تربیت کودک حق اوست یا ظلم به او؟
بعضی کنوانسیون های بین المللی می گویند که کودک در انتخاب راه زندگی اش باید آزاد باشد و والدین حق ندارند در این مورد به او دین یا اعتقاد خاصی را عرضه کنند. آیا اسلام این را می پذیرد؟ دانشمندان علم تربیت در غرب چطور؟
مریم عرفانیان/
این که این روزها بعضی افراد بر اساس کنوانسیون های بین المللی معتقدند که پدر و مادر نه تنها وظیفه ای در قبال فرزند در تربیت او ندارند، بلکه اصلا اگر بخواهند او را از لحاظ مذهبی و اعتقادی تربیت خاصی کنند، دچار عمل خلاف قانون های بین المللی در این زمینه شده اند.
آیا مکتب اسلام این حرف را قبول دارد؟
تربیت از دو سالگی تا 21 سالگی
ما مكتب و مذهبى را نمىشناسيم كه به اندازه اسلام درباره كودك و تربيت او سخن گفته باشد. حقوق كودكان در اسلام حقوقى پردامنه، شامل و بسيار غنى است. امر تربيت طفل از همان دوران تكوّن او مطرح و مورد نظر بوده و تا ٢١ سال از زندگى او را در بر مى گيرد. مادران تا ٢ سال فرزندان خود را شير میدهند ( بقره، آیهی ٢٣٣) و پس از آن نيز والدين تا ٢١ سال به ادامه مراقبت وی مىپردازند. اصولاً ديد اسلام نسبت به كودك ديدى مثبت است؛ امام سجّاد (ع) فرمود:
«فرزند خوب چيزى است که اگر بماند دعاى پس از مرگ والدين میباشد و اگر پيشتر بميرد شفاعت گری است براى آنان. » (مجلسی، ج ۸۲، ص ۱۳۲)
كودك بايد تربيت شود، اين تربيت بايد در خانواده و توسط والدین صورت گيرد. چرا که تبسّمهاى مصلحتى پرستاران نمىتواند جانشين خندههاى پدر و مادر شود. در اين تربيت مسائلی که با ديدى وسيع مورد عنايت قرار گرفته تربيت جسمانى، قواى ذهنى و عقلانى و جنبههاى عاطفى است.
والدين موظفند به مراقبت دائم از رشد طفل بپردازند. به او قرآن بیاموزند، قرائت و كتابت ياد دهند، با فنون سوارى، تيراندازى و شنا آشنايش كنند، به پيراستن و پاك كردن انديشهها و عادات و بالا بردن مقام او بپردازند. بالاخره والدين بدانند كه فرزندشان از پاره پيكرشان و زاده آنهاست و در سرپرستى او مسئولند و بايد نيكو ادبش كنند. (قائمی،١٣۶۴، ص ۱۳۱)
حقوق فرزند در سنت اهل بیت
در تعاليم اسلامى مديريت و مسئوليت ادارۀ خانواده از اهميت ويژهاى برخوردار است؛ پدر و مادر دوشادوش هم و با همكارى يكديگر در محدودۀ توانايى خود بايد در انجام اين مهم كوشا باشند.
دراينباره روايات بسيارى وجود دارد. حضرت سجاد (ع) در ضمن حقوق فرزند فرموده است:
«پدر، در حكومتى كه به فرزند دارد مسئول است كه طفل را مؤدّب و با اخلاق پسنديده پرورش دهد و او را به خداوند بزرگ راهنمايى كند.» (ابن شعبه حرانی، ص ٢۶٣)
رسول اكرم (ص) در حديثى حقوق پسران و دختران را به پدران خود شرح داده است:
«از حقوقى كه پسر به پدر خود دارد اين است كه مادر وى را احترام كند، براى كودك نام خوب انتخاب نمايد، به او قرآن بياموزد، و طفل را به پاكى و پاكدلى پرورش دهد.» (کلینی، ج ۶ ، ص ۴٩؛ فلسفی، ١٣٨١، ص ۱۷۵)
مردى از انصار به امام صادق (ع) عرض كرد: «به چه كسى نيكى كنم؟ »
امام (ع) فرمود: «به پدر و مادرت.»
گفت: «آنان از دنيا رفتهاند.»
