… اما اسراف نکنیم
زماني سفرههاي ايراني در كنار سادگي و سلامتش مملو از صفا و صميميت بود ولي در حال حاضر با تمام ولخرجي ها و اسراف هاي بی حدواندازه، خبري از آن همه دوستي و صفا و مهرباني نيست. آيا همین اسراف باعث نشده مهر و محبت از خانه ها و از دل انسان ها پر بكشد؟
نسیم شهسواری /
هرسال که میگذرد شب یلدا با ریختوپاش ها، سفره ها و میزهای آنچنانی بیشتری همراه میشود. اینکه که برای مناسبتهای ملی و میهنی و فرهنگی خودمان ارزش قائل باشیم و در هر مرتبه و جایگاهی که هستیم، بهقدر بضاعت مان آنها را زنده نگهداریم کار خوب و پسندیدهای است. امسال هم مثل هرسال دیگر شب یلدا میهمان یکی از دوستان مان بودیم، وقتی بعد از کلی انتظار ژیلا در را به روی مان باز کرد، اولین چیزی که در آن خانه پرزرق وبرق به چشمم آمد میز رنگارنگ و پر از خوراکی بود که ژیلا برای مهمانی آن شب آماده کرده بود،
خوب! اینکه خانم خانه باسلیقه باشد و مهماننواز، خصلت و خوب پسندیدهای است. خود من هم زمانی که مهمان دارم، به حرمت مهمانی که میهمانخانه و سفره من است سعی میکنم که بهترین و زیباترین سفره را تهیه کنم، اما آنچه آن شب تعجب و افسوس من را برانگیخت، عادت ما ایرانیها به اسراف بود و اسراف بود و اسراف.
بعد از شام وقتی غذاهای باقی مانده به داخل سطل اشغال روانه شد و بشقابهای مقابل میهمان ها بدون دقت در امکان استفاده بسیاری از محتویات داخل آنها راه سطل زباله بزرگ درون آشپزخانه را پیش گرفت، وقتی نان و برنج و شیرینی و خیلی چیزهای دیگر در کیسه سیاه رنگ بزرگ درون آشپزخانه رفت، وقتی خیلی از زنان و مردان نشسته در دور میز شام، به نشانه کلاس خودساخته شان غذای شان را نیمهکاره و نیم خورده باقی گذاشتند و همان غذا همنشین سایر زبالهها شد، فهمیدم که این روزها پرهیز از اسراف و حرمت نان و برنج و مال و نعمت های خدا، دیگر جایی در زندگیهای ما ندارد.
چراکه ما غافلیم؛ غافل از اینکه اسراف نشانه كلاسِ شخصيتي وبرتری و ثروتمندی ما نیست.
غافل از اینکه اسراف کردن و زیادهروی، پیام دل نشینی را از سوی ما به فرزندان مان ابلاغ نمیکند، اسراف و زیادهروی مان، تباه کردن نعمت خدا در زندگی مان، ناخواسته این پیام را به فرزندان مان منتقل میکند که نعمت حرمت ندارد، این پیام را منتقل میکند که این نعمت اهمیت ندارد و ما برای به دست آوردن آن زحمت زیادی را نکشیدهایم.
آیا دوست داریم که فرزندانمان قدر زحمت ها، تلاش ها و ازخودگذشتگی های ما را ندانند ؟
ما باید حواس مان به آثار اعمال و رفتارمان باشد، زيرا همين رفتارهاي ناخواسته و بدون تفكر و تعقل به مرور زمان فرهنگ غالب جامعه خواهد شد. و چه کسی است که نداند که چه بر سر یک جامعه بافرهنگ نادرست و غلط میآید.
برگزاري مراسم و میهمانی های پرزرق وبرق و اسراف و حیف ومیل کردن نعمتها، شايد در يك نگاه ساده به جایی برنخورد، ولي همين کارها در آينده باعث ميشود سطح توقع خود ما، فرزندان مان و افراد جامعه بالا برود و افراد از فرهنگ ساده زيستي، زندگی مقتصدانه ، هدفمند و پربهره فاصله بگيرند. شايد اگر پاي صحبتهاي پدر و مادرهاي خودمان بنشينيم از شیوه زندگیشان در ساده ترين شكل ممكن ياد كنند، ولي امروزه اكثريت ما به زندگیهای شکوهمند، پرزرقوبرق و خانههاي مجلل یا عادت کردهایم و يا حداقل با رؤياي آن زندگي ميكنیم.
نگاهي عميق به دور همی هایی كه به هر بهانه اي برپا ميشود این موضوع را نمايان ميكند که باکمال تأسف این روزها براي اسراف و بریزوبپاشهای بیحدواندازه، رقابتي شديد ميان افراد جامعه شکلگرفته است. اين درست است كه كسي را نميتوان به دليل برپايي مهماني اي باشكوه سرزنش كرد، اما ميتوان به خاطر اسراف منابع حياتي و تأثيرات ناگوار عملش مورد خطاب و عتاب قرارداد.
ضيافت ها و مهماني هايي كه در سطح شهر و ميان افراد متمول جامعه برگزار مي شود نهتنها نمايش اسراف و هدر رفت منابع و سرمايههاي يك كشور است بلكه نابودي يك فرهنگ اصيل را به همراه دارد.
در جامعهاي كه اسراف مي شود و فرهنگ و شخصيت افراد با ميزان برگزاري مجالس پرزرق وبرق و ميزان و تعداد غذاها و ميوههايش سنجیده میشود، بايد منتظر مرگ بسياري از ارزشهاي فرهنگي بود.
ما نمیدانیم كه این رفتارهاي نادرست، چه تأثيرات مخربي را بر فرهنگ عمومي ميگذارد. فرهنگ ايراني زماني نماد سادهزيستي، قناعت، همدلي و كمك به ديگران بود اما از آن فرهنگ غني در شرايط فعلي چه چیزی باقیمانده است؟ برخي از رفتارهاي ما در جامعه شايد در نگاه ساده و گذرا خيلي كوچك و ناچيز باشد اما زماني كه يك رفتار غلط تكرار و تکرار و تكرار شود، ديگر نميتوان بهسادگی از كنار آن گذشت.
زماني سفرههاي ايراني در كنار سادگي و سلامتش مملو از صفا و صميميت بود ولي حالا با تمام ولخرجيها و اسرافهاي بی حدواندازه خبري از آنهمه دوستي و صفا و مهرباني هست؟ آيا اسراف باعث نشده مهر و محبت از خانه ها و از دل انسان ها پر بكشد؟
حتی اگر به ندای وجدان مان گوش کنیم ، خواهیم فهمید که یک سبک زندگی که در آن کفران نعمت ها ، اسراف زیاده روی غالب شود ، سبکی نادرست و ناصواب است.
پس اسراف نکنیم.
/انتهای متن/