تو از جوانه زدن در شبی بهاره بگویی
میلاد پیامبر اعظم باران پرصلابتی است که لطافت و تازگیاش طبع موزون شاعران را بیدار میکند و شاعران رقصکنان در زیر این باران رحمت الهی کلام را معنای دیگر میبخشند
با شاعرانهای بارانی از قاسم صرافان، طراوت بهاری میلاد پیامبرمان را جشن میگیریم.
وقتیکه زمین حسرت باران دارد، بارشی سبز، زاینده و پربار حال زمین را جا میآورد، بهار است و بهاران است و بارانهایش، بارانهایی که میگویند سبزی بخش است و زندگی آفرین.
رویش گلهای سرخ محمدی، ثمره باران بابرکتی است که در بهار ماههای عربی میبارد
بارانی که اثربخشی آن سالیان سال است که جهانی را از خشکی و برهوت و غمزدگی رهایی بخشید ه است
میلاد پیامبر اعظم باران پرصلابتی است که لطافت و تازگیاش طبع موزون شاعران را بیدار میکند و شاعران رقصکنان در زیر این باران رحمت الهی کلام را معنای دیگر میبخشند
با شاعرانهای بارانی از قاسم صرافان، طراوت بهاری میلاد پیامبرمان را جشن میگیریم.
قرار شد که بیایی و از ستاره بگویی
صدای پنجره باشی و از نظاره بگویی
تمام قصهی دردِ هزار و یک شب ما را
– بدون آنکه بخوانی- به یک اشاره بگویی
نشان صبح همین بود، همین که «حی علی العشق»
تو با صدای سپیدت به هر مناره بگویی
برای دخترکانی که سهم خاک نبودند
تو از جوانه زدن در شبی بهاره بگویی
و موج، پشت سرِ موج، به صخرهها بزنی تا
از آن حقیقت آبی در این کناره بگویی
چه سبز میشود آن روز که در صدای سواری
غزل دوباره بخوانی، اذان دوباره بگویی
/انتهای متن/