غروب آفتاب اسلام در اندلس
“غروب آفتاب در اندلس” کتابی برگرفته از تفسیر «الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم» به قلم «محمد طنطاوی الجوهری» است، روایتگر داستان غم انگیز سقوط تمدن با شکوه اسلامی دراندلس و چرایی این شکست مسلمانان، با تاکید بر نقش دختران و سرنوشت زنان در این میان.
فاطمه قاسم آبادی/
“غروب آفتاب در اندلس” کتابی برگرفته از تفسیر «الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم» است، که به قلم «محمد طنطاوی الجوهری»؛ راوی روایتگر یک سقوط و فریادگر حکایت دوری از خویشتن و بیگانه شدن با مکتب اسلام میشود؛ حکایت این کتاب خواننده را به روزگار شکوه اسلام در اندلس میبرد و در کوچه پس کوچههای غربیترین سرزمینهای اسلام، به نظاره دلایل سقوط دوران با شکوه اسلام در غرب مینشاند.
سقوط دردناک
سقوط کشور زیبای اندلس یکی از تکاندهندهترین و عبرتانگیزترین، حوادث تاریخ اسلام است که بررسی علل شکست و اخراج مسلمانان تحقیقات متعددی در میان مورخان و تحلیلگران شده است. چگونه میشود که قومی صاحب مجد و عظمت در اثر تفرقه داخلی، برتریجوییهای نژادی و غوطهور شدن در تنپروری و عیاشی روح ایمان خود را از دست میدهد و به شیواترین وجه مصصداق آیه ی قرآن می شود که فرمود:
«إن الله لایغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم»
دوران با شکوه اسلام در اندلس
مسلمانان در سال 92 هجری برابر با 711 میلادی اندلس را فتح کردند و به مدت 781 سال بر آنجا و برخی از نقاط دیگر اسپانیا حکومت کردند. خدمات مسلمانان به اندلس و فرهنگ غربی چنان چشمگیر است که حتی تاریخنگاران و مستشرقان غربی نیز نتوانسته اند از شکوه تمدن اسلامی در آن دیار چشم بپوشند. همگان میدانند که بزرگانی نظیر ابنباجه، ابنرشد، ابنطفیل و ابنعربی، ابنفرناس، زرقالی، مجریطی، ابنصغار قرطبی، بتروجی و… در فلسفه و عرفان و ریاضیات و نجوم و شیمی و پزشکی و حوزههای متنوع علمی، محصول حاکمیت اسلام بر سرزمین اندلس هستند.
«مارتینیث مونتابث» مستشرق اسپانیایی مینویسد که اگر حاکمیت هشت قرنه اسلام بر اسپانیا نبود، هرگز این کشور وارد گردونه تاریخ تمدن نمیشد. در حالی که اروپای همسایه، اسیر تیرگی جهل و عقب ماندگی بود، اسلام روشنایی خرد و فرهنگ را به آنجا منتقل کرد.
دسیسه ای برای مسلمانان
زمانی که مسلمانان پس از فتح اندلس تا قلب فرانسه پیشروی کردند، «شارل» پادشاه فرانسه پیشبینی کرده بود که غنائم، تنآسایی و تنعم و تجمل زمامداران روزگاری باعث انحطاط مسلمانان خواهد شد و در ماجرای سقوط اندلس دقیقاً چنین شد و حتی این هوسرانی به افراد عادی هم سرایت کرد. انتشار آزادانه مسیحیت در مملکت اسلامی ایمان جوانان مسلمان متزلزل کرد و عیاشی و شهوترانی از تعلیم و تعلم بازشان داشت.
زمامداران مسیحی برای رخنه در بنیادهای دولت اسلامی روابط تجاری خود را با مسلمانان توسعه دادند تا در اثر رفت و آمد با آنان، روحیه دینی آنان را تضعیف کنند و با رواج مشروبات الکلی در میان آنان روح سلحشوری را در آنان از میان ببرند. مشروبات الکلی رایگان در دسترس جوانان مسلمان قرار میگیرد، میخوارگی عملی علنی میگساری نشانه تجدد تلقی میشود.
