نشست همسرگزینی از طریق اینترنت برگزار شد
نشست همسرگزینی از طریق اینترنت روز گذشته در دانشگاه علامه با حضور اساتید جامعه شناسی، رفتار شناسی و روان شناسی برگزار شد.
نشست با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید شروع شد. سپس دکتر محمد زاهدی اصل مدیر گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان مجری نشست سخنانی گفت.
اعجوبه ای به نام فضای مجازی
دکتر زاهدی اصل ضمن خیر مقدم به اساتید و دانشجویان اظهار داشت:
“موضوع خانواده اصلی ترین نهاد یک اجتماع است و هر انسانی اولین نهاد زندگی اش را خانواده تشکیل می دهد. این اهمیت تا جایی است که در برخی کشور های آسیایی دست بوسی از تنها سه شخص جایز است:پدرو مادر (به عنوان هسته ی اصلی خانواده) و استاد.
پس چگونگی شکل گیری خانواده به عنوان اصلی ترین نهاد پایه ریزی رفتار ما بسیار مهم است. برا این اساس ازدواج پیوندی مقدس و ارزشمند است که متاسفانه امروزه به گره کور تبدیل شده است. پای بندی به ازدواج در حال حاضر بسیار پایین آمده است به طوری که از هر سه ازدواج در کلان شهری مثل تهران یکی به طلاق می انجامد.
در گذشته که دختر و پسر همدیگر را نمی دیدند و پدر و مادر ها وظیفه ی انتخاب را بر عهده داشتند ولی در حال حاضر دیگر خانواده محلی از اعراب ندارد. جوان شخص مورد نظر را خودش پیدا می کند و به خانواده معرفی می کند و خانواده تسلیم می شود و حداکثرتوصیه می کند که بیشتر در مورد آن فرد تحقیق کنند!
در این میان اعجوبه ای به نام فضای مجازی هم آمده و تمام باید ها و نباید ها را کنار زده است و تبدیل به یک آسیب شده است که با تخریبی بالا مثل مواد مخدر و حتی خطرناک تر، زندگی جوانان ما را هدف گرفته است.
ما در این نشست به کمک اساتید حاضر سعی در واکاوی اجمالی این پدیده و تاثیر مثبت و منفی اش بر روی ازدواج داریم بررسی کنیم.
ازدواج یک فریضه دینی است
دکتر سهیلا صادقی فسایی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در سخنانش پیرامون تاثیر فضای مجازی بر موضوع همسرگزینی گفت:
من می خواهم این بحث را در سه محور بررسی کنم:
1 – خود خانواده ها 2- ملاک های همسرگزینی 3 – جهانی شدن و همسرگزینی
در نظام خلقت ازدواج امری تکوینی و بسیار مهم است نه تنها در بین ما شرقی ها که در بین غربی ها هم به عنوان یک فریضه ی دینی و امری غریزی مطرح است.
ویل دورانت خانواده را موجب کم شدن نارسایی ها و کمتر شدن تنهایی انسانها می داند. اما ازدواج به عنوان یک میل پایدار بشری همیشه تابع هنجارها و شیوه های اجتماعی بوده است.
در ایران ازدواج تابع هنجارهای دینی است. لوی اشتروس ازدواج را ترکیبی از غریزه و فرهنگ می داند.
البته ازدواج شیوه ها و گونه های بسیاری دارد مثل ازدواج مبادله ای که در ازای دادن دختر خانواده اش شیء و کالا و پول طلب می کردند، ازدواج ربایشی که پسر برای به دست آوردن دختر او را می دزدید،ازدواج ترتیبی یا اجباری ، ازدواج خودسرانه که می تواند خودخواسته هم باشد.
در مورد آخر باید بگویم که خودسر بودن یک ارزش نیست، منتها خودخواسته بودن ارزشمند است.
حتی در غرب ازدواج منزلت می آورد
البته در حال حاضر بحث لذت گرایی افراطی هم به عنوان هدف ازدواج به میدان آمده است.
ازدواج در همه ی دنیا و حتی در دنیای غرب با تمام تبلیغی که برای از بین بردن بنیان خانواده ها می کند، امری است که موجب منزلت اجتماعی می شود و به فرد اولویت می دهد. برای مثال اگر شخص متاهل و شخص غیر متاهل برای گرفتن یک شغل با شرایط یکسان اقدام کنند، شانس گرفتن شغل برای شخص متاهل بسیار بالا تر است.
البته بحث های دیگری هم وجود دارد که بنوبه ی خود مهم محسوب می شوند مثلا تناسب زوجین که تعریفش شامل تناسب فیزیکی، ظاهری، اقتصادی، فرهنگی، هوشی و… می شود.
بلوغ هم یکی از بحث های مهم است که تنها شامل بلوغ اقتصادی و وضعیت مالی خوب نمی شود و شامل سن، تجربه، شعور و… می باشد.
