فخرفروشی یک باتلاق است
عکسها، فیلمها، رفتارها و حرفهای فخرفروشانهای که این روزهای نقل تمامی کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی شده است، یک زنگ خطر بلند است؛ یک زنگ خطر بلند که به ما میگوید که زندگیمان از مسیر طبیعی، درست و سنجیده ی خود دور شده است.
نسیم شهسواری/
هر بار مهدیس و همسرش را میدیدم، هر بار که میهمانِخانه و مراسمی از آنها میشدم، احساس خوبی نداشتم و عجیبتر آن بود که تمامی دوستان مشترک من و مهدیس هم این احساس ناخوشایند را در ارتباط با مهدیس تجربه میکردند؛ مهدیس از دوستان خوابگاهی ما بود، خوابگاههای متأهلی دانشگاه که در آنهمه ما اتاقهای یکشکل و تقریباً لوازمی یکسانی داشتیم. آن شب در مهمانی خانه مهدیس، به یاد آن روزها افتادم، آن روزهای خوب و دوستداشتنی، روزهایی که همه ما یکجور و یکرنگ و یکدل و یکصدا بودیم. آه سردی کشیدم با خودم فکر کردم که مهدیسِ امشبِ ما با آن بینی عمل کرده و آرایش و لباسهای آنچنانیاش چه قدر از مهدیس آن روزها دور شده است، البته جای تعجب ندارد، این روزها در جامعه ما بسیار زیادند و رو به رشد، آدمهایی که در گرداب فخرفروشی گیرکردهاند و هرروز و هرروز تقلای بیشتری را برای نشان دادن داشتههای خود میکنند.
آدمهایی که هیچوقت از خریدن، داشتن و ذخیره کردن سیر نمیشوند،
آدمهایی که تمامروزهای عمرشان را در اضطراب عقب ماندن در مسابقهای خیالی هستند که خودشان با دیگران ترتیب دادهاند.
این روزها، فخرفروشی عادت خیلی از ما شده است، عادتی که اگر حواسمان نباشد میشود همه ی زندگیمان و ما را روزبهروز از دوستان، خانواده و عزیزان مان و از همه مهمتر از خودمان دور میکند.
در این جریان نامطلوب، فضای مجازی هم به کمک خیلی از ما آمده است تا اعمال فخرفروشانه خودمان را گسترش دهیم و لحظات بیشتر و بیشتری از عمرمان را در این مسابقه ی نابرابر هدر دهیم.
عکسها، فیلمها، رفتارها و حرفهای فخرفروشانهای که این روزهای نقل تمامی کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی شدهاند، یک زنگ خطر بلند است
زنگ خطری بلند که به ما میگوید که زندگیمان از مسیر طبیعی، درست و سنجیده خود دور شده است.
نمیدانم من یا شما در گروه فخرفروشان قرار میگیریم یا نه اما می دانم که فخرفروشی دامی بزرگ است که ما را از توجه به عمق و معنای زندگی دور میکند و می دانم که فخرفروشی یک آفت است، آفتی که شخصیت و تربیت ما را نشانه گرفته است.
حواسمان باشد
حواس مان باشد تا با چیزهایی که داریم فخرفروشی نکنیم و در دیگران نیازهای کاذب ایجاد نکنیم.
مواظب باشیم با رفتارهای نابجا نیازی بیهوده را در دیگران به وجود بیاوریم…
حواس مان باشد که به همان میزان که انسان در چنگال چشم و همچشمیها و رقابتهای منفی گرفتار میشود، از حرکت به سمت کمال و تأمین خوشبختی دنیا و آخرتش بازمیماند.
یادمان باشد که گرفتار شدن در باتلاق رقابت و فخرفروشیها بزرگترین حماقتهاست.
و فراموش نکنیم که؛
هر چه سطح رقابتها و چشم و همچشمیها در اموری که شایسته انسان نیست، بیشتر باشد؛ سرعت انسان در رشد کمالات انسانی کمتر خواهد بود.
ائمه معصوم ما تعابیر زیادی از چشم و همچشمیهای نابجا و آثار آنها داشتهاند و در کلام و زندگی و حیات خود، همواره ما انسانها را از بیماری مهلک فخرفروشی بر حذر داشتهاند.
چنانچه امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) در کلامی زیبا فرمودهاند: دو چیز مردم را هلاک میکند: ۱- ترس از فقر ۲- طلب فخر.
نگاهی به رفتارها، عملها و عکسالعملهای خودمان بکنیم، اگر رنگی از فخرفروشی و رقابتهای ناسالم برای به دست آوردنهای ناچیز در آنها وجود دارد، دستبهکار شویم، نگاه مان را تغییر دهیم تا در باتلاق فخرفروشی گرفتار نشویم.
/انتهی متن/