دخترانی برای فریب جوانان
برای تضعیف عقاید مذهبی جوانان مسلمان برای نخستین بار در کنار رودخانه قرطبه پایتخت مملکت، تفریحگاه عمومی احداث میشود و دختران زیبای اروپایی را در آنجا به گردش در میآورند. مدارس مجانی از سوی مسیحیان باز میشود و جوانان مسلمان به مدارس نصرانیان وارد میشوند. دیگر خبری از سبک زندگی اسلامی نیست و لباس ساده مسلمانی که نماد کار و مجاهده بود، به تدریج جای خود را به جامه حریر و دیبای عیاشی غربی میدهد.
تضعیف نظامی
حالا نوبت حضور نظامی است؛ انحطاط در طبقه زمامداران تا بدانجا میرسید که بر سر دخترکی نصرانی، جنگ خونینی بین دو استاندار اسلامی به راه میافتد. زمامداران مسیحی هم که از دیرزمانی به انتظار وقوع جنگهای داخلی در کشور اسلامی اندلس نشستهاند، فرصت را غنیمت میشمرند. «والانس» نخستین جایی است که سقوط میکند؛ سقوطش بسیار غمانگیز است، مسجد و مدرسه بزرگ شهر به آتش کشیده میشود و بیش از 40 هزار مسلمان مورد قتل و غارت تجاوز قرار میگیرند.
تفرقه بینداز و حکومت کن
تفرقه و چند دستگی در حالى که حکومتهاى محلى مسلمان با هم درگیر جنگ قدرت بودند، با پشتیبانى کلیسا، گروههاى دینى متعصب و نیرومندى در مسیحیت تشکیل یافت که با کنار گذاشتن مسائل اختلافى، به صورت انسجام یافته علیه مسلمانان وارد جنگ شدند. سپاه کاستیل سرانجام در دوم ژانویه 1492 وارد غرناطه شد و صلیب را به جاى هلال بر برج هاى شهر برافراشت و ابوعبدالله، سلطان شکست خورده غرناطه با دیدگانى اشکبار «قصرالحمراء» (کاخ سرخ) را براى همیشه ترک کرد.
مسیحی شوید یا بروید
با پیروزی مسیحیان فرمانروایان اسپانیا بر یکنواختی مذهبی تأکید کرده و بسیاری از موروها و یهودیان را از آن کشور اخراج کردند. پس از فتح کامل اسپانیا کلیسا دو راه را پیش روی مسلمانان قرار داد: یا اینکه بمانند و مسیحی شوند یا اینکه اموال خود را بفروشند و به مغرب بروند. بدین ترتیب سیاستی مبتنی بر خونریزی و شکنجه در پیش گرفت و محکمه تفتیش عقاید یا محکمه مقدس برای برافکندن اسلام و مسلمانان کار خود را آغاز کرد.
سرنوشت زنان بعد از شکست
در جريان غلبه بر اندلس حجاب را از زنان مسلمان برگرفتند. ايلدفونس بعد از فتح قرطبه دستور داد تا پنجاه دختر از مشاهير و بزرگان مسلمان را در ميان ارتش مسيحي تقسيم کنند. تعداد پنج هزار نفر دوشيزه مسلمان به پادشاه قسطنطنيه اهدا شد.
در شهر والانس نيز سپاهيان وحشي اروپايي در مقابل چشمان والدين به دختران مسلمان تجاوز و به زن هاي مسلمان در برابر شوهرانشان دست اندازي کردند. هر که را از ناموس خويش دفاع مي کرد و غيرت ديني را آشکار مي ساخت از ميان برمي داشتند به طوري که سيزده هزار مسلمان را به گناه دفاع از شئون خانواده و همسر و دختر خويش به خاک و خون کشيدند، اين فجايع چنان وحشيانه ادامه يافت که برخي مردان مسلمان، زنان و فرزندان را رها کردند و مي گريختند.
