زیبا یا خوشمزه، کدام را می‌خواهید برای زندگی تان؟
زندگی خوب است زیبا باشد یا خوشمزه و یا هردو؟ زیبایی های ظاهری برای زندگی بهتر است یا طعم شیرینی که ما را به خوشبختی مورد نظر می رساند؟ از کجا شروع کنیم برای رسیدن به این خوشبختی؟
نسیم شهسواری/
حتماً همه شما تجربه خوردن غذاهای زیبایی را دارید که به‌قول‌معروف مزه آنها چنگی به دل نمی‌اندازد، غذاهایی که ظاهر زیبای آنها بسیاری از آدم‌ها را تحریک می‌کند و مزه زننده‌شان …
اگر یک نگاه منصفانه و بی‌غرض به خیلی زندگی‌ها و یا زندگی خودمان داشته باشیم، خواهیم فهمید که زندگی بسیاری از ما آدم‌ها زیبایی ظاهری دارد، اما خوشمزگی خیر.
نگاه آدم‌ها به ازدواج کردن هم می‌تواند از همین منظر باشد. همه ما آدم‌ها آن زمان که آستین بالا می‌زنیم و می‌خواهیم شروع زندگی‌مان را رقم بزنیم، در این انتخاب مختاریم که یک زندگی زیبا را انتخاب کنیم و یا یک زندگی خوشمزه را.
خیلی آدم ها هستند که همیشه برای شان خوشمزگی دل‌چسب تر و خواستنی تر از زیبایی است. حقیقت امر هم همین است که دوام، لذت و ماندگاری زندگی‌های خوشمزه به‌مراتب بیشتر است از زندگی‌هایی است که آدم ها در آن تنها و تنها زیبایی ظاهری را برای زندگی خود انتخاب می‌کنند.
مواد لازم برای یک زندگی خوشمزه
اما ابزار و مواد و لوازم لازم برای ساختن یک زندگی خوشمزه چیست؟
آیا نمی‌شود که یک زندگی هم زیبا باشد و هم خوشمزه؟
در آخر اینکه زیبایی و خوشمزگی کدام یک به آن واژه خواستنی، یعنی خوشبختی ختم می‌شود؟
طرز تهیه یک زندگی خوشمزه
ساختن یک زندگی خوشمزه در نگاه اول ساده به نظر می‌رسد، موادش همگی در دسترس است اما این ساختن درست مثل پختن یک کیک اسفنجی است، شاید موادش همه آماده باشد و شوق و میل به درست کردن آن وجود داشته باشد اما همه این‌ها برای پختن یک کیک خوشمزه کافی نیست، آنچه کیک‌های اسفنجی مادرمان را خوشمزه و سرآمد می‌کند، تمرین و ممارست است، تمرین و ممارست برای پختن یک کیک با همه ویژگی‌های منحصربه فرد آن.
پس علاوه برداشتن مواد لازم برای ساختن یک زندگی خوشمزه که شاملمحبت، احترام، گذشت، تعقل و همفکری و استفاده از تجارب دیگران است، ما باید سعی کنیم که برای ساختن این زندگی خوش‌طعم و دلپذیر تلاش کنیم و بدانیم که خواستن، اولین قدم است.
شاید با خودتان بگویید خوب باید چه‌کار کرد؟ باید سعی کرد، سعی کرد که گفته‌ها را به عمل و شعارها را به جریان انداخت، همه می دانیم که گذشت و همفکری و احترام پایه‌های یک زندگی شیرین را می‌سازد؛ اما به‌راستی کدام یک از ما این شیرینی را در زندگی احساس کرده‌ایم؟
فوت کوزه‌گری این خوشمزگی پرماجرا در این است که بخواهیم، تمرین کنیم و تلاش کنیم که رفتارهای پسندیده بشود عادت هرروزه و هرساله ما.
فوت کوزه‌گری ساختن یک زندگی خوشمزه در این است که در شروع زندگی های مان به جای ساختن یک زندگی زیبا و چشم‌نواز، زن و مرد، دختر و پسر تصمیم بگیرند که یک زندگی شیرین را برای روزهای با هم بودن شان تدارک ببینند و برای رسیدن به این مهم باید روزهای نخستین آشنایی و معاشرت، شروعی برای شناسایی و تهیه مواد لازم یک زندگی خوشمزه و آموختن و تمرین و ممارست فوت های کوزه‌گری این خوشمزگی باشد.
یک زندگی هم زیبا، هم خوشمزه
به‌طور مشخص به دست آوردن هر چیز مطلوب و خواستنی همت والا و سعی بسیار را می‌طلبد. کم نیستند آدم‌هایی که هم زیبایی و هم خوشمزگی را برای ساختن یک زندگی می‌خواهند و این هدف و خواستن یک مطلوب همگانی برای همه دختران و پسرانی است که پایه‌های نخستین یک زندگی را با دقت و ظرافت می‌چینند اما چیزی که باید به آن توجه داشت این نکته است که بدانیم که در بسیاری از مواقع زیبایی از خوشمزگی حاصل می‌شود اما بسیار و بسیار نادر و کمیاب است خوشمزگی هایی که از زیبایی های ظاهری به ثمر برسد.
نمونه مشخص این واقعیت زوج‌های جوانی هستند که زندگی‌های مفرح اما خالی و گس و تلخ دارند و در مقابل آنها زوج‌هایی که زندگی را با امکانات و داشته‌های بسیار کم شروع کرده و روزهای نخستین زندگی به شیرینی و خوشمزگی زندگی شان پرداخته‌اند و امروز بعد از گذشت چند سال کیک اسفنجی زندگی شان هم خوشمزه است و هم زیبا.
داشتن یک زندگی زیبا و خوشمزه امکان‌پذیر است اما باید حواس مان باشد که چه زمانی و چگونه به زیبایی یا خوشمزگی زندگی اولویت می‌دهیم.
باید حواس مان باشد آنچه در خاطر باقی می‌ماند طعم‌های شیرین و دلپذیر است، طعمی که اثرش ما را به خوشبختی، همان چیزی که همه ما در روزهای نخستین زندگی مان به دنبال آن هستیم، می رساند.
روزهای نخستین زندگی، فرصتی برای خوشمزه ساختن زندگی است، این فرصت را غنیمت بدانیم.
/انتهای متن/
