بازنمایی تصویر دختران در سیما و سینما از دیروز تا امروز

همین طور که در طول تاریخ شخصیت و موقعیت دختران تغییر کرده، نگاه فیلم های به جایگاه دختران هم تغییر کرده است. تصویر دختران در سینمای ایران قبل و بعد از انقلاب چه تغییری کرده است؟

3

نفیسه ترابنده/

شخصیت دختر در طول تاریخ دستخوش تحولات بسیاری بوده است. در غرب پیرو شکل گیری مکتب فمینیسم دختران دائما یک موجود جنگ‌جو و به دنبال برتری طلبی از مردان تصویرشدند.

 اسلام اما شخصیت دختر و زن را احیا نمود. احیای شخصیت زنان به این معناست که آن تصویری که دختر مایه سرافکندگی بود را برداشت و تاکید کرد که دختر مایه رحمت وصلاح زندگی و برکت است.اسلام حق ورود به مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و غیره را با شرط حفظ عفاف و پاکدامنی و حریم انسانیت به زنان داده است تا بتوانند به طور آزاد و مستقل مسائل اجتماعی خود را انجام دهند.

باید گفت مفهوم دختر و زن چندان قابل تفکیک نیستند؛  چرا که هر زنی در گذشته دختری بوده است و هر دختری در آینده تبدیل به زن و مادری خواهد شد. با دختران در اعصار و جوامع مختلف همواره با نگرشی كوته بينانه و سطحي نگاه شده، اما در گذر زمان به مرور این نگاه اصلاج شده  و امروز جايگاهي بهتر برای دختران در  در جامعه تعریف شده است.  این سیر تغییر و تحول شخصیت دختران به خوبی در فیلم ها و سریال های هر جامعه قابل مشاهده است.در این یادداشت مختصرا نگاهی داریم  به تصویر دختران در سینمای قبل و بعد از انقلاب .

 

دختران در سینمای قبل از انقلاب

تصویر زن در سال های قبل از انقلاب  و در سینمای معروف به “فیلم فارسی” بیشتر از نقش های زنانه در سینمای هند، مصر و آمریکا کلیشه برداری و تقلید شد، لذا بر استفاده ابزاری از دختران و زنان تأکید می شد و دختران غالباً معشوقه های مردان فیلم بودند که با اغواگری بر پرده سینما و صفحه تلویزیون مخاطب را به دیدن فیلم تشویق می نمودند و ضامن فروش فیلم بودند. در دهه 50 تجاوز به زن عنصر غالب فیلم هاست که زن پس از فریب خوردن یا بر اثر تعصب خانوادگی به قتل می رسید یا به ازدواج طرف مقابل در می آمد و یا آواره‌ی شهرها می شد. نقش های زنان در فیلم ها در این  دوره عمدتا روسپی گری و رقاصی بود.

 

دختران در سینمای بعد از انقلاب

در سال های بعد از انقلاب رفته رفته نقش دختران از معشوقه  بودن به یک عنصر تأثیرگذار در خانواده و جامعه ارتقا یافت.این روند که برگرفته از اسلام و نگاه حاکمیت بعد از انقلاب بود، به تدریج تصویری از زنان دلسوز و موثر را جایگزین  زنان بی هویت گذشته نمود.گرچه در این میان به ویژه در سینما در دوره هایی نگاه فمینیستی بر زنان در فیلم ها غلبه پیدا کرد. تئوری فمینیستی  به دنبال فیلمی است که تفاوت‌های جنسیتی را از دیدگاه زنان به نمایش گذاشته و نیز نوعی بررسی انتقادی در زمینة رابطة نامتوازن قدرت بین زن و مرد را نشان می‌دهد. این تعریف متضمن این نکته است که هر فیلمی که ساخته یک زن باشد، الزاماً فمینیستی نیست و فیلم‌های متعددی وجود دارند که ساخته مردان است ولی در این مقوله قرار می‌گیرند.

 از فیلم های شاخص این جریان فیلم های”دو زن”،”واکنش پنجم” و “آتش بس” ساخته” تهمینه میلانی” است. سینمای میلانی به نوعی سینمای اعتراض به «امر مردانه و اطاعت زنانه» است. در اغلب این فیلم ها زنان قربانی تفکرات مردسالارانه هستند چه در خانواده و چه در اجتماع.

“رخشان بی اعتماد” نیزاز پرچم داران این نوع سینماست. فیلم‏های بنی‌اعتماد چون”زیر پوست شهر” و “قصه ها”  زن‌ستایانه و مردستیزانه هستند و این تفکر، خود را با ظرافت بر تماشاگر تحمیل می‌کند؛ برخلاف آثار تهمینه میلانی که آشکارا به مقابله با مردان و ارائه‌ی تصویری منفور از آنان می‌پردازند.

در کنار این نوع فیلم ها، فیلم های دیگری در سینمای ایران ساخته شده اند که هم شخصیت اصلی آن دختران و زنان هستند و هم نام آنها زنانه است. در فیلم‏هاى “سارا”، “پرى”، “بانو” و “لیلا” ساخته”داریوش مهرجویى”همه شخصیت ها مسیرى را براى جستجو و یافتن هویت خویش طى مى‏کنند و هر یک از این فیلم‏ها، سیر و سلوکى در ذهنیات یک زن است که به کشف حقیقت وجودى آنها مى‏انجامد.