شهید مطهری و اندلس
استاد شهيد آيت اله مطهري در كتاب «آشنايي با قرآن» قصه پر غصه اندلس اسلامي را اين گونه شرح مي دهد:
“تاريخ بشر نشان مي دهد كه هر گاه قدرت هاي حاكم مي خواهند جامعه اي را تحت سلطه خود قرار دهند و آن را استثمار كنند، تلاش مي كنند تا روح جامعه را فاسد كنند و براي اين منظور تسهيلات شهوت راني را براي مردم مهيا مي كنند و آن ها را به شهوت راني ترغيب مي كنند. نمونه عبرت انگيزي از اين شيوه كثيف، فاجعه اي بود كه در اسپانياي مسلمان براي مسلمانان اتفاق افتاد.
مسيحيان براي خارج كردن اسپانيا از چنگ مسلمانان ، از راه فاسد كردن روحيه و اخلاق جوانان مسلمان واردعمل شدند تا آن جا كه توانستند وسايل لهو لهب و شهوت راني را به سهولت در اختيار مسلمانان قرار دادند و در اين كار تا آن جا پيش رفتند كه حتي سرداران و مقامات دولتي را نيز فريفتند و آنان را آلوده ساختند و به اين ترتيب توانستند عزم، اراده، نيرو ، شجاعت، ايمان و پاكي روح مسلمين را از ميان بردارند آن ها را به آدم هايي زبون،ضعيف، شهوت ران ، شراب خوار و زن باره مبدل كنند و پرواضح است كه غلبه و پيروزي بر چنين مردمي كار دشواري نيست.”
مراقب باشیم
اهل بصيرت كساني هستد كه از حوادث تاريخي عبرت مي گيرند و با به كارگيري عبرت ها از تكرار قصه هاي پرقصه جلوگيري مي نمايند. اگر اندلس اسلامي پس ازهشتصد سال با ترويج فساد و بي بند و باري و تباه شدن فكر و انديشه مسلمانان در برابر دشمنان سرتسليم فرود آورد، اكنون با گذشت فقط 25 سال از انقلاب اسلامي، درد آشنايان و دلسوزان انقلاب و در راس آنان رهبر فرزانه انقلاب اسلامي . حضرت آيت اله العظمي خامنه اي زنگ هاي خطر را براي جامعه اسلامي ايران به صدا درآورده اند كه بدانيد و آگاه باشيد ، دشمن در پي اندلسي كردن ايران اسلامي است.
سیاست اندلسی
همان طور كه در صدر اين نوشتار اشاره شد، مقام معظم رهبري بيش از هر كس ديگر در اين زمينه سخن گفته و هشدار داده اند. از سال هاي 1371 به بعد، مرتب به گشودن جبهه فرهنگي عليه انقلاب و آغاز تهاجم فرهنگي و قتل عام فرهنگي، اشاره داشته و در نهايت خلاصه كلام را در جمع جوانان پر شور زاهداني اينگونه اظهار فرمودند:
“سياست اندلسي كردن ايران، سياست مشخص مراكز قدرت جهاني و صهيونيزم بين الملل در قبال نظام اسلامي است”
قسمت هایی از کتاب
“میخوارگی که تا آن زمان در نزد مسلمانان، عملی حرام، شرمآور و ننگین بود، از این پس، کاری عادی و معمولی و رایج گردید. بهویژه این که، جوانان مسلمان تحصیلکرده در مدارس مسیحیان اروپایی، در نوشیدن شراب، پیشگام بودند و به همین خاطر، بادهنوشی یکی از ویژگیهای دانشآموختگان، روشنفکران و نوگرایان به شمار میآمد. بنابراین هر که از این کار سر باز میزد او را کهنهپرست، مذهبی خشک و متعصب میدانستند.”
“در عشرتکدهها و مراکز عیش و نوش، دختران مسیحی که از سوی کشیشان برای به فساد کشاندن جوانان مسلمان استخدام شده بودند به دلربایی فرزندان مسلمان، مشغول بودند. جوانان مسلمان تا دیری از شب در آن مهمانخانههایی که محل زنان و دختران بدکاره بود، بیپرده به خوشگذرانی، بادهنوشی و رقص و پایکوبی میپرداختند.”
/انتهای متن/