ماه مهمان های خوانده شده خدا
آيت الله جوادي آملي در سخنانی سه ماه مبارک رجب، شعبان و رمضان را به عنوان فرصت هایی خاص برای ارتباط با خدا یاد می کنند با تأکید بر اینکه رجب و شعبان مقدمه رمضان است، تا دراین ماه ما مهمان خدا شویم و هم خدا مهمان ما باشد.
سرویس فرهنگی به دخت/
مستحضريد كه براي ماه رجب دستورهاي فراواني دارند. اين ماه رجب و شعبان براي آن است كه انسان در مسأله ضيافت پروردگار جزو مهمان هاي خوانده شده ذات اقدس الهي باشد كه آن ضيف[مهمان] خود را در نهايت اكرام پذيرايي ميكند. اين دعاها براي آن است كه مضايفه [مهمانی دو جانبه] باشد، نه تنها ضيف يك جانبه. ضيف يك جانبه اين است كه انسان به وسيله حج يا عمره و مانند آن به سرزمين وحي ميرود؛ آنجا كه رفت، جزو ضيوف الرحمان است. يا [وقتی]بدون مقدمات ماه رجب و شعبان، وارد ماه مبارك رمضان ميشود، جزو ضيوف الرحمان است. در ماه مبارك رمضان از لحاظ زمان مهمان خداست؛ در سرزمين وحي از نظر مكان مهمان خدا است.
اما به ما گفتند كه شما هم مهماني بدهيد؛ مضايفه بهتر از ضيف يكجانبه است؛ شما هم خدا را مهمان كنيد.
خب مستحضريد كه وقتي ميگويند شما خدا را مهمان كنيد، ما در فصل هويت مطلقه ذات اقدس الهي و فصل صفات ذاتي حرف نمی زنیم.در این دو فصل كسي راه ندارد، نه مهمان او ميشود، نه او مهمان كسي است.ما در فصل سوم حرف می زنیم که مقام وجه الله است و فيض الله است كه تمام بحثهاي عرفاني در همين فصل سوم است: فيض خدا رحمت مطلقه خدا وجه الله و امثال ذلك . خب ما با وجه الله كار داريم حالا چون وجه الله فيض خدا در حوزه امكان هست، هم ما ميتوانيم مهمان او باشيم (كه البته وجه الله به الله متكي است) هم وجه الله مهمان ما باشد اين مضايفه بركات فراواني دارد.
بيان نوراني امام سجاد(سلام الله عليه) هم در صحيفه اين است كه او «دان في علوه و عال في دنوه» او در عين حال كه در ربّ العرش است «اسْتَوي عَلَي الْعَرْشِ الرَّحْمنُ» بر او صادق است «مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ» هم هست. در عين حال كه علي، است داني است. در عين حال كه داني است ،عالي است. بلاتجافي خب ما مهمان خدا باشيم طبق اين رواياتي كه در حال حج عمره يا در حال ماه مبارك رمضان حاجيان و معتمران يا صائمان را جزء ضيوف الرحمان ميدانند درست است.
اما خدا مهمان ما باشد يعني چه ما چه داريم كه او را مهمان كنيم و چه وقت او مهمان ما ميشود ؟
در حديث قدسي آمده است: «انا عند المنكسرة قلوبهم» يعني خداي سبحان مهمان دلهاي شكسته است و آن انكسار را، آن فقر را، آن خضوع را، آن خشوع را، آن بندگي خالص را خدا ميپذيرد. اين «انا عند المنكسرة قلوبهم» جزء مصاديق مهمان شدن خدا نسبت به دلهاست و آن «وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ» كه در سوره مباركه «حديد» است مال همه است . خدا با همه است به وجود مبارك موسي و هاورن(سلام الله عليهما) فرمود: شما برويد با فرعون سخن كنيد «إِنَّني مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَري» من با موسي هستم و هم با هارون هستم و هم با فرعون.
