آرامشی عمیق در سایه راستگویی
دوری از صداقت یک زلزله هولناک در زندگی است؛ زلزله ای که در آن ما، خود زندگی مان را با کردار و گفتار نادرست مان میلرزانیم و آرامش را از روزهای زندگیمان دور میکنیم.
نسیم شهسواری/
همیشه مضطرب است، از اینکه مدیر اداره بخواهدش، زنگ در به صدا دربیاید و یا اینکه گوشی تلفن همراهش زنگ بخورد، نگرانی و استرس عضو ثابتی برای زندگی مهشید شده بود، آن روز وقتی در اتوبوسهای تندرو نشسته بودیم و گوشی تلفنش زنگ و خورد و با کلی دروغ و بهانهتراشی، فرد پشت تلفن را مجاب میکرد، راز زندگی ناآرام مهشید را فهمیدم، مهشید در عادیترین صحبتهایش دروغ میگفت، اگر همه ما گاهی دروغ میگوییم و بیشتر مواقع راست، مهشید بیشتر وقت ها دروغ میگفت و بعضی از مواقع راست.
صحبتش که تمام شد، با عصبانیت گوشیاش را در کیفش پرت کرد گفت: لعنتی هر چی خالی بستم قانع نشد! با دستش صورتش را گرفت و لحظهای آرام و بیصدا در همین حالت ماند.
شاید همه ما در روزهای زندگیمان این شرایط را تجربه کرده باشیم اما مهشید و آدمهای امثال مهشید هرروز زندگیشان پرشده است از ناآرامیهای دائمی، ناآرامیهایی که تنها و تنها مقصر آن زندگیای بر مبنای ناراستی و دروغ است.
نمیدانم شما در کدامین گروه قرار دارید. اما همه ما باید بدانیم که دوری از صداقت یک زلزله هولناک در زندگی است، یک زلزله که در آن ما، زندگی خود را با کردار و گفتار نادرست خود میلرزانیم و آرامش را از روزهای زندگیمان دور میکنیم.
ما انسانها باید بدانیم که آرامش و راستی و راستگویی با یکدیگر دوستی عمیق و ماندگار دارد و هیچچیز مانند یک رفتار و زندگی شفاف، آرامشی زلال را بهروزهای زندگی ما برنمیگرداند؛ برای رسیدن به ساحل امن آرامش بهترین و کوتاهترین مسیر، مسیر روشن راستی و صداقت است؛ مسیری که در آن از بادهای بیامان و صخرههای صعبالعبور خبری نیست، مسیری که سراسر، کوچهباغهای سرسبز و امن و آرام است.
آرامش را باصداقت و راستگویی به زندگیمان بازگردانیم و بدانیم که:
سخن را زیوری جز راستی نیست.
/انتهای متن/