دختر و پسر جایی برای دیدن و شناختن درست هم ندارند
آنگاه دکترمجید ابهری و استاد دانشگاه شهید بهشتی در رشته رفتارشناسی اظهار داشت:
من در طی دوران کاری خود پرونده بیش از 100هزار طلاق را دیده ام که بزرگترین دلیلش همسرگزینی اشتباه بوده است.
زمانی طبق گفته ی دوستان، پدرها و مادرها دختران و پسران خود را بدون دیدن همدیگر برای ازدواج انتخاب می کردند ولی در حال حاضر باز هم دختران و پسران جوان همدیگر را نمی بینند و تنها از روی گفته های خود در فضای مجازی که اغلب حقیقت هم ندارد، همدیگر را می شناسند.
شاید به این دلیل که من معتقدم این ها جایی برای دیدن و شناختن درست هم ندارند، ناگزیر پناه آورده اند به سایت ها و فضای مجازی …
مارکوزه می گوید :
“انسان در عصر حاکمیت سرمایه از نیازهای واقعی خود دور می شود و آنها را نمی شناسد.”
جوان امروز ازدواج را تنها برای غریزه ی جنسی می بیند و همین هم باعث می شود انتخابی بکند که شش ماه بعد که آب بر آتش ریخته می شود و تازه می فهمد هیچ حرف دیگری با هم ندارند.
به خاطر همه ی این دلایل امروزه ازدواج به مخاطره افتاده است. البته شکاف بین نسل ها باعث شده است که سلیقه ی والدین و نظرشان برای جوانان مهم نباشد.
البته ما به عنوان ملتی که هنوز تکلیفمان را با خودمان نمی دانیم و در حال گذر از سنت به مدرنیته هستیم، به خاطر همین هم گیج شده ایم… به نظر من اگر ابزار درست گزینش و شرایط درست آن را در اختیار جوانان قرار بدهیم این مشکلات کاهش پیدا می کند.
صورت مساله همچنان وجود دارد
دکتر محسن اسکندری عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در مورد فضای مجازی گفت:
با تمام بدی هایی که در مورد فضای مجازی گفته می شود، واقعیت این است آدم ها در فضای مجازی برخورد تنگاتنگ با هم دارند.
چه کسی گفته است که پنهان کاری تنها مختص فضای مجازی است؟ در واقعیت هم پنهان کاری وجود دارد.
سوال اینجاست که فضای مجازی مشکل را ایجاد کرده یا آن را عمیق تر کرده است؟
به نظر من مواجهه ی درست با مشکلات جدید مهم است. شبکه های اجتماعی آثار مثبتی هم دارند مثلا شفاف سازی های جدید ، متعلق به همین شبکه های اجتماعی است که این خیلی نکته ی مثبتی است، این که بگوییم در حال حاضر فساد در بین جوانان ما به خاطر وجود شبکه های اجتماعی است، یک بی انصافی است.
خواستگاری بالای برج میلاد!
در این بخش دکتر سهیلا صادقی در ادامه مباحث خود گفت:
امروزه ایجاد ارتباط آنلاین در کجا تعریف می شود؟ وصل شدن انسان ها به هم مفهوم بزرگتر و جهانی پیدا کرده است. فرهنگی که از این طریق در بین مردم رواج پیدا می کند تمام تفاوت ها را از بین می برد. شاید شعار این نزدیکی دوستی باشد ولی در عمل اینطور نیست… جهانی شدن به معنای غربی شدن است.
در این سیستم جدید صدای ناقوس های فرهنگ بومی و محلی به گوش می رسد. امروز مک دونالد تنها یک فست فود نیست بلکه این برند که مانند قارچ های سمی در همه جای جهان پدیدار شده، سعی در عوض کردن فرهنگ مردم را دارد. فضای مجازی هم اینگونه عمل می کند.
باید دید هدف از این جهانی شدن چیست؟
در این جهانی شدن نگاه افقی وجود ندارد، هر چه که هست نگاه عمودی و از بالا به پایین است. تمام فرهنگ ها در این دیدگاه رو به عقب و تنها فرهنگ غربی خودشان ارزش مند است.
اینکه جوان ما به بالای برج میلاد می رود و برای خواستگاری زانو می زند و حلقه به دختر مقابلش می دهد یا اینکه جوانان ما در روز ولنتاین برای هم کادو می گیرند، از کجا آمده است؟ آیا این نوع سبک زندگی ماست و در فرهنگ ما جایگاهی دارد؟
فضای مجازی با خانواده چه کرد؟
در سال 1990 که اینترنت کم کم در بین مردم رایج شد قرار های آنلاین و دیتینگ در فضای مجازی برای رابطه ی آزاد ایجاد شد و سرمایه داری پیشرفته خانواده ها را به خانواده های ژله ای و با فاصله تبدیل کرد.