حضرت فرمود: «به فرزندت نيكى كن.» (عاملی، ج ۱۵، ص ۲۰۲ )
همچنین انس (رض) مىگويد كه رسول (ص) گفت:
«پسرى را كه هفت روزه شد عقيقه كنيد، نام نيكو بنهيد و پاكيزه كنيد. چون شش ساله شد ادب كنيد، چون هفت ساله شد به نماز فرماييد و چون نه ساله شد جامۀ خواب جدا كنيد. چون به بلوغ رسید پدر او را زن دهد
از دیگر حقوق فرزندان آن است كه ميان ايشان محبت برابر داشته باشند، طفل را نوازش کردن و بوسیدن سنّت است چنانچه حضرت محمد (ص) امام حسن (ع) را بسیار میبوسید. (غزالی،١٣٨٣ ، ص ۴۳۱)
لزوم پرورش ايمانی از نظر دانشمندان غربی
دانشمندان غرب نيز به لزوم تعاليم ايمانى براى حسن تربيت و تأمين سعادت كودكان معترفند.
ريموند بيچ مىگويد: «بدون ترديد تعليمات اخلاقى و مذهبى بيش از ساير مسائل بر عهدۀ خانواده است، زيرا تربيت بدون اخلاق جز جنايتكار زيرك چيز ديگرى به بار نمىآورد. از طرف ديگر قلب انسان، بدون مذهب نمىتواند به سوى اخلاق بگرايد و اگر كسى بخواهد اصول اخلاقى را بدون مذهب بياموزد، مانند اين است كه قصد كند پيكرى زنده، اما بدون تنفس به وجود آورد. نخستين تصويرى كه كودك از خدا در ذهن ترسيم مىكند از روابطش با پدر و مادر سرچشمه مىگيرد. همچنين نخستين آگاهى او دربارۀ اطاعت، بخشندگى و راستى، با طرز عمل خانواده بستگى دارد و همۀ اين مسائل بايستى در نخستين سالهاى كودكى انجام پذيرد، زيرا در اين سالهاست كه ذهن طفل، بهتر از مواقع ديگر براى ضبط آنچه درك مىكند آمادگى دارد. والدین نه تنها فرصت و موقعيت مناسب براى توجه به پرورش روان و انديشۀ كودك دارند، بلكه وظيفهمند هستند كه خدا را با همۀ نيكى و نيرو، با همۀ اراده و بزرگى به فرزندان بشناسانند. بدين منظور آنان مىتوانند از دو منبع سرشار و غنى، يكى از مذهب و ديگرى از طبيعت، استفاده برند.» (فلسفی، ١٣٨١، ص ۱۷۸)
نحوه معاشرت و كيفيت برخورد با کودک
کودک در سايه معاشرت درمییابد چگونه بايد عمل كند و با حضور بر سر سفرهها و برخوردارى از نعمت سرپرستى والدين درس زندگى مىآموزد؛ بر اين اساس تكيهگاه تربيتى طفل معاشرت است و والدين بايد بدين امر توجه كنند.
در مورد نحوه معاشرت و كيفيت برخورد با کودک به اين مسائل توجه میشود:
- پذيرش و احترام:
نخستين اصل معاشرت اين است كه طفل را بپذيرند، زشت يا زيبا، پسر يا دختر، سالم يا ناقص و او را مورد احترام قرار دهند. چون آخرین پیامبر فرموده است که به بچههاى خود احترام كنيد. اين احترام نشأت گرفته از احترامى است كه خداوند براى بشر قائل است. (اسراء، آیهی ٧٠)
رسول خدا (ص) میفرمایند: «فرزند نیکوکار گلی از گلهای بهشت است.» (عاملی، ج ۱۵، ص ۹۷)
یا به تعبيری بوى کودک از بوى بهشت نشأت میگیرد. بر اين اساس طفل اسباب بازى نيست و نمىتواند شأن و شخصيت وی را ناديده گرفت. با فرزند بايد مانند شخصى رفتار كرد كه به زودى مقام خود را در جامعه احراز مینماید و بر اين اساس باید با احترام با او رفتار كرد.