نخستین عاملی که مخاطب را به فیلم جذب می کند نام آن است. فیلم هایی با اسامی دخترانه و محوریت زن در سینما کم نیستند؛ فیلم هایی چون “غزال”،”دختری با کفش های کتانی”،”من ترانه 15 سال دارم”،”نگین”،”بمانی”،”زندان زنان”،”دختری به نام تندر”،”دختر ایرونی”،”قصه پریا”و….. فیلم های با نام و موضوعی زنانه هستند، فیلم هایی که تصویر مطلوبی از دختر ایرانی ارائه نمی دهند. در  غالب این فیلم ها دختران به دلیل فقر و تنگدستی  و یا رویاپردازی های دخترانه قربانی هوسرانی اطرافیان خود می شوند

 

دختران در سریال های تلویزیونی

تفکرات فمینیستی در سریال های تلویزیونی کمرنگ تر است، چراکه تلویزیون مخاطب عام و فراگیرتری دارد و تلویزیون بیش از سینما به تحکیم بنیان خانواده فکر می‌کند. زنان ایرانی در دهه های اخیر وزن و اعتبارشان در سریال‌های ایرانی به اندازه نقش‌آفرینی و تاثیرگذاری‌شان در جامعه بالا رفته است. گاه تمام اتفاقات یک سریال بر مدار یک  دخترمی‌چرخد که در طول داستان  جلوی چشمان مخاطب قد کشیده ،بزرگ شده و مادر می شود. در سال‌های گذشته زنانی متعلق به همه اقشار جامعه در مجموعه‌های تلویزیونی حضور داشته‌اند؛ پررنگ و تاثیرگذار، از دکتر و مهندس و وکیل گرفته تا پرستار و معلم و خانه‌دار.

با نگاهی به تولیدات تلویزیونی در طول 30 سال گذشته می توان گفت “گل پامچال”،”دوران سرکشی” ، “نرگس”،”دختران”، “ریحانه”، “ترنگ”، “وفا”، “دختری به نام آهو”، “دختران حوا”، “ستایش”، “گذر از رنج ها”، “پروانه”، “کیمیا”،  “تنهایی لیلا”، “پریا” نمونه هایی از سریال های تلویزیونی هستند که در آنها دختران نقش اصلی را ایفا می کنند؛ از لیلا در ” گل پامچال” گرفته که دختری تنها و بی خانمان است تا بازنمایی مشکلات دختران نوجوان و جوان در”دوران سرکشی”، از نمایش مشکلات و دغدغه های دختران دانشجو در سریال”دختران” گرفته تا دخترانی چون “ستایش” و “کیمیا” که در طول داستان بزرگ شده و درگیر مشکلات مادرانه می شوند.

گفتنی است در این سالها سریال هایی نیز پخش شده اند که نام دخترانه نداشته اند اما تصویر مطلوب و دوست داشتنی از یک دختر ایرانی نشان داده اند، سریالی همچوم”در پناه تو”.   “مریم افشار سریال “(لعیا زنگنه) در “پناه تو” دختری بود که هنوز در یادها مانده است؛ دختری شاد و سرزنده، چادری، دانشجو و فعال در عرصه اجتماع.

در غالب این سریال ها دختران، انسان هایی فعال در عرصه اجتماعی و خانوداگی می باشند.آنها مانند تمام دختران جامعه عاشق می شوند و ازدواج می کنند؛ گاه در انتخاب شریک زندگی خود موفق بوده و با فاصله گرفتن از شرایط خانوادگی خود شخصیت جدیدی از خود می سازند و آرامش گمشده خود را در می یابند، همچون”پروانه” در سریال”پروانه” و یا “لیلا” در سریال”تنهایی لیلا” و گاه انتخاب های عجولانه و بدون تفکر این دختران را به زنانی دغدغه مند و درگیر تبدیل می کند مانند”کیمیا” و “پریا”.

 

کلام آخر

حقیقت این است که رسانه به ویژه تلویزیون در شکل گیری شخصیت فرزندان ما بسیار مهم است، از این رو چگونگی نمایش شخصیت یک دختر در فکر و روحیه دختران ما تأثیرگذار است. به ویژه آنکه دختران به دلیل ظرافت و لطافت روح زودتر تحت تأثیر قرار گرفته و با شخصیت فیلم همذات پنداری می کنند. نحوه ارتباط شخصیت دختر با پدر و مادر و سایر اعضای خانواده، چگونگی حضور او در جامعه از نظر پوشش و رفتار، چگونگی ارتباط او با جنس مخالف، معیارهای دختران برای انتخاب همسر ، نحوه روابط دختران با همسران شان و ….. المان هایی هستند که بر اخلاق و کردار دختران جامعه اثرگذار می باشند. پس ضروری است تا فیلمسازان ما با دقت و مطالعه شخصیت هایی از دختران در فیلم ها به تصویر بکشند که از نظر ارزشی و عرفی مورد قبول جامعه باشد تا بتوانند برای دختران ما الگوسازی کنند.فیلمسازان ما باید بدانند لطافت‌ دختران دلیلی بر ضعف و ناتوانی‌شان نیست و اتفاقا ترکیب ظرافت و استقامت در برابر مشکلات است که در یک فیلم جذابیت‌آفرین می‌شود و داستان را به جلو می‌برد و مخاطب را همراه و همدل می‌کند.

/انتهای متن/

نمایش نظرات (3)