ببينيد «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» اين است ديگر آنجا هستند تا او را بگيرند .پس خدا با همه هست «وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ» اما اينكه فرمود «انا عند المنكسرة قلوبهم» به وصف رحيميت است، به وصف عفو بودن است، به وصف ستار و غفار بودن است، به وصف رئوف و عطوف بودن است، با اين وصف خدا مهمان آدم ميشود.
اين دعاهاي ماه رجب و شعبان براي آن است كه انسان را هم شايسته كند كه مهمان خدا بشود، هم شايسته كند كه مهماندار خدا بشود. در اين معامله سود كلاً مال انسان است چون گاهي خداي سبحان مبايعه ميكند خريد و فروش ميكند با انسان گفتگو دارد چه اينكه در مناجات شعبانيه همين است.
عظمت رجب .علت دست به چانه گذاشتن!
بخش وسيعي از دعاهاي ماه مبارك رمضان مال وجود مبارك امام باقر هست در دعاهاي سحر اين «اللهم اني اسئلك من بهائك» از وجود مبارك امام باقر است. آن دعاي نوراني ابوحمزه ثمالي از وجود مبارك امام سجاد(سلام الله عليه) است. اما در ماه پربركت رجب كه اين ماه رجب زمينه است كه انسان وارد شهر النبوه شهر رسول خدا(صلّي الله عليه و آله و سلّم) بشود كه محفوف به رحمت است و اين دو ماه زمينه براي ضيف الرحمان شدن صائم هست كه وارد ماه مبارك رمضان بشوند. بخشي از آن دعاها از وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) است شما در صحيفهصادقيه اين بيان نوراني امام صادق(سلام الله عليه) را ميبينيد اين دعاي «يا من ارجوه لكل خير» اين از وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) است و ظاهر اين دعا اين است كه از همان اول حضرت دست مبارك را روي چانه شريف گذاشتند. اين مربوط به لحيه[چانه] نيست. اين انسان وقتي مضطر شد، دست به چانه ميزند كه حالت اضطراب و اضطرار است. از همان اول دست به چانه گذاشتند و اين دست را حركت دادند كه حالت نگراني و اضطراب و پريشاني و امثال ذلك باشد. نه اينكه وقتي به آن جمله آخر رسيدند يا ذاالجلال و الاكرام دست را گذاشته باشند. اين دعا را ملاحظه ميفرماييد در صحيفهصادقيه(سلام الله عليه) آن دعا اين است كه حضرت «في كل يوم من رجب صباحاً و مساءً و في اعقاب الصلوات» ماه رجب پس اين دعا در هر شب در هر روز در هميشه حالات ماه مبارك رجب هست و در تعقيبات نمازهاي پنجگانه اين جملههاي معروف «يا من ارجوه لكل خير، و امن سخطه عند كل شر» » خب، اين دعا را زنها را هم ميتوانند بخوانند، با اينكه سخن از لحيه نيست. عمده چانه است كه انسان وقتي مضطر شد، در تعبيرات عرفي ما هم همين است، ميخواهيم عذرخواهي كنيم، دست به چانه ميزنيم. ميگويم ما را ببخش؛ نه اينكه سخن از محاسن باشد. لذا جوان هم ميتواند بخواند، زن هم ميتواند بخواند يعني اين دعاي يا من ارجوه را حضرت از همان اول دست به چانه شريفشان گذاشتند و اين دست سبابه دست راست را حركت ميدادند اين دعا را خواندند تا به يا ذا الجلال و الاكرام رسيدند كه كمي اضافه كردند نه اينكه اين حالت مربوط به خصوص آن جايي باشد كه يا ذاالجلال و الاكرام مطرح است. خب، اين دعا و امثال اين دعا براي آن است كه انسان را جزء ضيوف الرحمان بكند. وقتي مهمان خداي سبحان شد، او غير از نعمتهاي خاصهاي كه عطا ميكند، يك چيزي كه صاحب بقا باشد، عطا ميكند. اين خير از بين رفتني نيست و نگهدار و نگهبان آدم است.
