
جواب را در یک جمله کوتاه می شود بیان کرد و آن عبارت است از این که حیوانات طبق غریزه، غذاهای مخصوص خود را می خورند ؛ در حالی که انسان پا را فراتر می گذارد و به خاطر اندک اختیاری که دارد، هر چیزی را بی رویه مصرف می کند. بدتر از آن ، مواد غذایی را چنان دستخوش تغییر و تحول می کند که دیگر نمی توان نام غذا بر آن ها گذاشت. انسان با مصرف چنین غذاهایی خود را بیمار می سازد و صدمات جبران ناپذیری را به خود وارد می کند.
نکته ی جالب در این است که بعد از بیمار شدن نیز به همه چیز بدبین می شود و حتی از خداوند هم گله و شکایت می کند که چرا من بیمار شده ام؟!
الگوی تغذیه غلط
متاسفانه امروزه در اثر تبلیغ غذاهای غربی، غذاهای سنتی خود را فراموش کرده و فرهنگ غنی ایرانی و قرآنی خود را کنار گذاشته ایم!
نقش روده در گوارش:
روده ی بزرگ انسان در صورتی که مواد لازم و مفید در اختیار آن قرار گیرد سه کار عمده و حیاتی انجام می دهد:
1) ساختن الکل که بر اثر مصرف مواد قندی تولید می شود.
2) ویتامین k که بر اثر خوردن سبزی جات ، خصوصا بذر یونجه ، شبدر، و کاهو و یا جوانه ی بذر آن ها ( به ویژه همراه با سالاد فصل) تولید می شود. سابقا سنت جالبی در بین مردم وجود داشت و آن عبارت بود از مصرف مقداری شبدر و یونجه با سرکه و یا اب غوره. این سنت امروزه متاسفانه به دست فراموشی سپرده شده است. ویتامین های حاصل از این مواد واقعا برای انسان حیاتی است و کمبود آن ها ضایعات جبران ناپذیری برای او در پی داشته و دارد.
3) ویتامین های گروه B متاسفانه امروزه اکثریت جامعه از حبوبات و غلات پوست کنده استفاده می کنند. یکی از این غلات آرد سه صفر و یا آرد شش صفر گندم است که اکثریت قریب به اتفاق مردم از آن به صورت انواع شیرینی جات قنادی یا ماکارونی و یا به صورت نان های باگت یا فانتزی استفاده می کنند.
مصرف این گونه مواد موجب چاقی بیش از حد و بیماری های صعب العلاج، مانند انواع کیست های« تخمدان و رحم » در زنان، و کیست های « بیکر » در مردان می گردد. هم چنین گرفتگی عروق کرونر قلب و ناراحتی های گوارشی، از جمله یبوست، ریزش مو، ناراحتی های پوستی و ناراحتی های روحی و روانی را برای انسان به دنبال دارد.
هشدار : مصرف شیرینی جات قنادی موجب از بین رفتن ویتامین های گروه B در روده ی بزرگ می شود و عوارضی مانند ناراحتی های پوستی را در بر دارد و هم چنین موجب به وجود آمدن انواع کیست های تخمدان و رحم در خانم ها و کیست های بیکر در آقایان می شود.
پس ای انسان ! به غذای خود توجه کن و ببین که چه می خوری.
ای انسان! غذایی را تناول کن که سلامت جسم و روح تو را تضمین کند و به سعادت هر دو جهان نایل شوی!
منبع :
کتاب پانزده روز تا سلامتی، تالیف جمشید خدادادی
/انتهای متن/