- نيكى به کودک:
روايات ما میگویند به کودک نيكى كنيد و نسبت به آنان احسان روا داريد زيرا همان گونه كه والدين بر طفل حقى دارند کودک نيز بر آنان حقى دارد. از بهترين جلوهها و در مصداقهاى اين نيكى توجه به تربيت فرزندان، انتخاب نام نيكو، آموزش قرآن و قرار دادن آنها در موضعى شايسته و آموختن دانشى است كه آنان را سودى رساند و از انحراف بازدارد. (قائمی،١٣۶۴، ص ۱۳۲)
- محبت به کودک:
گفتیم که کودکانمان را دوست بداريم. از جلوههاى محبت، آن است كه طفل را نوازش كنیم و ببوسيم. امام صادق (ع) دراین باره میفرماید: «آنكس كه فرزند خود را میبوسد خداوند براى او حسنهاى مقرر میدارد.» (عاملی، ج ۲۱، ص ۴۸۵)
پيامبر اكرم (ص) نیز فرموده است: «فرزندان خود را ببوسيد، زيرا براى هر بوسهای كه به فرزندان میزنید، يك درجه در بهشت خواهيد داشت كه فاصله هر درجه تا درجه ديگر به اندازه پانصد سال راه است.» (همان)
- شاد كردن کودک:
نوع معاشرت با کودک بايد به گونهاى باشد كه او را دلشاد كند و بر سر شوق آورد. اين شادى و سرور براى رشد کودک و گسترش فهم و درك وی مؤثر است. شادى باعث میشود طفل زودتر و بهتر بفهمد و بيشتر در حيات اجتماعى و خانواده مشاركت داشته باشد. به فرموده امام صادق (ع):« آنكس كه فرزند خود را شاد و مسرور كند خداوند در روز قيامت او را شادان و مسرور خواهد كرد.» همچنین رسول خدا (ص) میفرمایند:« هنگامى كه پدرى به فرزند نظر كرده و مسرورش سازد، براى او اجر آزاد كردن يك بنده است.» (قائمی،١٣۶۴، ص ۱۳۳)
- خوشرفتاری و بازی:
توصيه اسلام است كه اصولاً انسان بايد اخلاق خود را با اهل خانه نيكو گرداند. از جلوههاى اين خوشرفتارى يكى مهرورزى به کودک است كه از اخلاق پيامبر ذكر شد و ديگری که از حقوق كودكان میباشد بازى با آنان است. چنانچه پیغمبر (ص) میفرماید: «هركسى كه كودكى دارد بايد با او کودکانه رفتار كند.» (عاملی، ج ۲۱، ص ۴۸۶)
مىدانيد كه بازى براى طفل هم آموزش است و هم پرورش ؛ يك كتاب مطلب را در قالب يك بازى میتوان به کودک القاء كرد و حتى اثر آن را در او نافذتر ساخت، البته به آن شرط كه بازى انديشيده و جهت يافته باشد.
- رعايت عدالت:
اسلام از ما خواسته كه عادل باشيم، هم بدان معنى كه هر چيز را در جاى خود قرار دهيم و هم به اين معنى كه مراقب باشيم امرى جورآميز از ما سرنزند. اين وظيفه در همه جا بايد اعمال شود امّا نخست بايد در خانه مورد رعايت و عمل قرار گيرد، مخصوصاً در رابطه با همسر و فرزندان.
