ترا من چشم در راهم
هر پاییز نام عاشقان بسیاری را در خود دارد و نیما یوشیج عاشقی پاییزی است که صدای شعرهایش در موسیقی بادهای فصل خزان، جان را طراوت میبخشد. به بهانه ی روزی که با یاد و نام او در تقویم شناخته شده، شاعرانهای دلنشین و معروف از او را میخوانیم.
پاییز با همه عاشقانههایش، یاد عاشقان بسیاری را در خود دارد، عاشقانی که لحظهای از عشق خالصانهشان به معشوق کاسته نشده است و نجوای های عاشقانهشان مرهمی بر دلهای عاشقی است که شعر نوی انتظار را هرروز و هرروز چشمبهراه میخواندند.
پاییز با همه عاشقانههایش، حال خوبی است برای آنهایی که عزیز نیامده دارند، حال خوبی که زاییده ی برگریزان هزار رنگ و طراوت باران و تاریکروشن هوا در عصرگاه یک روز ناب پاییز است.
هر پاییز نام عاشقان بسیاری را در خود دارد و نیما یوشیج عاشقی پاییزی است که صدای شعرهایش در موسیقی بادهای این فصل خزان، جان را طراوت میبخشد. به بهانه روزی که با یاد و نام او خو گرفته است، شاعرانهای دلنشین از او را میخوانیم.
ترا من چشم در راهم
شباهنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام. در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم.
/انتهای متن/