حصار امن پزشک را قدر بدانیم

دیروز روز پزشک بود و به بهانه این روز باید به یاد بیاوریم که پزشکان ما با آن لباس سفید و دستان شفابخش دستیار خداوندند و حصار امن بودن شان خیلی دردها را دوا می‌کند؛ هر چند مثل همه ی آدمها اشتباه هم در کارشان باشد.

1

نسیم شهسواری/

این روزها “ناداوری‌ها” پای ثابت صحبت‌های ما شده است.

این روزها ما فراموش کرده‌ایم که هر لیوان، نیمه پری هم دارد.

این روزها ما عادت کرده‌ایم که دائماً گله کنیم، بد بگوییم و انتقاد کنیم و خوبی‌ها را به‌پای وظایف آدم‌ها بگذاریم.

این روزها ما فراموش کرده‌ایم که تنها چشم به عیب کسان و حسن خویش ندوزیم. در همه جا، در فضای مجازی، در گفتگوها، نقل‌قول‌ها و صحبت‌های مان، قضاوت‌های ناعادلانه می‌کنیم و بدی‌ها را پررنگ و پررنگ و پررنگ‌تر می‌کنیم.

این روزها ما یادمان رفته است که خداوند شافی است و پزشک دستیار خداوند است، این روزها ما یادمان رفته است که چرا جامه پزشکان مان سفید است و دستان آن‌ها چه شفابخشی‌هایی که نکرده است.

این روزها ما خیلی از چیزها را یادمان رفته و همین فراموش‌کاری‌مان دلیلی شده است تا بنشینیم و بدگوییم و بد.

فراموش‌کاری ما سبب شده است که چه در مرگ زنده‌یاد عباس کیارستمی و چه در خطاهای پزشکی و درمانی بیمارستانی این سال‌ها ،انگشت اتهام مان را دائم به سمت کسانی بگیریم که تنها مقصران این قضیه نبوده‌اند؟

علی‌رغم همه این گفت و شنودها، من، خود به‌عنوان یک ایرانی که این روزها و این سال‌ها گذارم به دکتر و بیمارستان زیاد افتاده است، به‌عنوان یک شهروند که این روزها بارها و بارها، مطب پزشکان و صف انتظار بیمارستان‌ها را تجربه کرده‌ام،یک حرف‌ مهم برای گفتن دارم.

در همین حوالی، در همین شهر، همین‌جایی که همه ما حرف از نامردمی‌هایش می زنیم ، در همین شهر که برخی می گویند، پزشکانش وجدان کاری ندار‌ند و مریض‌ها را به چشم دیگری می‌بینند، من پزشکی را می‌شناسم که حصار امن بودنش همه دردها را دوا می‌کند.

در همین شهر خاکستری که ما از رنگ دل‌گرفته‌اش بیزاریم، پزشک و پزشکانی را می‌شناسم که حتی برای مداوای بیماران شان، دست دعا بلند می‌کنند.

پزشکی را می‌شناسم من که نگاهش و کلامش به‌اندازه دستانش شفابخش است.

پزشکی که نشستن در کنار او برایت هجمه‌ی غم‌ها، اضطراب‌ها و دلواپسی‌ها را پس می زند.

من پزشک و پزشکانی را می‌شناسم که راهی عمیق را به قلبت باز می‌کنند و تیمار روزهای غم گرفته بیماری‌ات هستند.

یادمان باشد، در این شهر و دیار و کشور هنوز هستند و زیادند پزشکانی كه به سوگند حرفه‌ای خود وفادارند.

پس نگاه مان را عوض کنیم و بپذیریم که در پزشکی هم مانند خیلی کارها و شغل‌ها، لحظات سخت و جانکاه بسیار هست و پزشکان هم مانند همه انسان‌ها از خطا و اشتباه مصون نیستند.

نگاه مان را عوض کنیم و سعی کنیم که برای قضاوت کردن درباره پزشکان، منصفانه‌تر نگاه کنیم و فراموش نکنیم که شفا و درمان در دستان باکفایت خداوند است و پزشکان تنها همدستانی دلسوز برای پروردگارند.

نگاه مان را عوض کنیم و فراموش نکنیم که پزشکان بسیاری هستند و بوده‌اند که بر گردن ما، مردم، ایران و نظام سلامتمان حق‌دارند.

نگاه مان را عوض کنیم تا بیش از این پزشکان را دل‌شکسته نکنیم.

/انتهای متن/

نمایش نظرات (1)