كودكان بر اساس زمينه فطرى خود دوستدار عدالتند و از تبعيضى كه برخى والدين در رابطه با فرزندان زشت و زيبا، پسر و دختر، شیرین زبان و… روا میدارند ناراحتند. همان گونه كه خود دوست میدارید بين شما در مهرورزى و نيكى به عدالت رفتار شود، بين فرزندانتان نيز به عدالت رفتار كنيد. (عاملی، ج ۱۳، ص ۳۴۴)
- وفاى به عهد:
كودكان در تصوّر خود والدين را رازق و مالك خود مىشناسند و تصورشان درباره آنها تصور افرادى فوقالعاده، قهرمان و الگوست. برای همین توقع ندارند كه تخلّفى از آنان سربزند. اگر والدين به وعدهاى که دادهاند وفا نكنند بر کودک بسيار گران خواهد آمد. بدين خاطر پیغمبر (ص) میفرمایند: «كودكان را دوست بداريد و با آنان مهربان باشيد. هرگاه به آنان وعده داديد به آن وفا كنيد، زيرا آنان روزى دهنده خود را كسى غير از شما نمىدانند.» (کلینی، ج ۶، ص ۴۹)
- ايجاد جرأت و قدرت:
معاشرتها بايد گونهاى باشد كه طفل جرأت كند حرف خود را با پدر و مادر باز گوید، کودک باید بتواند آنان را مطلع سازد تا به موقع تصميم گيرند. ما شاهد فجايع بسيارى هستيم كه در جامعه بر سر كودكان وارد مىآيد و آنها به علت ترس آن را با والدين در ميان نمىگذارند! لازم است کودک در كشمكش زندگى خود را قدرتمند احساس كند تا بتواند به پيش رود. بر اين اساس نوع معاشرت يا بازى با طفل بايد گونهاى باشد كه گاهى او خود را غالب و پيروز احساس کند. (قائمی،١٣۶۴، ص ۱۳۵)
- اعتدال را رعايت كنيد
معاشرت با کودک با شیوههای گفته شده ضرورى و مفيد است. ولى توصيه است كه در هر امرى جنبه اعتدال را رعايت كنيم. حتى در بعد مربوط به محبت خواسته شده كه كار را به افراط نكشانيم. چون اگر والدین به وظایف خود درباره فرزندان عمل نکنند و آنان را درست تربیت نکنند، هم به سقوط و انحراف آنها از مسیر حق کمک کردهاند و هم خود از شر آنان در دنیا و آخرت در امان نخواهند بود! زیرا نخستین کسانی که از فرزند تربیت نشده زیان میبینند، والدین هستند. گاه ممکن است فرزند تربیت نایافته پدر و مادر را وارد کند تا برای تأمین خواستههای او به هر کار غیرشرعی دست بزنند. بدترين پدران آنهایی هستند كه در نيكى و احسان به کودک افراط میکنند. (يعقوبى، ج ٣، ص ۵۳ )
سویی ديگر كمبود مهر و سختگيرى بسيار کودک را به نافرمانى از والدين مىكشاند و رسول خدا (ص) چنين والدينى را نیز مورد نكوهش قرار داده و لعنشان كرده است. (عاملی، ج ١۴ ) توضيح اينكه گاهى فرزندان در اثر عدم رعايت دستورات والدين عاق میشوند و زمانى والدين به علت عدم رعايت حق کودک عاق او میشوند؛ نتيجه عاق شدن هم خسران و آتش است. (مجلسی، ج ۷۴، ص ۶۰ )
از مراعاتهاى ديگر اين است كه والدين در معاشرتها مراقب فرزندان باشند كه بر آنها جرأت پيدا نكنند زيرا فرجام آن نافرمانىهاى بعدى است. فراموش نكنيم كه فرمان روایی و اعمال سنديت والدين نبايد جز به سود کودک باشد و اصل بايد بر اين قرار گیرد كه در سايه آن بهترين صفات را رشد دهند. (قائمی،١٣۶۴، ص۱۳۷)
نتیجه این که نه غربی ها و مخصوصا نه دین ما این حرف را که تربیت کودک از نظر اعتقادی و اخلاقی کار غلطی است، نمی پذیرد. در واقع وظیفه مسلم پدر و مادر است که زمینه های هدایت و رشد اخلاقی و اعتقادی فرزندان را فراهم آورد اگر چه زور و تحمیل در این زمینه مدنظر نیست. اعتدال و ملایمت و مهربانی مبنای این فرآیند تربیتی است در مورد فرزندان در اسلام.
منابع:
- قائمی، علی (١٣۶۴)؛ اخلاق و معاشرت در اسلام، تهران، انتشارات امیری، ج ١.
- مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، تهران، اسلامیه.
- حرانی، ابن شعبه (۱۴۰۴)؛ تحفالعقول، قم، جامعه مدرسین.
- شیخ کلینی، (۱۳۸۹)؛ کافی، قم، دار الکتب اسلامیه، ج ۶.
- فلسفی، محمد (١٣٨١)؛ کودک از نظر وراثت و تربیت، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ج ٢.
- عاملی، شیخ حر؛ وسائلالشیعه، تهران؛ اسلامیه.
- یعقوبی، ابن واضح؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه دكتر ابراهیم آیتی، تهران.
- غزالی، محمد بن محمد (١٣٨٣)؛ کیمیای سعادت، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، ج ١.
/انتهای متن/