دنيا جز وسوسه و دسيسه و لهو لعب غوغا چيز ديگر نيست. اگر كسي بخواهد در اين دنيا آرام باشد، بايد به وسيله به همين بركات آرام باشد و اين بركات انسان را آرام ميكند.
در بعضي از روايات دارد كه اين مردان الهي كه در دنيا هستند، گويا اصلاً اهل دنيا نيستند. چرا؟ براي اينكه در سوره مباركه «حشر» اينها طرزي زندگي ميكنند كه بهشتيها زندگي ميكنند. بهشتيها چطور زندگي ميكنند؟ در قرآن دارد درباره بهشتيها «وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلِّ» بهشتيها نه بيراهه ميروند، نه راه كسي را ميبندند، راحت راحتاند. اين اوصاف بهشتيهاست. مردان الهي برابر آيات سوره مباركه حشر همين را از خدا ميخواهند ميگويند:
لا تَجْعَلْ في قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذينَ آمَنُوا رَبَّنا
آدم كينه كسي را ندارد وقتي كينه كسي را نداشت راحت راحت زندگي ميكند.
بالاخره يك كسي بيراهه ميرود، آدم او را به خداي خودش واگذار ميكند. آن وقت چه جايي است كه ما اين غده را اينجا جا بدهيم. بله، فلان كس آدم بدي است. بسيار خب بد است، اما كينه آنها را به عنوان تبرّي آدم دارد. در صورتي كه كافر باشند اين تبرّي آسيبي به آدم نميرساند، اما كينه برادر مسلمان يك غده است.
در دعاهايي كه مؤمنان برابر آيات سوره «حشر» دارند به خدا عرض ميكنند كه پروردگارا «لا تَجْعَلْ في قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذينَ آمَنُوا رَبَّنا» راحت راحت زندگي ميكنند. حالا جامعه ميشود جامعه متحد، خير يكديگر را بخواهند، دعا نسبت به يكديگر بكنند. اگر كسي مشكلي داشت، اين با دعا مشكل را حل ميكند نه با كينه. کینه هم مشكل خودش را اضافه كند هم مشكل او را. چنين جامعهاي ميشود جامعه امام زمان . چنين جامعهاي ميشود جامعه علوي. چنين جامعه عقلاني ميشود.
جامعه منتظر در روايات هست كه وقتي حضرت(سلام الله عليه) ظهور ميكند عقل مردم كامل ميشود «وضع الله يده علي رئوس العباد» به بركت خود حضرت ذات اقدس الهي دست حضرت را يا دست بي دستي خودش را روي سر مردم آن جامعه ميكشد، عقل مردم ميآيد بالا. الآن ما كه در ايران 70 ميليون به سر ميبريم، يك صدم مردم دنياييم. تازه همه ما صالح بشويم، يك صدم می شود.مگر با يك صدم جهان اصلاح ميشود؟
عقلاني بودن مردم، جامعه را منتظر ظهور مي كند. الآن آنچه كه جهان را ميتواند، منتظر ظهور حضرت كند . عقل مردم كه كامل شد، در چنين فضايي 313 صحابي و شاگرد مثل امام براي حضرت(سلام الله عليه) فراهم ميشود. حالا حضرت با 313 شاگردي مثل امام و عاقل شدن جامعه، اصلاح شدن چنين جامعهاي دشوار نيست. اگر جامعه عقلاني شد، 313 امام در خدمت ولي عصر(ارواحناه فداه) بودند، خب اصلاحش سخت نيست مگر حضرت با كشتن جامعه را اصلاح ميكند يا با ارشاد جامعه را اصلاح ميكند؟
اميدواريم همه شما بزرگواران مشمول ادعيه ذاكيه ولي عصر باشيد.
/انتهای متن/