جالب اینجاست که بدانید وقتی تحقیق کردند، بیشتر کسانی که در این قرار های آنلاین شرکت می کردند هدف خود را از این قرار ها تفریح، همراهی با آدم های غریبه و جدید، رفع تنهایی ، برقراری ارتباطی که مسئولیتی به همراه نداشته باشد و… ذکر کردند.
وجود پدیده هایی مثل سایبر سکس در دنیای مجازی که پرده از فانتزی های آدم ها بر می دارد، در راستای همین اهداف شکل گرفته است و شکل گیری اینگونه روابط به دلیل عدم حضور و شرم حضور در این روابط ایجاد می شود.
سایت طوبا (سایت معتبر همسر یابی در اینترنت) با 84000 عضو که در آن پروفایل دارند در دو سال اول تنها 500 ازدواج ثبت شده دارد و بعد از آن هیچ ازدواجی در کار نیست!
جالب اینجاست که تمام معیار های این پروفایل ها شامل صداقت، وفاداری، زیبایی و… در دنیای واقعی هم وجود دارد و خواست مردم در دنیای مجازی هم با دنیای واقعی یکی است منتها مهم ترین تفاوت اینجاست که در ازدواج هنوز هم بیشتر نهادهای اجتماعی و خانواده در اولویت قرار دارد تا اینترنت و فضای مجازی …
این پدیده باعث شده است که شکل گیری روابط جعلی و غیر انسانی افزایش پیدا کند و به عشق های سیال و متکثر تبدیل شود که به هیچ وجه رمانتیک و عاشقانه نیست.
مدیران مسئولند
دکتر ابهری در قسمت دوم سخنانش اشاره کرد:
هر فناوری بدون بستر سازی، حتی اگر سراسر حسن هم باشد، تبدیل به سم می شود. وجود پدیده هایی مثل سایبر سکس و… به خاطر کم کاری های ماست. ما مقصریم که آموزش های لازم را در مورد نحوه بکارگیری فضای مجازی به فرزندان خود نداده ایم و از آنها حمایت نکرده ایم.
در کشوری مثل انگلستان یک دانش آموز تنها زمانی که نیازمند تحقیق باشد به سراغ اینترنت می رود اما در کشور ما چطور؟ به خاطر همین هم من مدیران را مقصر می دانم.
اگر در کشور ما جوانی بخواهد ازدواج کند حداقل باید 50 میلیون تومان سرمایه داشته باشد و چون نمی تواند و به خاطر بر طرف کردن نیاز به سکس در فضای مجازی و… متوسل می شود.
البته نباید از لابی های صهیونیستی هم غافل بود و که پله پله این سقوط را برای ما طراحی کرده اند… کلام آخر در این فرصت بسیار کوتاه اینکه، من با اینترنت و فضای مجازی در صورت آموزش و برنامه ریزی موافقم .
اینترنت تعریف ما را از ازدواج عوض کرده است
دکتر اسکندری در تکمیل سخنانش این گونه صحبت کرد:
متاسفانه یکی از ایرادات بزرگی که به فضای مجازی می توان گرفت این مساله است که اینترنت حضور را از ما گرفته است در حضور انسان احساس شرم می کند . مثلا اگر شاگردی در کلاس باشد که درس نخوانده باشد، وقتی استاد را می بیند، رنگش می پرد و کاملا مشخص است که چه حالی دارد، این حسی است که در کلاس های مجازی وجود ندارد.
من معتقدم که فضای مجازی انسان ها را به خاطر همین عدم حضور گستاخ کرده است، در حالت عادی ما ذهن مان را فیلتر می کنیم و کم کم و با تفکر عقایدمان را آشکار می کنیم ولی در فضای مجازی عکس این است.
در فضای مجازی حریم خصوصی مشخصی وجود ندارد، در ابتدا اینترنت ابزار ما بود و حالا ما ابزار آن هستیم. البته نمی توانیم این حقیقت را کتمان کنیم که این فضا به قدری قدرتمند است که توانسته است زندگی مان را عوض کند، تعریف ما را از ازدواج و حتی معیار های انتخاب همسر تغییر دهد.
در نهایت به نظر من واقعیت محکم تر است با تمام نقص هایش و فضای مجازی آسیب پذیر است با تمام قدرتش، چرا که در فضای مجازی تنها می بینیم اما لمس نمی کنیم و این نقص بسیار مهمی است در فضای مجازی و شاید دلیل پیشروی های بسیار زیاد در دنیای مجازی همین راضی نشدن به خاطر عدم واقعیت بیرونی و لمس آن است.
اما نهایتا باید بگوییم ما نمی توانیم همه نقایص را به گردن فضای مجازی بیندازیم.
آینه چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آینه شکستن خطاست
/انتهای متن/